فهرست دانشنامه دفاع مقدس

نوشته‌ها

شهدا سال ۶۴ -وصیتنامه شهید جمعه بیگی

بسم الله الرحمن الرحیم

تاریخ ۲۷/۹/۱۳۶۴

بسم رب شهداء و الصدیقین

به نام الله و به نام شهدای بدر تا شهدای صدر اسلام و به نام خدای بزرگ که تمام جهانیان را آفرید. به نام الله وصیتنامه خودم را آغاز می‌کنم. اگر شهید شدم و به آرزوی خود رسیدم، از پدر، مادر و برادرانم می‌خواهم که مرا حلال کنند و به بزرگی خودشان مرا ببخشند. از مادرم می‌خواهم که چند سالی که زحمت کشید و مرا بزرگ کرد، مرا حلال کند. از مادرم می‌خواهم که برای من گریه و زاری نکند، چون خدا خواسته که من در این راه به آرزویم برسم. اگر شهید شدم و به آرزوی خودم رسیدم، دستهایم را از تابوت بیرون بیاورید تا مردم بدانند که من کورکورانه کشته نشده‌ام و در راه اسلام جنگیدم و به آرزویم رسیده‌ام. از برادرانم می‌خواهم که راه مرا که همانا راه انبیا است، ادامه دهند.

برادران عزیزم، هر بدی از ما دیدید به بزرگی خودتان ما را حلال کنید. پدر عزیزم، اگر شهید شدم و به آرزویم رسیدم؛ ۴۰۰ تومان بدهی دارم به گرام بیگی فرزند علی آقا بیگی که آن را تحویل دهید. از شما برادرانم که در تشییع جنازه من شرکت می‌کنید و زحمت می‌کشید متشکرم.

خداحافظ، شهید جمعه بیگی

ای که بر قبر من تازه جوان می گریی

هیچ دانی زدل زارم خبری؟

نوجوان بودم و امید داشت بسی دلـم

یک مرتبه اجل آمد ریخت بال و پرم

تابوت مرا جای بلندی بگذارید

تا باد برد بوی مرا در وطن من

ای مادر فرخنده نداری خبر از من

از گردش ایام چه آمد به سر من

گلی بودم نه وقت چیدنم بود

جوان بودم نه وقت مردنم بود

گلی بودم میان نوجوانان

نه وقت زیر گِل خوابیدنم بود

گلی بودم به باغ زندگانی

شدم پرپر در ایام جوانی

خداحافظ

السلام علیک یا اباعبدالله

تاریخ ۲۷/۹/۱۳۶۴

شهید جمعه بیگی



کلمات کلیدی


نام:
ايميل:
وب:
شماره امنيتي:


اطلاعات:

  • مرجع: مهین مهرورزان (نی‌ریز در جنگ)
  • نویسنده/گردآورنده: غلامرضا شعبانپور
  • نوع مدخل: نوشتار
  • تاریخ ثبت:1391/12/3

عکسهای مرتبط :

نوشته های مرتبط :

ویدئوها مرتبط :