نوشتهها
قلعه های نیریز (قسمت دوم)بخش نخست این مقاله در قسمت نخست قلعههای نیریز در دانشنامه نیریز ما بخوانید.
- قلعهٔ خواجه
میگویند این قلعه را خواجه نظامالدین ساخته است. قلعهٔ خواجه در خاور نیریز و در باختر آسیاب خبار جنب مسجد ابوالفضل (ع) قرار دارد. این قلعه سرگذشت جالبی دارد به این شرح که در سال ۱۲۶۶ هـ. ق سید یحیی باب ملقب به وحید قلعهٔ خواجه را سنگر قرار داد و با یارانش با افراد و نیروی حاج زینالعابدین خان حاکم نیریز متوفی به سال ۱۲۶۹ هـ. ق جنگید و خان حاکم را شکست داد و او به قطرویه فرار کرد. در این جنگ و نبرد عدهای از هر دو طرف کشته شدند ازجمله علیاصغر خان برادر بزرگ خان حاکم. تا اینکه نیرو از شیراز آمد و نیروهای خان حاکم با کمک نیروهای دولتی سید یحیی را شکست دادند. با کشته شدن سید یحیی وحید، جنگ و نبرد به پایان رسید. ولی طرفداران سید یحیی وحید چند جنگ دیگر به وجود آوردند یا دیگران با آنها جنگیدند. زمانی که سید یحیی کشته شد و جنازهاش روی زمین ماند، سید ابراهیم که گویا مشاور خان حاکم حاج زینالعابدین بود به همراه چند نفر پیش خان حاکم رفتند. سید ابراهیم به حاج زینالعابدین خان حاکم گفت: اجازه بفرمایید جنازهٔ سید یحیی را دفن کنیم. خان حاکم همینطور که سرش پایین بود و با انگشت روی قالی خط میکشید پاسخی نداد. سید ابراهیم میگوید: خان اجازه فرمودند. بعد آن عده بلند میشوند میروند جنازه را در سمت خاور دیوار بقعهٔ متبرکهٔ آرامگاه امامزاده سید جلالالدین عبدالله دفن میکنند.
اما بقیهٔ ماجرا؛ آقای محمد جاویدیان به نگارنده گفت: پدرم یوسف آنچه از پدرش ملااکبر پسر ملأ باقر بزرگ متوفی ۱۲۶۶ هـ. ق شنیده بود گفت: پسازآن که جنازهٔ سید یحیی وحید را کنار آرامگاه سید جلالالدین عبدالله در میدان بازار روبروی کاروانسرای سروی دفن کردند؛ سید محمدحسن (۱۳۰۲-۱۲۳۲ خورشیدی) شیخالاسلام نیریز ملقب به سیداشرف و متخلص به «شهاب» دستور داد چند نفر شبانه مزار سید یحیی را نبش قبر کردند و جنازه را بیرون آوردند و دریکی از خاکستانهای نیریز دفن کردند و اکنون جای قبر سید یحیی وحید مشخص نیست. ظاهراً علت اینکه شیخالاسلام این دستور را داده بود این بود که در واقعهٔ سید یحیی وحید عدهای توسط یاران او کشتهشده بودند و احتمال داشت که اقوام کشتهشدگان جنازه را بیرون بیاورند و آتش بزنند.
- قلعهٔ آباد زردشت
در سابق در آباد زردشت هم قلعه وجود داشته است.
- قلعهٔ اسپیآر SPR
در جنگ خانمانسوز جهانی اول در زمان احمدشاه قاجار (۱۳۴۳-۱۳۲۷ هـ. ق) باوجودی که دولت ایران اعلام بیطرفی کرده بود، دولت استعمارگر انگلیس توجهی به خواستهٔ ایران نکرد و جنوب ایران را در تسلط خود درآورد و حدود هشت سال در این بخش از ایران عزیز ماند و تعدادی قلعه و دژ برای نگهداری نیروی خود ساخت. ازجمله یک قلعه در سعیدآباد کرمان که با خشت بنا کرد و دیگری را در نیریز با مصالح سنگ، گچ، آجر، آهک، ساروج، شن و ... به مدت سه سال ساخت و یک بریگارد ( brigadeیک تیپ شامل دو فوج یا دو هنگ) تحت فرماندهی یک ژنرال شامل ۳۵۰۰ نیرو در آن مستقر نمود و دردسرهای زیادی برای مردم ایجاد کرد. پیش از شروع ساختمان قلعه، مأمورین انگلیسی شروع به خریدن اجناس مردم شامل گندم، جو، ذرت و خلاصه خواربار و مایحتاج اهالی کردند و هنگامیکه دیدند در دست مردم چیزی باقی نمانده قیمت اجناس را چند بار حداقل سه برابر کردند و به خریداران محلی با بهای جدید میفروختند و معامله میکردند. البته چند نفر از نیریزیها دلال این کارشده بودند. برای ساختمان قلعه مزد کارگر را روزی دو ریال تعیین کردند. همچنین به افرادی که توسط الاغشان سنگ و مصالح میآوردند، بابت هر الاغ ۲ ریال میدادند. نقل است که یکی از نایبهای (ستوانهای) نیروی بریگاد در نیریز ازدواج کرد و هنگامیکه خواست از نیریز برود چون زوجه حاضر نشد همراه او برود لذا مهریهٔ او را پرداخت کرد و وی را طلاق داد. مرحوم مصطفی آزاد فرزند حبیب به نویسندهٔ این مقاله گفت: زمانی که نیروی انگلیسی، نیریز را ترک میکردند و مردم به تماشای آنها آمده بودند، من هم با پدرم زیر طاق جلو کوچهٔ خواجهها مثل سایرین ایستاده بودم و تماشا میکردم؛ آن زمان من پنجساله بودم. یکی از نایبها (ستوانها) به پدرم گفت این بچه را بده تا او را همراه خود ببرم؛ پدرم قبول نکرد و جواب رد به او داد.
نیروی مستقر در قلعهٔ اسپیآر در حملهای که به دهچاه کردند ناجوانمردانه بیستوچهار نفر (حتی بچهٔ شیرخوار) را شهید کردند. دیگر اینکه به چاهک نیریز حمله و هجوم بردند و قلعهٔ آنجا را با خاک یکسان کردند. در همان زمانها مرحوم ابراهیم فرزند علیبابا دو نفر و محمود دانشی یک نفر از انگلیسیها را در نیریز کشتند؛ عدهای هم تفنگهای آنها را برداشتند و فرار کردند و به اصفهان و جاهای دیگر رفتند.
- قلعهٔ گومردا (Gowmarda قلعهٔ مردان صاحب گاو)
این قلعه در محلهٔ کیان تقریباً حدفاصل کوچهٔ هفت پیچ و مسجد میرزاها قرار داشت.
- قلعه حاج علی سلطان
این قلعه در شمال باختر محلهٔ چنار شاهی نزدیک کوزهگری سابق واقعشده و تا چندی پیش برج و بخشی از دیوار آن پابرجا بود. اکنون زمین قلعه به میدان ترهبار و میوهفروشی تبدیلشده است. حاجی علی سلطان فرزند اکبر سلطان حاکم نیریز بوده است و اکبر سلطان جد مادری میرزا عبدالسمیع است. حاجی علی سلطان ثروت زیادی داشته و دولت مالیات هفت سال را از او نگرفت. (جهت و علت آن معلوم نیست) همین ثروت باعث غرور او شد تا اینکه در اثر طوفان سهمگین و نزول باد و باران و برف املاک و احشام او نابود میگردد و باعث ضعف پایهٔ حکومتش میشود. امیرمحمد حسینخان فرزند میر حسامالدین خان معروف به سرخچشم از ایل عرب شیبانی که داماد حاجی سلطان شده بود حکومت را از دست پدر عیالش میگیرد و خود حاکم نیریز میشود. چون امیرمحمد حسینخان در زمان حکومتش در سال ۱۳۳۰ هـ. ق مدرسهٔ علمیهٔ خان (حوزهٔ علمیهٔ امام جعفر صادق کنونی جای دبستان بختگان) را بناکرده است بنابراین نتیجه میگیریم این قلعه سالها پیش از سال ۱۳۳۰ هـ. ق بنا گردیده است.
محمد حسینخان حاکم متوفی ۱۲۴۰ هـ. ق صاحب سه فرزند به نامهای علیاصغرخان، حاج زینالعابدینخان و باقرخان میشود که فرزندان اول و دوم مدتی حاکم نیریز میشوند و بعد به ترتیب فتحعلیخان متوفی ۱۳۱۲ هـ. ق و محمدحسنخان ملقب به سرتیپ و امیرمحمد حسینخان فاتح ملقب به معاون الدیوان متوفی ۱۳۲۴ خورشیدی هرکدام مدتی حاکم نیریز بودهاند.
اکبرسلطان صاحب باغ بیشه بوده. کنار این باغ قطعه زمینی بوده که مالک آنیک پیرزن بوده است. اکبرسلطان تصمیم میگیرد زمین پیرزن را بخرد یا به طریقی از او بگیرد و مالک آن زمین شود. پیرزن به هیچ طریقی حاضر نمیشود که آن را بفروشد و از دست بدهد؛ اما اکبرسلطان زمین را به دست میآورد و صاحب آن میگردد؛ حال به چه وضعی معلوم نیست.
میگویند اکبرسلطان یک روز سوار اسبش میشود و باحالت خوشحالی از بالای محلهٔ چنار شاهی حرکت میکند تا برود و از زمین دیدن کند. اسب که در حال دویدن بوده است به زمین میخورد و اکبرسلطان از روی زین اسب به پایین پرت میشود و در دم جان میسپارد.
- قلعهٔ پلنگان
در کنار آرامگاه امامزاده سلطان شاه یعقوب یک قلعه وجود دارد که تمام دیوارهای اتاقهای آن از سنگ هست و سقف ندارد و در ورودی آن در بخش خاوری آن روبروی رودخانه هست و پیرامون آن زمینی است به نام زمینهای قلعه که بعضی از سالهای پرباران در آن زراعت میشود. معلوم نیست این قلعه مربوط به چه زمانی بوده و چه افرادی در آن زندگی میکردهاند. شاید در سالهای خیلی دور صاحبان تاکستانها، بادامستانها و انجیرستانهای درهٔ پلنگان در آن قلعه میزیستهاند.
بخش سوم این مقاله را در قسمت سوم قلعههای نیریز در دانشنامه نیریز ما بخوانید.
کلمات کلیدی
اطلاعات:
- مرجع: هفتهنامه عصر نیریز + شمارههای ۲۲۴، ۲۲۵، ۲۲۶ و ۲۲۷ + تاریخهای ۶، ۱۳، ۲۰ و ۲۷ آبان ۱۳۸۶
- نویسنده/گردآورنده: محمد علی پیشاهنگ
- نوع مدخل: نوشتار
- تاریخ ثبت:1392/10/25
عکسهای مرتبط :
نوشته های مرتبط :
- قلعه های نیریز (قسمت دوم)
- قلعه های نیریز (قسمت سوم)
- قلعه های نیریز (قسمت نخست)
- امامزادهها و مکانهای متبرک در نیریز
بیشتر »