نوشتهها
قلعه های نیریز (قسمت نخست)در زمانهای گذشته که ناامنی وجود داشته و حکام برای توسعهی مقر حکمرانی خود اقدام به تصرف شهرهای همجوار خود میکردند، جنگ و درگیری سختی بین طرفین بوقوع میپیوست و عدهای هم در این راه کشته میشدند و آنهایی که شکست میخوردند اموال و هستیاشان به چپاول و غارت میرفت. لذا مردم برای در امان ماندن، بیشتر در قلعهها که دارای دیوارهای قطور و بلند و برجهای مستحکم بود زندگی میکردند. پیرامون قلعهها هم گودال هایی (خندق) که ارتفاع و پهنای زیادی داشت حفر میکردند و گاهی این گودال را پر از آب مینمودند. ضمن این که ساکنان قلعه جهت عبور و مرور خود، روبروی درِ دژ یا قلعه، پل موقتی میگذاشتند و در صورت لزوم پل را تخریب یا برمیداشتند. شبها و همچنین در هنگام خطر در روزها، دَرِ قلعه و دژ بسته میشد. در جاهایی که قلعه و دژ نبود یا به دیگر سخن مردم خارج از دژ و در شهر زندگی میکردند دور شهر گودال (خندق) میکندند و شهر، دارای چندین دروازه بود و برای رفت و آمد از آن دروازهها استفاده میکردند.
قلعهای در زمان اتابکان فارس و شبانکاره در نیریز وجود داشته و حاکم آن نیز امیر حسینخان شول بوده و مکانش برای صاحب این قلم هنوز مشخص نشده؛ اما جریان آن چنین است: اتابکان که مرکز فرمانروایی آنها شیراز بوده و حکام شبانکاره که پایتختشان ایج بوده است بر سر تصرف نیریز همیشه در جنگ و نبرد بودهاند. زمانی این شهر در قلمرو اتابکان (۱) و زمانی در تصرف شبانکاره قرار میگرفت. تا اینکه نظامالدین حسن شبانکارهای با نیرنگ و با کشتن چهل نفر از خانوادهٔ عمیدان که حاکم نیریز بودند، بخشی از نیریز را متصرف میشود؛ اما بر قسمت دیگر نیریز که امیر حسینخان شول از جانب اتابکان حاکم بوده و در قلعه بسر میبرده نتوانستند تسلط پیدا کنند. در آن روزگار هرروز عدهای از اهالی نیریز به قلعه میرفتند و هنگام ورود به قلعه آنها را بازرسی میکردند. قلعه همچنان در دست امیر حسینخان شول میماند تا اینیک نفر به نام جعفر که موهای سرش بلند بوده کاردی را در موهای سرش پنهان میکند و بهاتفاق عدهای که جمعاً ده نفر بودند طبق روال همیشه نزد امیر حسینخان شول میروند. دمِ در قلعه آنها را بازرسی و تفتیش میکنند و چاقو را نمییابند. آنها وارد قلعه و دژ میشوند. آنجا امیر حسینخان مشغول خوردن چاشت بوده. در یک فرصت مناسب، جعفر بلند میشود و ریش امیر حسینخان را میگیرد و با آن کارد که در بین موهای سرش پنهان کرده بود از گوش تا گوش سر امیر حسینخان را میبرد و از بالای بام قلعه سر را به پایین میاندازد و میگوید حکومت، حکومت قطبالدین فرزند نظامالدین حسن شبانکارهای. پسازآن دولت شبانکاره حکومت نیریز را به کریمالدین روزبه که مهتر و بزرگتر آن ده نفر بوده میدهد. بدین ترتیب تمامی نیریز با حقه و کلک و جاسوسی در تصرف حکام شبانکاره قرار میگیرد و بعداً شبانکاره از راه نیریز کرمان را هم متصرف میشوند. (۲(
این قلعه که در شمال نیریز واقع بوده خود از دو قلعهٔ چسبیده به هم تشکیلشده است؛ یکی به نام قلعه سیفآباد قدیم در سمت شمال است که به گفتهٔ قنبر نویدی فرزند خان میرزا آن را سیفالدوله ساخته است. نویدی میگوید: قلعه یک گرمابه هم داشته در خارج دژ که در سمت خاور خندق کنار آبانبار بوده است. آثار برکه هنوز پابرجاست. دیگری به نام قلعهٔ سیفآباد نو یا جدید در بخش جنوبی است که آن را حاج زینالعابدین خان حاکم نیریز (متوفی پنجم فروردینماه سال ۱۲۶۹ هـ. ق) بناکرده است. قلعهٔ سیفآباد دو در بزرگ چوبی خوب و عالی و مرغوب داشته. یکی مربوط به قلعهٔ قدیم و دیگری مربوطه به قلعهٔ جدید که در وسط دو دیوار قلعه قرار داشته و دو دژ به هم راه داشتهاند. این قلعه دارای دیوارهای قطور خیلی بلند و برجهای محکم و عالی است. میگویند: ملاحسن لبشکری (۸) فرزند عبدالسمیع شیرازی الاصل نیریزی المسکن را گماشتگان فتحعلیخان در قلعهٔ سیفآباد کشتهاند. ملاحسن لبشکری و برادرش ملاباقر هر دو در نیریز دیده به جهان گشودهاند و هر دو در نیریز وفات کرده و به خاک سپردهشدهاند. ملاباقر پیشنماز بوده است.
قلعهٔ محمود خان از دو قلعه که یکی در داخل و دیگری در پیرامون آن بنا گردیده تشکیلشده است. قلعهٔ اول را حاج تقی بناکرده که گودال پیرامون آن هنوز پابرجاست و قلعهٔ دوم را که دور آن و بیرون خندق ساختهشده، محمود خان بناکرده است. دو قلعه را رویهم قلعهٔ محمود خان مینامند که دیوارهای بسیار بلند و قطور و برجهای مستحکم باشکوه داشته و دارای درِ چوبی بزرگی در خاور قلعه بوده است. قلعه دارای یک باب مسجد با طاقهای گنبدی شکل زیبا نیز بوده است. همچنین در این قلعه حسینیهای به شکل چهارگوش بوده که درون آنیک درخت تنومند کهنسال وجود داشته است. این قلعهٔ رفیع دارای گرمابه و آبانبار نیز بوده. هنگامیکه از در وارد قلعه میشدی از داخل حسینیه میگذشتی؛ دور قلعه هم یک خندق بزرگ پهن با ارتفاع زیاد وجود داشته. این قلعه دارای دو گودال یکی در بخش داخلی و دیگری در قسمت بیرونی بوده است. این قلعه پس از پیروزی انقلاب اسلامی به محلهٔ شهید بهشتی تغییر نام داد. دربارهٔ محمود خان سازندهٔ قلعه، صاحب این قلم چند روایت شنیده است که در زیر میآید:
۱- حاج امیر پسر علی پسر نصیر گفت: محمود شاه این قلعه را ساخت. بعداً در جنگی که پیش آمد شکست خورد و به عربستان فرار کرد و در آنجا رحل اقامت افکنده و مقیم شد.
۲- ابوالفتح جاوید فرزند خلیل فرزند ملااکبر فرزند ملاباقر بزرگ که به دستور سید یحیی وحید (۱۲۶۶-۱۲۲۶ هـ. ق) به دست شیخ بنام میرغضب وحید در سال ۱۲۶۶ هـ. ق کشته شد به نگارنده گفت: زینالعابدین شال باف اصفهانی دو پسر داشت یکی از آنها به شیراز مهاجرت کرد و رحل اقامت افکند. دیگری محمود خان بود؛ پدر همین ملاباقر بزرگ نیریزی فوقالذکر. او (محمود خان) به نیریز آمد و قلعهٔ محمود خان را بنا کرد.
۳- حاج محمد یاربی به نویسندهٔ این سطور گفت: محمود خان (محمود سلطان) برادر حاجی علی سلطان فرزندان اکبر سلطان بودند و حاجی علی سلطان حاکم نیریز بوده است. محمود خان قلعهٔ محمود خان را بناکرده است.
قلعهٔ محمود خان دارای یک آرامستان (قبرستان) بود که در خاور قلعه خارج از خندق قرار داشت. در حال حاضر این خاکستان تخریبشده و گویا جای آن حسینیه ساختهاند.
کلمات کلیدی
اطلاعات:
- مرجع: هفتهنامه عصر نیریز + شمارههای ۲۲۴، ۲۲۵، ۲۲۶ و ۲۲۷ + تاریخهای ۶، ۱۳، ۲۰ و ۲۷ آبان ۱۳۸۶
- نویسنده/گردآورنده: محمد علی پیشاهنگ
- نوع مدخل: نوشتار
- تاریخ ثبت:1392/10/25