فهرست دانشنامه دفاع مقدس

نوشته‌ها

شهدا سال ۶۱ -دفترچه شعر شهید مجید محمدزاده -خدا

سحر با ناله من همصدا گردید

می نالید مرغ شب

برای خاطر این تیره شبهایم

که تنها در کنام خویشتن

گهی آرام و گه مستی، پریشان حال می‌بودم

ز درد و نا امیدیها

که قلب خسته من را

درون سینه می افشرد

تنها سر بدامان خدا کردم

برای دفع غم خود را رها کردم، ندا دادم

الا ای قاضی الحاجات

الا ای داور جمع پریشان حال

کنون بنگر

چنین درمانده و تنها

به کنج آشیان، آواره بنشستم

نگر منزلگه خوبان و کاخ سبز دژخیمان

که تا عر شت خدا گسترده گردیده

کنون بنگر مرا ای یار مظلومان

که بی نام و نشان آزرده بنشستم

کسی هرگز سراغم را نمی گیرد

چرا ؟

چون دوست دارم

داد مظلومی زظالمها بگیرم

همه از ترس بازیدن در این پیکار مردافکن

کسان را از من دلخسته می‌رانند

خداوندا

منم تنها

کمک بنما

اگر ربی، اگر عادل، اگر بر ظالمان قاتل

اگر بر بی‌کسان حایل

کمک کن تا توانم

خویش را بهتر از این سازم

(۳۱/۳/۵۶‌۱۳)

(((



خونبهای هر گل از بستان عشق وصل بلبل بـود در درمان عشق

سـوزش پـروانه در شـام سیـاه بازی شمع است در حرمان عشق



کلمات کلیدی


نام:
ايميل:
وب:
شماره امنيتي: