دانشنامه نی‌ریز و دفاع مقدس

نوشته‌ها

قصه تاجری را حکایت می‌کنیم که با سرمایه‌ای از جنس جان، به معامله با خدا پرداخت و در تجارت خود سودی چون رضوان الهی را بدست آورد. از علیرضا می‌گوئیم که در سال ۱۳۴۶ در شهرستان نی‌ریز، میان خانواده‌ای متدین و مسلمان دیده به جهان گشود. با گذر ایام کودکی، دوره دبستان را در مدرسه حاجی قطبی نی‌ریز آغاز و با موفقیت به پایان رساند. سپس وارد مدرسه مسعود بزرگی شد و پس از اتمام دوره راهنمایی ترک تحصیل کرد. علیرضا با همت مردانه وارد عرصه کار و تلاش شد تا بتواند در تأمین بخشی از هزینه زندگی خانواده‌اش سهیم باشد. برای ساختن مسکنی برای خانواده از هیچ تلاشی دریغ نکرد و اکنون هرگوشه‌ای از آن خانه یادآور مهربانی‌ها و محبت او به والدینش می‌باشد که در ذهن آنها نقش بسته است. آنها با دیدن یادگارهای وی همیشه از او یاد می‌کنند و بر جای خالی وی حسرت می‌خورند. علیرضا از دوستداران مسجد و محافل دینی بود و بیشتر اوقات نماز خود را در مسجد اقامه می‌کرد و در مراسم دعای توسل و کمیل شرکتی فعال داشت. ۱۸/۴/۱۳۶۵ لباس مقدس سربازی را به تن کرد و پس از طی دوره آموزش نظامی به جمع دلیرمردان کفرستیز لشکر ۸۸ زرهی ارتش پیوست. برای مبارزه با دشمن متجاوز، همراه همرزمان خود عازم میادین جنگ شد. با اشتیاقی فراوان عازم جبهه بود و خوشحالی خود را از اینکه توفیق حضور در میادین نبرد حق علیه باطل را پیدا کرده، پنهان نمی‌کرد. سرانجام در تاریخ ۲۶/۱۰/۱۳۶۵ در جبهه سومار بعد از نبردی دلاورانه، به آرزوی دیرینه‌اش که همانا لقاء‌الله بود رسید. پیکر پاکش را در گلزار شهدای نی‌ریز به خاک سپرده‌اند. روحش شاد و نامش جاودان
 

نام:
ايميل:
وب:
شماره امنيتي: