دانشنامه نی‌ریز و دفاع مقدس

نوشته‌ها

شیر مرد عرصه‌های نبرد بود و دلاوری که هیچ‌وقت خستگی او را خسته نکرد. سید اسدالله ۱/۶ /۱۳۴۰ در خانواده‌ای روحانی، متدین و از سلاله پاک رسول‌الله (ص)، در روستای خواجه جمالی از توابع شهرستان نی‌ریز قدم به عرصه گیتی نهاد. وی دومین فرزند مرحوم سید باقر اسلامی بود که از دامان پرمهر و محبت پدر و مادر خود راه کسب علم و دانش را در دبستان وقار روستا پیش گرفت. سپس دوره راهنمایی را در مدرسه راهنمایی ارشد کوشکک ادامه داد. در کنار پدر که امام جماعت مسجد روستا بود و از تیره سادات، به مسجد می‌رفت و با صدای گرم خود اذان می‌گفت. در جلسات دعا و قرآن شرکت می‌کرد تا اینکه مداح و ثناگوی سید الشهداء (ع) شد و مجالس عزاداری امام سوم شیعیان را با نوحه‌های سوزناک خود با شکوه هر چه بیشتر برگزار می‌کرد. وی بعد از گذراندن دوره راهنمایی به دبیرستان احمد نی‌ریزی رفت و در سال دوم دبیرستان بود که رهسپار جبهه‌های حق علیه باطل شد. وی که بسیجی و سیدی مخلص بود، ۴ بار به جبهه رفت و در آخرین بار که عازم جبهه حق علیه باطل بود به مادر خود این‌چنین وصیت کرد: لباس بسیج را از تن من بیرون آورید و تحویل بسیج دهید. ۱۳۶۱/۱۰/۲۶ در جبهه زبیدات، مدت مأموریت او در منطقه به اتمام رسیده و بنا داشت تسویه‌حساب کند و به پشت جبهه برگردد. برای جمع‌کردن لباس و وسایل خود، داخل سنگر رفت. ناگهان تیر مستقیم دشمن او را هدف گرفت و در میان سنگر، قامت همچون سروش به زمین افتاد و روح پاکش تا بی‌کرانه‌ها پرکشید. پیکر پاک و مطهر او در گلزار شهدای روستای خواجه جمالی به خاک سپرده می‌شود.

نام:
ايميل:
وب:
شماره امنيتي: