دانشنامه مردم‌شناسی نی‌ریز

نوشته‌ها

برای دیدن تصویر کل این سند اینجا را ببینید.

طلب شهادت نموده و تصدیق خواست اقل و اذل السادات از علما و صالحان و سادات و موالی و ارکان و اعیان و ضیع و شریف و قوی و ضعیف و عموم مطلعین اقل السادات محمدعلی ابن مرحوم حاجی سید ابوالقاسم هندی و مستحضرین دارالعلم شیراز و ارسنجان و اصطهبانات و نی‌ریز و بوانات و قنقری سرچهان و آباده و ایلات نواحی فارس در باب اینکه والدات اقل الحاج سید ابوالقاسم در سنه ۱۲۴۹ میل عود به وطن خود در لکنهوی هندوستان عبور و مرور بسر چهان و بلوک آباده طشک نموده و خبر وحشت اثر غلبه طایفه انکریه بر بعضی از بلاد مملکت هندوستان رسید امر به حیرت منتهی گردید اهل بلوک موصوف و بسیاری از مردم این حوالی که از دوستان خاص و متأسیان اختصاص حضرت رسول‌الله و ائمه هدی و ذریه آن بزرگوار که میل مفرط به توقف ایشان داشته فرصت غنیمت شمرده اصرار بی نهایت در توقف به بلوک موصوف نموده و ایشان را مشغول به احیای بعضی قنوات مخروبه در بلد نموده و مرحمتشان والد هم محض مشغولیات بنای احیا و احداث قنات در کوشکک من توابع بلوک آباده گذارده بعد میل به سیر و سیاحت نی‌ریز به هم رسانیده و در آنجا سروش ارجعی الی ربک راضیه مرضیه را در گوش و از شوق لقای حبیب و این بشارت تعجیل بخواب گاه عدم مدهوش آمده لبیک اجابت حق را نموده این بی‌نوا و جمعی از همراهان هندی والد ماجد گرفتار کربت غربت گردید و به فاصله ده پانزده سال بعد که صغارت این خاکسار یکبارت منتهی شد هوای مملکت هندوستان و عود به وطن خود به هم رسانیده که خبر وحشت اثر گرفتاری عم اعظم این خاکسار یگانه در دریای سرمدی و ثمر شجره حدیقه محمدی حضرت اقدس مکان واجد علی شاه روحی فدا و بردن و حبس ساختن در کلکته رسید سبب یأس بینوا شده باز مردم بلد از وضیع و شریف فقیر را تکلیف به توقف در همین بلوک نموده همگی صلاح و صواب دید حقیر را در توقف دهمورد و دایریه و مرمت آن دیده چون قریه مزبور مدت‌ها از غلت غورسی به حال رعایای آن و کثرت اجحاف و مغایرت و تظلمات در حق آن‌ها نهاد در مرمت و آبادانی ملغا و قلیل رعیتی به کمال ابتذال و استیصال و جزئی اشجاری که باقی‌مانده بدون درب و دیوار بهر نسبت اقل مستشهد را لایق و سزاوار انجام این کار دیده و از قرار سند علاحده به رضایت خود عموم رعایا برای ایشان در قریه مزبوره حق غارسی را منتقل به اقل ساختند و از آن زمان تابه‌حال که قریب به چهل سال متجاوز است این بی‌نوا شبانه‌روز اوقات خود را مصروف داشته بر مراقبت و مواظبت این قریه و اهل آن نموده و عمارت و مسکن و مأمن آنجا قرار داده و در این‌طرف مدت زیاده از ده دوازده هزار اشجار جدیدالغرس برپاشده هرکس در این خصوص شهادت داشته باشد به مد لول آیه وافی هدایه و لا تلیسوا الحق بالباطل و لا تکتم الشهاده اولی شهادت خود را در صدر و حواشی این صحیفه مرقوم و بات مهار شریف خود مرشوم دارند که موجب توضیح حق این بی‌نوا و عدم هدر رنج و زحمت این اقل مستشهد گردد بدهند شهادت الله به‌راستی و تصدیق نکنند مگر از روی تصور حقیقت ان الله لا یضیع اجر من احسن عملا".

شهادت شهود در حاشیه شهادت‌نامه:

 بسم‌الله تعالی

شهادت می‌دهد اقل سادات محمدجعفر الحسینی که مدت سی سال است که علم به تصرف جناب آقای مستشهد در قریه دهمورد به هم رسانیده و مدت‌هاست که جناب مستشهد و عمارات و غرس اشجار و تعمیر بساتین و جدار و نظم و نسق و مراقب امور عامه رعایا و کارهای مردم آنجا بوده‌اند و نیز از اکثر اهالی آنجا شنیده‌شده که پدران ما حق غارسی شأن به جناب مستشهد فروخته‌اند. ماکتبنا الا ما علمنا

مهر: محمدجعفر الحسینی ابن ابوالحسن

رقم الامر حسبما فیه           

مهر: الراجی    

اقل عباد ابوالحسن مروستی قریب سی سال است که به جناب مستشهد و اهالی آن سامان مراوده دارد و اطلاع به هم رسانیده‌ایم و کپر زده در شب و روز در آن سامان مزاحم شده‌ام جناب معزیالیه کمال زحمت در آبادی غرس اشجار و ساختن خانه و طاحونه می‌نمودند و قدری از املاک قریه مزبوره به تصرف خود ایشان بوده و قدری رسم اجاره داده بودند و متحمل ساختمان آن می‌شده‌اند.

مهر: ابوالحسن      

شهادت اقل کمترین ولد مرحوم حسینعلی بیگ قرائی این است که تخمینا" از مدت ده سال در یاد است که ایل قرائی عبور و مرور می‌نموده‌اند قریه مزبور در تصرف آقای مستشهد بوده

مهر: العبد شیر خان

آنچه بر اقل عباد واضح است در مادام حیات که تردد و عبور می‌بود جناب مستشهد مشغول احیا و مراقبت امر ده مورد از اشجار عمارت بوده 

مهر: یا غریب الغربا      

از بیست قرن بیشتر است که از زمان عبور و مرور به این قریه نموده جناب مستشهد مشغول مراقبت و مرمت و تعمیر خانه و باغ و غرس اشجار دهمورد بوده

مهر: محمد ابن محمدجعفر   

شرح به نحوی است که هرچه غریب خان نوشته خلافی ندارد.

مهر: عبده عبدالمجید       

نام:
ايميل:
وب:
شماره امنيتي: