فهرست دانشنامه مشاهیر

نوشته‌ها

شرح احوال و زندگانى میرزا احمد نیریزى و جایگاه او در خوشنویسى قلم نسخ

      میرزا احمد در نیریز در محلّه سادات ولادت یافت . تاریخ تولد او دانسته نیست، امّا با توجه به آثار موجودِ او که برخى متعلق به اواخر سده یازدهم هجرى قمرى است، مى ‏توان ولادت او را در نیمه دوم سده یازدهم حدس زد. برخى تولد او را در ۱۰۶۷ ه . ق. گفته ‏اند که البته مأخذى براى آن ذکر نشده است.
     نام پدر او را «ملاعلى‏ اکبر» و «میرزا شمس على» نیز گفته ‏اند. استاد بحرالعلومى در کتابِ کارنامه انجمن آثار ملّى به نقل از مرحوم محمد طاهر نیریزى گفته است که اهل محل، نام پدرش را «ملاعلى ‏اکبر» مى‏دانند .
    همچنین در قرآن قطع کوچکى که در شعبان ۱۱۱۴ ه . ق. کتابت شده و به رؤیت استاد همائى رسیده، نام پدرش «میرزا شمس على» و رقم او چنین آمده است: «احمد بن میرزا شمس على النیریزى» . امّا همچنان که اشاره خواهیم کرد، احمد نیریزى در تمامى آثار موجود، نام پدرش را شمس ‏الدین محمّد آورده و در بسیارى از آن آثار چنین امضاء کرده است: «ابن شمس ‏الدین محمد احمد النیریزى» .
    میرزا احمد در نیریز نشو و نما یافت و در همانجا به تحصیل پرداخت و با اصول و فنون خط و کتابت آشنا شد و چنانکه گفته ‏اند در مدرسه غیاثیه نیریز به تعلیم شاگردان اشتغال داشت .
    استاد مستقیم میرزا احمد شناخته نشد. سنگلاخ، محمدصادق ارجستانى (متوفى ۱۱۳۴ ه . ق.) و محمد ابراهیم قمى (متوفى بعد از ۱۱۱۸ ه . ق.) را از استادان او دانسته و گفته است که احمد نیریزى براى استفاده از محضر محمد ابراهیم قمى به قم سفر کرد و پس از وفات استادش، به نیریز بازگشت . این اطلاعات، اساسى ندارد ؛ زیرا محمدصادق ارجستانى در خوشنویسى دستى نداشته است  و همچنین محمد ابراهیم قمى در اصفهان مى‏ زیسته و میرزا احمد نیز سالها پیش از وفات محمد ابراهیم قمى در شمارِ استادانِ بزرگ این فن بوده است . این اشتباهات بعدها نیز توسط تذکره‏ نویسان تکرار شد .
    میرزا احمد تا اواخر سده یازدهم هجرى قمرى در زادگاه خود به سر برد. تا این زمان تنها دو اثر به او نسبت داده‏ اند، که یکى از آن دو قطعا از آنِ او نیست  (در این باره در بخشِ آثار به تفصیل سخن خواهیم گفت).
     باید یادآور شویم که میرزا احمد از روى خطوط علاءالدین تبریزى (متوفى سده ۱۰ ه . ق.) مشق کرده که از آن جمله است: یک قطعه به تاریخ ۱۱۲۲ ه . ق. ؛ یک نسخه «دعوات هفت حصار» به تاریخ ۱۱۳۸ ه . ق.، و یک دعاى ایام هفته، به تاریخ ۱۱۴۴ ه . ق. که در آنها از او با عنوان «استاد» و یا «استادى» نام برده است .
    همچنان که استاد سمسار متذکر شده است، این موضوع به این معنى نیست که علاءالدین تبریزى استاد غیرمستقیم احمد بوده، بلکه به کار بردن عنوانِ «استاد» به همراه نام خوشنویسان متقدم براى اداى احترام به پیشگامى آنهاست، و کلمه «نقلتُ» که میرزا احمد در این آثار به کار برده به معنى مشق و تمرین نیست ؛ بلکه او نسخه ‏اى تازه از روى آنها کتابت کرده است که هیچ همانندى با خط علاءالدین ندارد .
    او در اواخر سده یازده رهسپار اصفهان شد و در سال ۱۱۰۰ ه . ق. مقارن با اواخر حکومت شاه سلیمان صفوى اوّل (حک ۱۰۷۷ - ۱۱۰۵ ه . ق.) در اصفهان سکنى گزید . میرزااحمد در خانه‏ اى در محلّه پاقلعه مى ‏نشسته که بعدا به نوه دخترى او میرزا ابوالحسن (متوفى ۱۱۷۳ ه . ق.) فرزند میرمحمداسماعیل خاتون آبادى تعلق گرفت. این خانه همچنان نسل به نسل در تملک سادات خاتون آبادى پاقلعه درآمد. اتاق مشق و کتابت نیریزى که به صورت ارسى سمت قبله ساخته شده بوده، تا این اواخر باقى بوده است . با توجه به تاریخ کتابت آثار به جا مانده، از سالِ ۱۱۰۰ تا ۱۱۰۷ ه . ق.، به جز چند اثر مختصر که به احتمال منسوب به او است، هیچ اثر مهمّى از او در دست نیست. کتاب دعائى نیز که در کتابخانه مجلس شوراست و تاریخ ناتمام ۱۱۳ دارد ، با توجه به رقم آن به نظر مى‏ رسد که در دوره شاه سلطان حسین صفوى (حک ۱۱۰۵ - ۱۱۳۵ ه . ق.) نوشته شده باشد، از این رو، تاریخ کتابت آن مى‏ بایست در ۱۱۱۳ یا ۱۱۳۰ ه . ق. باشد .
    همچنین در کتابخانه آستان قدس رضوى، مجموعه ‏اى منسوب به احمد نیریزى شاملِ سوره فاتحه ‏الکتاب، سوره فتح و چند دعا موجود است که تاریخ کتابت آن ۱۱۰۴ ه . ق. است . امّا همچنان که استاد سمسار متذکر شده، شیوه خط آن نمى‏ تواند از آنِ میرزا احمد باشد .
    به هر حال، نتیجه مى‏گیریم که در این فاصله زمانى - از ۱۱۰۰ تا ۱۱۰۷ ه . ق. - چندان به امر کتابت نپرداخته، و این موضوع نشان مى‏دهد که میرزا احمد در دوره حکومت شاه سلیمان اوّل صفوى، مورد توجه و عنایت درباریان واقع نشد، و در آثار موجودش نیز هیچ اشاره ‏اى به شاه سلیمان صفوى نکرده است.
     نخستین اثر، در سده دوازدهم هجرى قمرى، که در انتساب آن به احمد نیریزى تردیدى نیست، دعاى کمیلى است با رقم: «کتبه ... احمد النیریزى السلطانى باصفهان ... سنه سبع و مائه بعد الالف ۱۱۰۷ ».
    میرزا احمد در سال ۱۱۰۷ ه . ق. به دربار شاه سلطان حسین صفوى راه یافت و مورد توجه و عنایت خاص او و دیگر درباریان قرار گرفت، تا آنجا که حتى در آثار خود نیز رقم سلطانى را مى‏ آورده است .
    نکته قابل تأمل آن است که میرزا احمد، رقم «سلطانى» را از سال ۱۱۰۷ تا ۱۱۱۶ ه . ق. در آثار خود آورده  و از آن زمان به بعد هر چند آثارى را به دستور شاه سلطان حسین پدید آورده، امّا در هیچ کدام از آنها رقم سلطانى را نیاورده است.
     میرزا احمد مدت زیادى - ظاهرا تا آخر عمر - در اصفهان ماندگار شد. وجود آثار متعددى از ۱۱۰۷ تا حدود ۱۱۵۰ ه . ق. که در آنها به محل کتابت یعنى اصفهان اشاره شده ، نشان مى ‏دهد که وى بیشتر عمر خود را در اصفهان گذرانده است. سنگلاخ از سفرهاى او به مکه و مدینه و عتبات عالیات و مشهد مقدس سخن به میان آورده و گفته است که او هنگام زیارتِ قبر پیامبر اکرم(ص) اشعارى در مدح و ستایش آن حضرت به آب زر روى کاغذخان بالغ به خط نسخ نوشته که بیت اوّل آن این است:

کفر و ایمان را هم اندر تیرگى هم در صفا
                                                                       نیست دارالملک جز رخسار و زلف مصطفى

    استاد بیانى نیز این مطالب را عینا در احوال و آثار خوشنویسان آورده ، در حالى که جز سنگلاخ کسى از وجود چنین سفرهایى و چنین اثرى خبر نداده و چنانکه استاد سمسار اشاره کرده است، اگر چنین سفرهایى انجام گرفته بود، از احمد بسیار متدین و متعصب که در درازى عمر خود جز به کتابت قرآن کریم و ادعیه دست نیازیده و حتى یک بیت شعر با قلم خود بر کاغذ نیاورده است، انتظار مى ‏رفت که اگر نه به شوق دیدار، که به ثوابِ زیارتِ چنان مکان هاى مقدسى، نسخه ‏ها و قطعات بسیارى با ذکر نام در هر مکان نوشته و برجا گذاشته باشد، در حالى که هیچ اثرى که حاکى از این سفرها باشد، در دست نیست . علاوه بر آن، وجود آثار متعددى که در فاصله ۱۱۰۷ تا حدود ۱۱۵۰ ه . ق. در اصفهان کتابت کرده، عملاً چنین سفرهایى را غیر ممکن مى‏ سازد.
     میرزا احمد آثار بسیارى پدید آورد و گفته ‏اند که از راه کتابت، حدود شصت هزار تومانِ صفوى و هدایا و تحف بسیارى از شاه سلطان حسین و درباریان و صاحب منصبان دریافت کرد. با وجود این، از این درآمد هنگفت فقط به اندکى قناعت نمود و بقیه را در راه خدا انفاق کرد .
    آقاى سمسار این مطلب را ساخته و پرداخته میرزا سنگلاخ دانسته ؛ امّا باید اشاره کنیم که این موضوع، چندان نیز غیر ممکن نیست، به ویژه اینکه استاد سمسار، دلیل و برهانى نیز در رد آن ارائه نکرده است.
     او علاوه بر آثارى که به فرمان سلطان حسین صفوى و براى او کتابت کرد، آثار متعدد دیگرى نیز براى صاحب منصبان و دانشمندان آن زمان، به قید کتابت درآورد که از آن جمله است: چندین قرآن، صحیفه و ادعیه براى محمد ابراهیم بیکایوزباشى ؛ عباسقلى قورچى‏ باشى ؛ محمد قلیخانِ اعتمادالدوله ؛ علیقلى‏ خان خلف اعتمادالدوله شاه قلیخان ؛ شیخ على‏ بیگ امیرشکارباشى ؛ و آقامیرزا محمدعلى از علما و دانشمندانِ آن عصر .
    میرزا احمد علاوه بر کتابت و خوشنویسى، به تعلیم شاگردان نیز اهتمام مى‏ ورزید. گفته‏ اند که او شاگردان بسیارى تربیت کرد و بعضى را خود اجازه مى‏ داد که به نام وى امضا کنند و این اجازه به منزله تصدیق نامه رسمى بود که به شاگردان خود مى‏ داد. به همین سبب است که آثار بسیارى به نام او موجود است و تشخیص خطوط اصلى استاد از شاگردانش جز براى اهل فن امکان‏پذیر نیست  و حتى بسیارى از اهل فن نیز در مواردى دچار تردید و گاه اشتباه شده ‏اند .
    همچنان که اشاره شد، نیریزى نخست در زادگاه خود، در مدرسه غیاثیه به تعلیم شاگردان پرداخت . پس از آن در اصفهان به تعلیم و تربیت مشتاقان این فن همّت گماشت. از جمله شاگردانِ وى مى ‏توان عموى واله داغستانى، لطف علی خان داغستانى، سپهسالار لشکر سلطان حسین صفوى را نام برد. واله داغستانى در ریاض‏ الشعرا، ذیل شرح احوال او گفته است: «[ در خط نسخ ] شاگرد میرزا احمد نیریزى خوش‏نویس است که اعجوبه زمان و نادره دوران بوده، فقیر مکرر از میرزا احمد مرحوم مزبور استماع نموده ‏ام که مى ‏گفت: خطوط خان را از خطوط خود فرق نمى‏ توانم کرد چنانچه چندین قطعه و دعوات خط ایشان در نزد من موجود است لیکن چون با خطوط من آمیخته شده و نام مرا نیز در اواخر هر یک نوشته ‏اند معلوم نمى ‏شود که خط خان کدامست، مگر یک دعوات که چون در آخر آن نام خود را نوشته بود معلوم مى‏ کرد که این خط خان است .»
    به هر حال، احمد نیریزى بزرگترین نسخ ‏نویس ایران است و تاکنون کسى مانند او به میدانِ اشتهار قدم ننهاده و کسى را توانِ همسرى و برابرى با او نیست  و چنانکه گفته ‏اند، نیریزى در خوشنویسى نسخ، به پایه میرعماد (احتمالاً متوفى ۱۰۲۴ ه . ق.) در قلم نستعلیق و درویش عبدالمجید طالقانى (متوفى ۱۱۸۵ ه . ق.) در شکسته‏ نویسى است . به گفته میرزا حبیب اصفهانى: «خط نسخ ایرانى به نام او ختم شده است» . همچنین گفته ‏اند که مقام هنرمندى نیریزى به طورى مشهور و مسلم بوده که ضرب ‏المثل شده و هر کس که درصدد تحصیل حسن خط بوده به او توصیه مى‏شده:

سعى کن در مشق تا چیزى شوى                          مثل احمدخان نیریزى شوى

    و نیز گفته ‏اند:

در خطوط چارگانه چارتن بودند فرد
هیچ یک زین چار، دیگر دومى پیدا نکرد
بایسنقر چون به خط ثلث بى‏ مانند بود
  میرنیریزى به خط نسخ یکتا بود و فرد
در فنون خط نستعلیق و ترکیبات آن
  هیچکس با میرقزوینى نیامد هم نبرد
در شکسته همچو میرطالقان عبدالمجید
  اوستادى نیست زیر این سپهر لاجورد

     به گفته استاد سمسار، قلم نسخ احمد نیریزى اوج تکامل شیوه ‏اى است که آن را «نسخ ایرانى» مى‏ خوانیم. این شیوه نه تنها از نسخ دیگر سرزمین هاى اسلامى متمایز است، بلکه با شیوه نسخ ‏نویسى پیش از پیدایش این مکتب در ایران نیز تفاوت دارد. ظرافت و روشنى حروف و کلمات از ویژگیهاى کتابت این شیوه است و در پدید آمدن آن، قلم نستعلیق، یعنى خط ابتکارى ایرانیان، تأثیرى کارساز داشته است. در طول سده ‏هاى یازدهم و دوازدهم هجرى قمرى، قلم نسخ به دست استادان نامور و گمنامى چون محمد ابراهیم قمى (متوفى بعد از ۱۱۱۵ ه . ق.)، عبداللّه بن محمد حسن یزدى (متوفى بعد از ۱۱۰۳ ه . ق.)، محمد حسین کازرونى (متوفى بعد از ۱۱۱۰ ه . ق.) و دیگران رونق تازه ‏اى گرفت و احمد نیریزى آن را به اوج کمال رساند  و شیوه و سبک جدید و روح و روشنى خاصى به آن بخشید .
    بسیارى از نسخ‏ نویسانِ پس از میرزا احمد، شیوه او را دنبال کردند و به پیروى سبکِ وى، مراحل خوشنویسىِ نسخ را به درجات عالى رساندند و آثار ارزشمند بسیارى پدید آوردند. از آن میان مى ‏توان بزرگان زیر را نام برد: حکیم محمد حسین ؛ محمدتقى حسنى خطیب ؛ محمد محسن اصفهانى ؛ عبداللّه عاشور رنانى ؛ عبدالعلى خراسانى ؛ زین‏العابدین قزوینى ؛ وصال شیرازى و فرزندان او، وقار، حکیم و داورى ؛ میرزا احمد شاملو ؛ زین‏ العابدین اشرف الکتّاب ؛ على‏رضا پرتو اصفهانى ؛ غلامعلى اصفهانى ؛ على عسکر ارسنجانى ؛ محمد شفیع ارسنجانى .
    با وجود این، برخى، شمارى از پیروان شیوه او را در خوشنویسى قلم نسخ، همپایه و گاه برتر از او مى‏شمارند. از جمله میرزا عبدالعلى یزدى متخلص به کوکب، که به گفته رضاقلى‏خان هدایت: «جماعتى از ارباب سلیقه و خبرت، خط وى را بر خط میرزا احمد نیریزى رجحان نهاده ‏اند ».
    فرصت الدوله شیرازى در ذیل شرح احوال محمد شفیع ارسنجانى گفته است: «پس از مرحوم میرزا احمد نیریزى خط مذکور را احدى به پایه مشارالیه ننوشته است ».
    با این همه، همچنان که استاد سمسار نیز اشاره کرده، مقام وى به ویژه در نسخ کتابت جلى همچنان دست نیافتنى باقى مانده است .
    میرزا احمد علاوه بر خط نسخ، خطوط شکسته، نستعلیق، رقاع و ثلث را نیز خوش مى ‏نوشته است . استاد کریم ‏زاده تبریزى در کتابِ احوال و آثار نقاشان، به معرفى قلمدانى نفیس پرداخته که در حواشى آن به خط رقاع استادانه توسط میرزا احمد نیریزى مطالبى درباره امتیاز و عظمت خط و کتابت به نقل از امیرالمؤمنین (ع) نوشته شده است. او تذهیب و تزیین این قلمدان را کار میرزا احمد دانسته و گفته است: «از نمونه کار و تذهیب حاشیه و کتابت الوان خطوط و در مواردى دیگر تذهیب سر سوره‏ هاى ادعیه و قرآنها که ندرتا از نزدیک دیده ‏ام معلوم مى‏ دارد این استاد چیره‏ دست در تذهیب و آرایش و سایر رموزات هنر تزیینى دست داشته و در اجراى آنها نیز قوى دست بوده است ».
    ظاهرا رویدادهاى سیاسى و اجتماعى نیمه اوّل سده دوازدهم هجرى قمرى، زندگانى و کار کتابتِ وى را دستخوش تغییر و تحول کرده بود. در دهه‏ هاى دوم و سوم سده دوازدهم، یعنى از ۱۱۱۰ تا ۱۱۳۰ ه . ق. آثار بسیارى از او در دست است که در اصفهان کتابت کرده و این امر نشان دهنده آن است که وى در آن سالها با آسایش و آرامش زندگانى خود را سپرى مى‏ کرده است. اما در دهه چهارم با حمله افغانها و تسلّط آنان بر اصفهان - از سال ۱۱۳۴ تا ۱۱۳۵ ه . ق. - اوضاع وى نیز آشفته شد. با وجود این او تا سال ۱۱۴۸ ه . ق. که هنوز صفویان اسما حکومت مى ‏کردند، آثارى پدید آورد. میرزا احمد عبارتِ «... ابودالدوله القاهره ...» و عنوانِ دارالسلطنه را تا ۱۱۴۶ ه . ق. در آثار خود آورده است. در سال ۱۱۴۷ ه . ق. از او اثرى در دست نیست. در سالهاى ۱۱۴۸ - ۱۱۴۹ ه . ق. فقط دو قطعه خط و دو کتاب دعا از او بر جا مانده و از سال ۱۱۵۰ ه . ق. هیچ اثرى از او در دست نیست. همچنین چند اثر مربوط به سالهاى ۱۱۵۱ و ۱۱۵۲ به او نسبت  داده اند که استاد سمسار در انتسابِ برخى از آنها به میرزا احمد تردید کرده است .
    از جمله دعاى کمیلى است که در سال ۱۱۵۲ ه . ق. در نجف اشرف کتابت شده و پایان آن چنین آمده است: «حرره العبد الاقل الاحقر ابن شمس ‏الدین محمد احمد النیریزى عفى‏ اللّه عن جرائمها [ جرائمه ] فى شهر اللّه الاعظم رمضان المبارک من شهور سنه اثنین و خمسین و مائه و الف من الهجره المقدسه فى بلده الطیبه النجف الاشرف زاده اللّه شرف [ شرفا ] و تعظما ».
    استاد سمسار به سه دلیل انتساب آن را به احمد نیریزى رد کرده و گفته است: «بنابر شواهد آشکار نمى‏ تواند به خط او باشد: الف - خط نسخى که دعا بدان نوشته شده از حد متوسط فروتر است و در برخى از صفحات چنان ناپخته است که هیچ شباهتى بین آن و خط احمد نمى‏ توان یافت ؛ ب - ترجمه فارسى ادعیه در دیگر نسخه به قلم نستعلیق نوشته شده، در این نسخه آمیخته‏اى از نستعلیق و شکسته نستعلیق است ؛ ج - خط سه صفحه پایان نسخه که کاتب کوشیده است به قلم رقاع بنویسد، ناپخته‏تر از آن است که به احمد نسبت داده شود ؛ د - سرانجام رقم و تاریخ نسخه که به قلم شکسته نستعلیق نوشته شده، و بر پیشانى صفحه آخر الصاق گشته، از نمونه‏ هاى شکسته نستعلیق شناخته شده احمد که در حد خوش نوشته، به کلى دور است ».
    همچنان که پیش از این اشاره شد، در برخى از منابع از سفر او به نجف اشرف سخن به میان آمده و گفته‏ اند که در اواخر عمر به زیارت عتبات عالیات رفت و همان دعاى کمیلى را که در سال ۱۱۵۲ ه . ق. تحریر شده و شرح آن گذشت، نتیجه کتابت او در آن دوره دانسته‏ اند .
    از سالهاى پایانى زندگانى میرزا احمد و نیز تاریخ وفاتش هیچ اطلاعى در دست نیست. برخى تاریخ وفات او را ۱۱۵۵ ه . ق. گفته ‏اند . واله داغستانى در تذکره ریاض‏الشعراء که در ۱۱۶۱ ه . ق. تالیف کرده ، او را «میرزااحمد مرحوم» خوانده است ، از این رو، مى ‏بایست در دهه پنجاه و پیش از ۱۱۶۰ ه . ق. وفات یافته باشد. آثارى رانیز که کتابت آنها را در ۱۱۶۰ ه . ق. و بعد از این تاریخ گفته ‏اند ، به احتمال یا تاریخ آنها اشتباه است و یا از آن میرزا احمد نیست. محل دفن او را به اختلاف ذکر کرده‏ اند. سنگلاخ، آرامگاه او را در کربلا دانسته ، در حالى که بعضى دیگر مدفن او را در زادگاهش نیریز گفته ‏اند .
    مرحوم جلال ‏الدین همائى، اطلاعات درست‏ تر و دقیق ترى در کتاب تاریخ اصفهان به دست داده است. او مدفن میرزااحمد را در «بقعه درب امام» در اصفهان دانسته و گفته است که فعلاً اثرى از آن دیده نمى‏ شود ولیکن قطعى است که میرزاى نیریزى در همین مقبره به خاک رفته است .
    بناى یادبودى نیز در زادگاهش برپا داشته‏ اند. ساختِ بناى این ساختمان که در قبرستان میرشهاب‏ الدین احمد در محله سادات واقع است، از سالِ ۱۳۵۴ ش. آغاز شد. برخى آنجا را مدفن وى دانسته ‏اند  و حتى اخیرا سنگ قبرى نیز براى آن تهیه شده و در آنجا قرار داده شده است ، امّا همچنان که اشاره کردیم، به احتمال زیاد میرزا احمد در اصفهان درگذشت و همانجا نیز به خاک سپرده شد.
     تنها اطلاعى که از فرزندان و نوادگان او داریم، گزارشى است که مرحوم استاد همائى درباره یکى از نوادگانِ دخترى وى به دست مى ‏دهد. با توجه به مطالبى که او در کتاب تاریخ اصفهان آورده، معلوم مى ‏شود که میرزا احمد دخترى داشته که به همسرىِ میرمحمد اسماعیل خاتون آبادى، از سادات خاتون آبادى پاقلعه اصفهان، درآمده و نتیجه این ازدواج میرابوالحسنِ خاتون ‏آبادى بوده است. پس از وفات میرزااحمد، خانه وى که در محله پاقلعه واقع بوده است، به ارث، به میرابوالحسن مى‏ رسد و بعدها نیز به صورت ارث به آقا میرزا عبدالکریم میرعمادى از سلسله سادات خاتون آبادى پاقلعه منتقل مى‏شود. مرحوم همائى آن خانه را که در حیات او هنوز پابرجا بوده، دیده و گزارشى از اتاق مشق و کتابتِ میرزا احمد که به صورت ارسى سمت قبله ساخته شده بوده، ارائه داده است . او ظاهرا صاحب فرزند پسرى به نام میرزا محمد بوده و دعایى نیز به خط خود به او تقدیم داشته است .


 



کلمات کلیدی


نام:
ايميل:
وب:
شماره امنيتي:


اطلاعات:

  • مرجع: کتاب تاریخ و فرهنگ نیریز
  • نویسنده/گردآورنده: محمد جواد شمس نیریزی
  • نوع مدخل: نوشتار
  • تاریخ ثبت:1392/2/28

عکسهای مرتبط :

نوشته های مرتبط :

ویدئوها مرتبط :

* هیچ موردی پیدا نشد...