فهرست دانشنامه مشاهیر

نوشته‌ها

شرح احوال و زندگانى ابواسحاق نیریزى

      ابواسحاق محمد فرزندِ عبداللّه شبانکاره‏اى نیریزى، عالم، حکیم و قاضى فارس در سده
۹ ه . ق. بود.
     از شرح احوال و زندگانى او چیزى دانسته نیست. مرحوم استاد دانش پژوه در مقاله ‏اى تحت عنوانِ «آثار عماد الدین محمود شیرازى» که در مجموعه مقالاتِ نخستین کنگره تحقیقات ایرانى به چاپ رسیده، از او یاد کرده و گفته است: «در صفحه عنوان الاوسط الکبیر فارابى نسخه شماره ۱۵۸۳  کتابخانه ملک مورخ ۱۰۲۰ از ابواسحاق محمد بن عبداللّه نیریزى شبانکاره‏اى، نویسنده نسخه‏ اى از الاوسط که این نسخه از روى آن نوشته شده است یاد شده و در آن آمده که نیریزى نزد یعقوب بایندرى با دوانى مناظره کرده و بر او چیره شده بود و میبدى بود که توانست بدو پاسخ دهد ». استاد دانش پژوه، احتمال داده است که وى پدر جمال الدین محمود نیریزى باشد.
     به هر حال، ابواسحاق از بزرگان علم و دانش در سده نهم هجرى قمرى بود و با عالمان و دانشمندان بزرگى چون جلال الدین عبداللّه دوانى (متوفى ۹۰۸ ه . ق.) و حسین بن معین الدین میبدى (متوفى ۸۷۰ ه . ق.)  مصاحبت و مجالست داشت.
    همچنین مطالب بالا، نشان دهنده آن است که وى با دربار آق‏ قویونلوها ارتباط داشته و ظاهرا مورد توجّه و احترام یعقوب بیک آق‏ قویونلو معروف به یعقوب بایندر (متوفى ۸۹۶ ه . ق.) بوده است .
    تنها اثرى که از او در دست است، رساله ‏اى است درباره محکوم علیه بودن حرف. از این رساله با عناوین مختلف، چون حروف در منطق ، رساله فى تحقیق معنى الحرف ، رساله فى امتناع الحکم على المعنى الحرفى ، نیز یاد شده است.
    به گفته استاد دانش پژوه: «در دستور زبان تازى یا نحو و صرف، کلمه را به سه گونه بخش مى‏ کنند: اسم و فعل و حرف. این سه بخش، نخستین بار در «ارغنون» ارسطو آشکارا دیده مى‏شود و پیداست که دستور زبان نویسان تازى، پایه و بنیاد این علم را از منطق گرفته ‏اند ... مسأله جدائى این سه بخش از یکدیگر و ابراز فرقه اى آنها نزد ادیبان و اصولیان نیز دشوار آمده و آنها هر چه مى‏ توانستند در آن دقت کردند تا به جائى که هنوز در کتاب هاى اصولى کنونى، مسأله وضع حروف و چگونگى مفهوم آنها مورد گفتگو مى ‏باشد. این مسأله که آیا حرف، استقلال مفهومى دارد یا ندارد و بر آن حکم مى‏ شود کرد یا نه، گرچه در نگارش هاى پیشینیان روشن است، ولى مایه گیرودارِ ابواسحاق شبانکاره ‏اى و محقق دوانى شده است، قاضى ابواسحاق بن عبداللّه نیریزى شبانکاره‏ اى، رساله ‏اى در این باره نگاشته و ثابت نمود که معناى حرف محکوم علیه مى‏ شود ».
    وى در این رساله، از «رساله حرفیه» افضل المتأخرین نام برده و گفته است: «عمده سخنان که افضل المتأخرین در رساله حرفیه و غیر آن از کتب لغویه درین باب ایراد فرمود، آنست که معنى حرف از آن روى که معنى حرفست، مستقل نیست و صلاحیت آن ندارد که محکوم علیه شود ».
    استاد دانش پژوه احتمال داده است که منظور از آن، رساله حروف ابن سینا باشد ، که البته این احتمال ضعیف است؛ زیرا مؤلف، در این رساله، در مواردى از نظریات ابن سینا بهره برده و در همه موارد از او با عنوان شیخ ابوعلى سینا یاد کرده است . از طرف دیگر، از على بن محمد شریفِ جرجانى (متوفى ۸۱۶ ه . ق.) نیز نام برده و از او با عنوانِ «فاضل المتأخرین» و «سیّد المدقّقین» یاد کرده است ، از این رو، مى‏توان احتمال داد که منظور از افضل المتأخرین نیز سید شریف جرجانى باشد.
     ابواسحاق، از کتاب شفاء ابن سینا نیز بهره برده و عباراتى از آن نقل کرده است.
     وى، عالمان و دانشمندان را با توجه به دیدگاهشان درباره این موضوع (محکوم علیه بودن یا نبودن حرف) به سه دسته تقسیم کرده است: الف - قدما و حکما، از جمله آنان ارسطو، ب - شارحان کلامِ ارسطو، از جمله ابن سینا، ج - متأخران از جمله سید شریف جرجانى ؛ و در این باره گفته است: «پوشیده نباشد که ناظران درامثال این مباحث سه فرقه ‏اند، فرقه اول قدماء حکمااند که اکمل ایشان ارسطاطالیس است و او بنابر آنکه میان معنى فى و ظرفیه مثلاً فرقى نیافته ... تقسیم الفاظ بدو قسم کرده، اسم و کلمه و اداه را در اسم مندرج گردانید ... و فرقه دوم، شارحان کلام ارسطوطالیس ‏اند که اکمل ایشان شیخ ابوعلى سینا است و او بران است که حرف ممتاز از اسم است برآنکه اسم بى متمّمى محکوم علیه و محکوم به تواند بود، امّا حرف بنابر آنکه ناقص الدلاله است محکوم علیه نتواند بود ... و فرقه سیّم، جمعى‏اند قریب العهد بزمان و مشهور و مسلّم ایشان سیدالمدققین شریف است و او در کتب خود مقرر کرده که معانى حرفیه اصلاً محکوم علیه نتواند بود خواه متمّم به او ختم کنند و خواه نه ».
    ارسطو در ارغنون به این مطلب اشاره کرده، امّا به احتمال، ابواسحاق از آن اثر چندان آگاه نبوده است .
    علامه جلال الدین دوانى از مخالفان نظریه محکومٌ علیه بودن حرف بود، از این رو، رساله‏ اى با عنوان رساله فى امکان الحکم على المعنى الحرفى در رد رساله ابواسحاق نوشت و سخنان او را رد کرد .
    از این اثر، چندین نسخه موجود است. قدیم ترین نسخه به خط خود مؤلّف در تاریخ ۸۷۷ ه . ق. به خط نستعلیق، ضمنِ «تفسیر آیه سرف»، از ملا جلال دوانى، در کتابخانه آستان قدس رضوى به شماره ۲۷۴ موجود است. در فهرست کتابخانه آستان قدس رضوى، مؤلف این رساله تشخیص داده نشده است .
    دیگر نسخه ‏ها عبارتند از: نسخه اهدایى آقاى سیدمحمد مشکوه در مجموعه ۱۵/۱۰۲۱ در کتابخانه مرکزى دانشگاه تهران، که به خط نستعلیق على بن مسافر قاضى کتابت شده ، و نسخه ‏اى در کتابخانه عبدالمجید عبداللهى که به خط نستعلیق شکسته، توسط هبه ‏اللّه شاهمیر در سال ۹۴۷ ه . ق. کتابت شده است . همچنین نسخه‏ اى از آن، ضمن مجموعه شماره ۹/۲۳۷۷ در کتابخانه وزیرى یزد موجود است که در تاریخ ۹۶۵ ه . ق. به خط نسخ نوشته شده است .
    همچنان که پیش از این اشاره شد، ابواسحاق، نسخه‏اى از کتاب الاوسط الکبیر فارابى را نیز کتاب کرده بوده است.
    عکسِ نسخه کتابخانه مرکزى در پیوست ۲ آمده است.


 



کلمات کلیدی


نام:
ايميل:
وب:
شماره امنيتي:


اطلاعات:

  • مرجع: کتاب تاریخ و فرهنگ نیریز
  • نویسنده/گردآورنده: محمد جواد شمس نیریزی
  • نوع مدخل: نوشتار
  • تاریخ ثبت:1392/2/21

عکسهای مرتبط :

نوشته های مرتبط :

ویدئوها مرتبط :

* هیچ موردی پیدا نشد...