دانشنامه نی‌ریز و دفاع مقدس

نوشته‌ها

علی دیده جهان فرزند ماشاء الله در دهم اردیبهشت ماه سال ۱۳۴۹ در شهرستان نی‌ریز و در خانواده‌ای با ایمان دیده به جهان گشود.

پس از سپری شدن دوران طفولیت برای آموختن علم و دانش وارد دبستان فرهنگ اسلامی نی‌ریز گردید. بعد از آن تحصیلات دوره راهنمایی را در مدرسه راهنمایی شهید دکتر مفتح این شهرستان آغاز کرد.

در جریان جنگ تحمیلی عراق علیه میهن عزیزمان او نیز عشق و شور زیادی برای رفتن به جبهه از خود نشان می داد. بدین منظور تحصیل خود را در سال سوم راهنمائی رها کرده و با وجود سن کمی که داشت در تاریخ ۱۰/۱۲/۱۳۶۴ از طریق بسیج عازم جبهه‌های نور علیه ظلمت شد.

ایشان یکی از خاطرات دوران نبرد خود رااین‌چنین تعریف می‌کند: هنگام شب در خرمشهر، خط اروند رود، ۴ نفر از عراقی‌ها با لباسهای ایرانی به داخل خط آمده بودند. وقتی که ما به آنها ایست دادیم آنها ایستادند و رمز شب را از آنها خواستیم ولی آنها نتوانستند جواب دهند. ما یک رگبار جلوی آنها بستیم و آنها از داخل کانال فرار کردند و ما هم بلافاصله با بی‌سیم به برادران داخل کانال اطلاع دادیم که عراقی‌ها به طرف شما می‌آیند و برادران هم آنها را به اسارت درآوردند.

این برادر جانباز برای بار دوم در تاریخ ۲۴/۸/۱۳۶۵ و با عضویت در گردان همیشه پیروز کمیل به سوی جبهه‌های حق علیه باطل شتافت و با انگیزه دفاع از اسلام و وطن و اطاعت از دستور امام خمینی(ره) به عنوان تک تیرانداز و آرپی‌جی‌زن انجام وظیفه کرد. در تاریخ ۲۷/۱۰/۱۳۶۵ در عملیات کربلای ۵ در جبهه شلمچه مورد اصابت ترکش دشمن قرار گرفت و مجروح شد که باعث قطع پای چپ از بالای زانو و موج گرفتگی دست، پا و کمر گردید و توسط کمیسیون پزشکی جانباز ۵۵% شناخته شد.

وی جریان مجروح شدن خود را چنین بیان می‌کند:

در جریان عملیات کربلای ۵، در حدود ساعت ۹ صبح بود که عراق پاتک زد، من و چند نفر از همسنگران مجروح شدیم. وقتی ما را به عقب می‌بردند، آنقدر آتش خمپاره و توپ سنگین بود که ما را داخل کانال گذاشتند، بعد وقتی که ما را با قایق به عقب منتقل می‌کردند بالگردهای عراقی قایقها را به تیربار و راکت بستند که من علاوه بر جراحات قبلی دوباره نیز مجروح شدم و بعضی از همسنگرانم نیز شهید شدند." ایشان بعد از مجروح شدن یکبار دیگر هم در سال ۱۳۶۵ و یکبار هم در سال ۱۳۶۷ بطور داوطلبانه و با وجود قطع پا، راهی جبهه شد.

نام:
ايميل:
وب:
شماره امنيتي: