شهدا سال ۶۷ -زندگینامه شهید اکبر محمد جانی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ » شهيد اکبر محمدجاني »
آنگاه که کودکی بیش نبودیم، صبورانه به انتظارت نشستیم تا بار دیگر از در بیایی و ما را در آغوش گرمت بگیری و با بوسههای پدرانه گونههای خیس از اشکمان را نوازش کنی و دستهای مهربانت را بر موهای پریشانمان بکشی. اما کودکی رفت و جوانی هم به دنبال آن، ولی از تو خبری نشد. اکبر محمد جانی، ۱۳۳۴/۱/۵ در خانوادهای مستضعف و مذهبی در روستای جزین از توابع آباده طشک نیریز به دنیا آمد. تحصیلات ابتدایی را در...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ » شهيد اکبر محمدجاني »
آنگاه که کودکی بیش نبودیم، صبورانه به انتظارت نشستیم تا بار دیگر از در بیایی و ما را در آغوش گرمت بگیری و با بوسههای پدرانه گونههای خیس از اشکمان را نوازش کنی و دستهای مهربانت را بر موهای پریشانمان بکشی. اما کودکی رفت و جوانی هم به دنبال آن، ولی از تو خبری نشد. اکبر محمد جانی، ۱۳۳۴/۱/۵ در خانوادهای مستضعف و مذهبی در روستای جزین از توابع آباده طشک نیریز به دنیا آمد. تحصیلات ابتدایی را در...
شهدا سال ۶۷ -زندگینامه شهید محمدرضا امینی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ » شهيد محمد رضا اميني »
در یک روز سرد زمستانی ـ نوزدهم بهمن سال ۱۳۴۷ ـ وجود پرحرارت و لطیف محمدرضا، در روستای سبز آباد رودخور گرمابخش خانوادهای مسلمان و متدین شد. دوران کودکی را در آرامش سپری کرد و برای آموختن راهی دبستان شد. دوره ابتدایی را تا مقطع چهارم دبستان در روستای چاهنصرویه ادامه داد، سپس به دلیل نبودن امکانات از ادامه تحصیل بازماند. بعد از آن همراه و همگام با پدر به امور کشاورزی پرداخت. ده سالی بیشتر از عمر...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ » شهيد محمد رضا اميني »
در یک روز سرد زمستانی ـ نوزدهم بهمن سال ۱۳۴۷ ـ وجود پرحرارت و لطیف محمدرضا، در روستای سبز آباد رودخور گرمابخش خانوادهای مسلمان و متدین شد. دوران کودکی را در آرامش سپری کرد و برای آموختن راهی دبستان شد. دوره ابتدایی را تا مقطع چهارم دبستان در روستای چاهنصرویه ادامه داد، سپس به دلیل نبودن امکانات از ادامه تحصیل بازماند. بعد از آن همراه و همگام با پدر به امور کشاورزی پرداخت. ده سالی بیشتر از عمر...
شهدا سال 66 -زندگینامه شهید سید احمد هاشمی نژاد
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۶ » شهید سید احمد هاشمی نژاد »
آنگاه که عزم سفر داشت، به سراغ یکایک بچهها رفت و صورت آنها را بوسید. همسرش با چادر سفید، یک دست آینه و آب و دست دیگر قرآن، پشت سرش تا کنار در آمد. با او خدا حافظی کرد و به امید روزی نشست که برگردد. سید، رفت ولی وقتی برگشت، چادر همسرش سیاه شده بود. آری! او 1322/12/28 در روستای مشکان، میان خانوادهای مذهبی بدنیا آمد و به دلیل پرداختن به کار کشاورزی، از نعمت تحصیل محروم...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۶ » شهید سید احمد هاشمی نژاد »
آنگاه که عزم سفر داشت، به سراغ یکایک بچهها رفت و صورت آنها را بوسید. همسرش با چادر سفید، یک دست آینه و آب و دست دیگر قرآن، پشت سرش تا کنار در آمد. با او خدا حافظی کرد و به امید روزی نشست که برگردد. سید، رفت ولی وقتی برگشت، چادر همسرش سیاه شده بود. آری! او 1322/12/28 در روستای مشکان، میان خانوادهای مذهبی بدنیا آمد و به دلیل پرداختن به کار کشاورزی، از نعمت تحصیل محروم...
شهدا سال 66 -زندگینامه شهید عباس کهن شکروئیه
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۶ » شهید عباس کهن شکروئیه »
عباس بیست و یکم فروردین سال 1347 در قریه شکروئیه داراب میان خانوادهای متدین دیده به جهان گشود. دوران کودکی را تحت مراقبت و پرورش خانواده مؤمن و با ایمان خود سپری کرد و در سن هفت سالگی در دبستان عشایری رودخور شروع به تحصیل نمود و با موفقیت دوره ابتدایی را به پایان رساند. به دلیل فراهم نبودن امکانات لازم و دور بودن مدرسه از محل زندگی نتوانست به تحصیلات خود ادامه دهد. از این رو همراه...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۶ » شهید عباس کهن شکروئیه »
عباس بیست و یکم فروردین سال 1347 در قریه شکروئیه داراب میان خانوادهای متدین دیده به جهان گشود. دوران کودکی را تحت مراقبت و پرورش خانواده مؤمن و با ایمان خود سپری کرد و در سن هفت سالگی در دبستان عشایری رودخور شروع به تحصیل نمود و با موفقیت دوره ابتدایی را به پایان رساند. به دلیل فراهم نبودن امکانات لازم و دور بودن مدرسه از محل زندگی نتوانست به تحصیلات خود ادامه دهد. از این رو همراه...
شهدا سال ۶۷ -زندگینامه شهید رسول حفار
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ » شهيدرسول حفار »
رسول پیامآور آزادی بود که رهایی را در گسستن از قفس خاکی تن میدانست. در یک روز گرم تابستان ـ نهم تیرماه سال ۱۳۴۹ ـ در شهرستان نیریز، میان خانوادهای متدین و مذهبی ستاره زندگی او طلوع کرد. پس از گذراندن دوران کودکی در کانون گرم خانواده، در سن ۷ سالگی راهی مدرسه شد و دوره ابتدایی را در دبستان شهید حسین فهمیده، با موفقیت پشت سر گذاشت. برای ادامه تحصیل در دوره راهنمایی، وارد مدرسه ولیعصر (عج)...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ » شهيدرسول حفار »
رسول پیامآور آزادی بود که رهایی را در گسستن از قفس خاکی تن میدانست. در یک روز گرم تابستان ـ نهم تیرماه سال ۱۳۴۹ ـ در شهرستان نیریز، میان خانوادهای متدین و مذهبی ستاره زندگی او طلوع کرد. پس از گذراندن دوران کودکی در کانون گرم خانواده، در سن ۷ سالگی راهی مدرسه شد و دوره ابتدایی را در دبستان شهید حسین فهمیده، با موفقیت پشت سر گذاشت. برای ادامه تحصیل در دوره راهنمایی، وارد مدرسه ولیعصر (عج)...
شهدا سال ۶۷ -زندگینامه شهید شهباز تیرانداز
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ »
آن روز که راه آسمان را در پیش گرفت، غم فراق بر شانههایمان سنگینی کرد و دلهایمان در بیقراری پژمرد. شهباز آن پرنده آسمانی در ۱۳۴۷/۵/۶ در روستای شکرویه از توابع داراب، میان خانوادهای علاقهمند به اسلام و مذهب به دنیای انسانها لبخند زد و سرود حیات را سر داد. در آغوش گرم پدر و مادری مهربان تربیت شد و رشد نمود. تحصیلات ابتدایی را در مدرسه حریت روستای تهرانی از دهستان هرگان نیریز سپری کرد و موفق...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ »
آن روز که راه آسمان را در پیش گرفت، غم فراق بر شانههایمان سنگینی کرد و دلهایمان در بیقراری پژمرد. شهباز آن پرنده آسمانی در ۱۳۴۷/۵/۶ در روستای شکرویه از توابع داراب، میان خانوادهای علاقهمند به اسلام و مذهب به دنیای انسانها لبخند زد و سرود حیات را سر داد. در آغوش گرم پدر و مادری مهربان تربیت شد و رشد نمود. تحصیلات ابتدایی را در مدرسه حریت روستای تهرانی از دهستان هرگان نیریز سپری کرد و موفق...
زندگینامه آزاده و جانباز جواد جهانی
دانشنامه دفاع مقدس » زندگينامه و آثار مکتوب آزادگان »
جواد جهانی فرزند فضل الله، در سال 1346 در خانوادهای متدین، مذهبی و اصیل در شهرستان نیریز به دنیا آمد. تحصیلات ابتدایی را در دبستان فرهنگ اسلامی ( ششم بهمن سابق ) به پایان رسانید. دوره راهنمایی را در مدرسه شهید مفتح و دوره متوسطه را تا سال سوم در مدرسه شهید بهشتی و سال چهارم را پس از آزادی از اسارت در مدرسه ایثارگران شهید سرافراز پشت سر گذاشت. در ادامه تحصیل به دانشگاه پیام نور سیرجان...
دانشنامه دفاع مقدس » زندگينامه و آثار مکتوب آزادگان »
جواد جهانی فرزند فضل الله، در سال 1346 در خانوادهای متدین، مذهبی و اصیل در شهرستان نیریز به دنیا آمد. تحصیلات ابتدایی را در دبستان فرهنگ اسلامی ( ششم بهمن سابق ) به پایان رسانید. دوره راهنمایی را در مدرسه شهید مفتح و دوره متوسطه را تا سال سوم در مدرسه شهید بهشتی و سال چهارم را پس از آزادی از اسارت در مدرسه ایثارگران شهید سرافراز پشت سر گذاشت. در ادامه تحصیل به دانشگاه پیام نور سیرجان...
شهدا سال ۶۷ -زندگینامه شهید حسین صبور
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ »
ای حسین! در مدرسه عشق درس خواندی و جبهه را میعاد بزرگ و با شکوه مردان خدا شمردی، از ایمان گفتی و از ایثار و از پرنده شدن. از فردای روشن گفتی و از رنگینکمانی که بالای شهر پدیدار خواهد شد و از کوچههایی که بوی اسپند میدهند. روزی از خدا گفتی و روز دیگر تمام شهر دیدند که تو پرنده شدی و به خدا پیوستی. حسین، هشتم آذرماه سال ۱۳۴۸ در روستای بنه کلاغی نیریز میان خانوادهای باایمان،...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ »
ای حسین! در مدرسه عشق درس خواندی و جبهه را میعاد بزرگ و با شکوه مردان خدا شمردی، از ایمان گفتی و از ایثار و از پرنده شدن. از فردای روشن گفتی و از رنگینکمانی که بالای شهر پدیدار خواهد شد و از کوچههایی که بوی اسپند میدهند. روزی از خدا گفتی و روز دیگر تمام شهر دیدند که تو پرنده شدی و به خدا پیوستی. حسین، هشتم آذرماه سال ۱۳۴۸ در روستای بنه کلاغی نیریز میان خانوادهای باایمان،...
شهدا سال ۶۷ -زندگینامه شهید مسعود کوهکن
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ »
مسعود، دومین کبوتر خونین بالی است که آواز زندگی را در یک روز سرد زمستانی ـ ۱۳۴۶/۱۰/۲۰ ـ در نیریز سر داد و بهاری نو را به خانواده متدین و زحمتکش خود به ارمغان آورد. الفبای زندگی را در کانون ساده و بیآلایش، ولی گرم و بامحبت خانواده آموخت. پدرش که مغازهداری امین و متدین بود، از همان کودکی امانتداری و دیانت را به گوش جانش زمزمه کرد و فرزند دلبند خود را بر طریق الهی تربیت کرد....
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ »
مسعود، دومین کبوتر خونین بالی است که آواز زندگی را در یک روز سرد زمستانی ـ ۱۳۴۶/۱۰/۲۰ ـ در نیریز سر داد و بهاری نو را به خانواده متدین و زحمتکش خود به ارمغان آورد. الفبای زندگی را در کانون ساده و بیآلایش، ولی گرم و بامحبت خانواده آموخت. پدرش که مغازهداری امین و متدین بود، از همان کودکی امانتداری و دیانت را به گوش جانش زمزمه کرد و فرزند دلبند خود را بر طریق الهی تربیت کرد....
قاطر و ماسک ضد گاز شیمیایی
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و شوخ طبعيها » شوخي ها و لطيفه ها »
در عملیات والفجر 10، در منطقه خرمال و حلبچه بعثیون کافر مرتبا" گاز شیمیایی میزدند. یکی از برادران تدارکات که مسئولیت رساندن غذا با قاطر به نیروهای مستقر در خط را برعهده داشت، در بین راه بوی گاز شیمیایی را استشمام میکند. بلافاصله ماسک خود را بیرون آورده و روی پوزه قاطر میبندد، همراهان او علت را سئوال میکنند، در پاسخ میگوید: من شیمیایی بشوم طوری نیست، خدا کند این قاطر شیمیایی نشود تا بتواند غذا ها را...
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و شوخ طبعيها » شوخي ها و لطيفه ها »
در عملیات والفجر 10، در منطقه خرمال و حلبچه بعثیون کافر مرتبا" گاز شیمیایی میزدند. یکی از برادران تدارکات که مسئولیت رساندن غذا با قاطر به نیروهای مستقر در خط را برعهده داشت، در بین راه بوی گاز شیمیایی را استشمام میکند. بلافاصله ماسک خود را بیرون آورده و روی پوزه قاطر میبندد، همراهان او علت را سئوال میکنند، در پاسخ میگوید: من شیمیایی بشوم طوری نیست، خدا کند این قاطر شیمیایی نشود تا بتواند غذا ها را...