فهرست دانشنامه دفاع مقدس

نوشته‌ها

شهدا سال ۶۶ -زندگینامه شهید اکبر میرزازاده

بسیج لشکر مخلص خداست که دفتر تشکیل آن را همه مجاهدان، از اولین تا آخرین آنها امضا نموده‌اند.

بسیجی شهید اکبر میرزازاده در تاریخ ۱۳۴۱/۳/۱ در شهرستان نی‌ریز به دنیا آمد. دوره ابتدایی را در مدرسه فرهنگ اسلامی نی‌ریز آغاز و دوره راهنمایی را در مدرسه شهید مفتح (آپادانا) و دوره متوسطه را در دبیرستان شعله طی کرد. وی دارای صوتی زیبا بود و در نتیجه پرورش یافتن در خانواده‌ای مؤمن و پایبند به قرآن، علاقه زیادی به خواندن قرآن پیدا کرده بود. روحیه مذهبی او باعث شده بود که دلیرانه و بی‌باک در برابر بی عدالتی‌های رژیم ستم‌شاهی همراه با دیگر امت حزب‌الله حضور یابد و در صحنه‌های مختلف مبارزه، اعم از شرکت در راهپیمایی و جلسات مسجد و پخش اعلامیه‌های ضد رژیم فعالانه حضور داشته باشد.

بعد از پیروزی انقلاب اسلامی و تشکیل پایگاههای مقاومت مردمی بسیج، عضو پایگاه مقاومت مسجد شد و زمان فراغت را همواره در مسجد می‌گذراند. در کنار کار روزانه به مطالعه کتب مذهبی می‌پرداخت و مطالعه همان کتب، روح او را پرورش داده و درس خضوع در برابر بزرگان را به او آموخته بود. خصوصاً در رفتار با افراد خانواده، خلق و خوی نیکو و رفتاری پسندیده داشت بطوریکه خضوع و خشوع او زبانزد تمام دوستان و خویشان بود. شهید علاقه‌مند به رهبر بود و در مواقع ضروری به ندای او لبیک گفته و عازم جبهه می‌شد.

در اولین اعزام به جبهه، همراه با سایر بسیجیان به شیراز رفت و بعد از کسب آمادگی رزمی به پایگاه پنجم شکاری امیدیه منتقل شد و پس از اقامت کوتاه مدت به جبهه رقابیه اعزام شد و در عملیات ظفرمند فکه شرکت کرد و پیروزمندانه به زادگاهش باز گشت.

عشق به وطن و عشق به امام و اسلام موجب شده بود که ۶ بار به جبهه‌های نبرد حق علیه باطل برود و هر بار که به جبهه می‌رفت، علاقه او به جنگ و جبهه بیشتر می‌شد. در نامه‌هایش همیشه اولین سلام را به امام می‌داد. وقتی برای دیدار خانواده به شهرش می‌آمد، دیگر طاقت ماندن نداشت و چنان به معبود واقعی خویش اُنس گرفته بود که همیشه در محل عبادت، آرزوی زیارت معبود را داشت.

سرانجام در یکی از عملیات‌ها از ناحیه دست مجروح و به بیمارستان اهواز منتقل شد. بعد از چند روز بستری شدن به نحوی پرستار و پزشک معالج را راضی می‌کند که او را مرخص کنند و دوباره عازم میدان نبرد می‌شود. برگشتن او به منطقه برای همه همرزمان تعجب آوربود، اما او با آن دست مجروح، روحیه‌ای مضاعف به بچه‌ها داد. سپیده دمان صدای تلاوت قرآن بسیار زیبایش چشمان خسته بچه‌ها را می‌گشود. از جمله کسانی بود که به طور مداوم تا زمان شهادت در کنار همرزمان خود در گردان کمیل ماند و در عملیات‌های زیادی شرکت کرد. شجاعت و شهامت او موجب تقویت روحیه بسیاری از رزمندگان در عملیات‌ها بود. اکبر از مداحان گردان بود که بخشی از جانفشانی‌های وی در فصل دوم از جلد اول همین کتاب آمده است. سرانجام در تاریخ ۱۳۶۶/۷/۲۶ در خط شلمچه، دعوت حق را لبیک گفت و به آرزوی دیرینه خود که همانا شهادت در راه خدا بود دست یافت. درس مردانگی، جوانمردی و بیگانه‌ستیزی را به جوانان ایران زمین آموخت. پیکر مطهرش در گلزار شهدای نی‌ریز به خاک سپرده شده است.

روحش شاد و نامش جاودان



کلمات کلیدی


نام:
ايميل:
وب:
شماره امنيتي:


اطلاعات:

  • مرجع: مهین مهرورزان (نی‌ریز در جنگ)
  • نویسنده/گردآورنده: غلامرضا شعبانپور
  • نوع مدخل: نوشتار
  • تاریخ ثبت:1391/12/3

عکسهای مرتبط :

نوشته های مرتبط :

ویدئوها مرتبط :