نوشتهها
شبانکارگان در نیریز
امیر فضلویه شبانکاره (۴۵۹-۴۴۸هجری)
امیر فضل ابن علی ابن حسن معروف به امیر فضلویه که قبلاً سرگرم کار چوپانی بود پس از منقرض شدن آل بویه سپاهی از جوانان شبانکاره را گرد آورد و طوایف دیگر کُرد پارس را با خود متحد کرد و سپس به شیراز یورش برد و به سال ۴۴۸ هجری بر ملک منصور آل بویه چیره شد و او را با مادرش اسیر کرد و سرزمین فارس را به تصرف خود درآورد و حکومت شبانکاره را تأسیس کرد و پس از مدتی ملک منصور را کشت و مادرش را هم در حمام خفه کرد و سپس الب ارسلان سلجوقی از او خراج خواست و او نداد و از ترس به یکی از دژها پناهنده شد و الب ارسلان با سپاهی به او یورش برد و او را به سال ۴۵۹٫ هجری دستگیر کرد و کشت.
نظام الدین یحیی شبانکاره (۴۶۸-۴۵۹ هجری)
پس از درگذشت امیر فضلویه، برادرش نظامالدین یحیی ابن حسن که مردی کاردان و دلیر و مصمم بود به سال ۴۵۹٫ هجری بنا به فرمان الب ارسلان سلجوقی به حکومت فارس منصوب شد و او در آغاز لشکری فراهم آورد و نیریز را به تصرف خود درآورد و پس از آن قلعههای دارالامان و گشناباد و نیریز را مستحکم کرد و یکی از پسرانش قطبالدین را فرمانروای قلعهی دارالامان نمود و سپس به عمران و آبادانی شهرها و روستاها پرداخت و مسجدی هم در نیریز احداث کرد و سرانجام به سال ۴۶۸٫ هجری درگذشت.
قطبالدین مبارز اول شبانکاره (۶۲۴-۶۱۰ هجری)
پس از کشته شدن ملک مظفرالدین محمد، قطبالدین مبارز اول ابن نظام الدین حسن شبانکاره به سال ۶۱۰ هجری بنا به فرمان سلطان محمد خوارزمشاه (۵۹۶-۶۱۷هجری) به حکومت فارس منصوب شد و نخستین کار او استخلاص قلعهی نیریز از دست بیگانگان بود و پس از آن کرمان را هم تصرف کرد و سپس فرگ و تارم را گرفت و آنگاه به عمران و آبادانی شهرها و روستاها سرگرم شد و عاقبت به سال ۶۲۴ هجری درگذشت.
قطبالدین مبارز دوم شبانکاره (۶۵۹-۶۵۸ هجری)
پسر ملک مظفر الدین محمد، قطبالدین مبارز دوم به سال ۶۵۸ هجری به حکومت فارس رسید اما بر خلاف پدرش مردی شرابخوار و فاسق و بیکفایت بود و همیشه در حال نوشیدن مشروب و عیش و عشرت بود و از ملک و ملت بیخبر بود و سران و بزرگان شبانکاره چون نمیتوانستند او را عزل کنند، ناچار وی را گرفتند و پیش هلاکوخان مغول بردند و گفتند: این پادشاه به راه درست نمیرود و همیشه شراب مینوشد و ما میخواهیم او را به سزای خود برسانید. هلاکو گفت: او کار بدی نکرده و اگر شراب مینوشد خود داند و باید به پادشاهی خود بپردازد و سپس سران شبانکاره گرد آمدند و او را به سال ۶۵۹ هجری در میدان نیریز به دار زدند.
محمد ابن علی شبانکاره در مجمعالانساب مینویسد: چون قطبالدین شهید شد، پسرش ملک شبانکاره گشت و او همهی بندگان را زرخریدِ خود میپنداشت و چون استقلال هر چه تمامتر در خود میدید، دست به شراب خوردن برد و حال آن که در زمان پدر او هیچ کس را زهرهی فسق و فجور نبود او به فسق مشغول گشت و نیز نسبت بیدیانتی و ناپارسایی بر وی کردند و شبانکارگان از وی برنجیدند و او را نصیحت کردند، فایدهای نکرد و او را پیش هلاکوخان بردند و هلاکو گفت: از راه یاسا او گناهی نکرده اگر او شراب بخورد خود داند و پس از آن شبانکارگان در میدان نیریز او را میان به دو نیم زدند و کشتند.
این مقاله برگرفته از کتاب “تاریخ پنج هزار ساله ایران" است که مطابق اجازه نامه رسمی انتشارات آرون در دانشنامه نیریز ما بازنشر میشود.
کلمات کلیدی
اطلاعات:
- مرجع: صفی زاده، صدیق، تاریخ پنج هزارسالهٔ ایران، تهران، انتشارات آرون، [بیتا]، ج ۲.
- نویسنده/گردآورنده: هفته نامه عصر نی ریز، شماره ۲۲۲، تاریخ ۱۳۸۶/۷/۲۲، به کوشش مهدی حسن پور
- نوع مدخل: نوشتار
- تاریخ ثبت:1393/9/24
عکسهای مرتبط :
نوشته های مرتبط :
- شبانکارگان در نیریز
- نیریز در حکومت شبانکارگان
- یاد و نام نی ریز در تاریخ میانه ایران - بخش نخست
- یاد و نام نی ریز در تاریخ میانه ایران - بخش دوم
بیشتر »