شهدا سال ۶۷ -زندگینامه شهید اصغر نظری: : دانشنامه دفاع مقدس نی‌ریز

فهرست دانشنامه دفاع مقدس

نوشته‌ها

خون سرخ علی‌اصغر حسین (ع) وقتی از گلوی نازنین او جاری شد، روحی تازه در کالبد جامعه مسلمان دمید و از قطره‌قطره آن خون هزاران اصغر پا به عرصه حیات نهادند تا در تداوم راه اهل‌بیت (ع) و انتقام خون شهید شش‌ماهه دفاع کنند. اصغر، نو گلی بود که ۱۳۴۷/۹/۱۰ در روستای مشکان نی‌ریز شکفت و با اولین گریه‌های خود لبیک به سالار شهیدان را سرود. در کانون گرم خانواده با معارف ناب دین اسلام آشنا شد و برای تکمیل معارف انسانی و الهی، راهی دبستان شهید آیت مشکان شد. به دلایلی از ادامه تحصیل محروم ماند و با سن کم به کار کشاورزی پرداخت. سپس آموزش کار با تراکتور را دید و به‌عنوان راننده در کنار کشاورزان روستا قرار گرفت. با روحیه ایثار، تلاش و مهربانی در صحنه‌های زندگی حضور یافت و با اخلاص و فداکاری درراه خدا گام برداشت. با فرارسیدن دوران نظام‌وظیفه عمومی، لباس مقدس سربازی را به تن کرد و به‌عنوان پاسدار وظیفه به جمع سبزپوشان حق‌طلب در سپاه پاسداران پیوست. پس از طی دوره آموزشی حدود یک سال در قسمت تدارکات جبهه مشغول انجام‌وظیفه شد و پس‌ازآن در تاریخ ۱۳۶۶/۶/۲۹ به جبهه‌های نبرد و خط مقدم مبارزه اعزام گردید. به‌عنوان تک‌تیرانداز و آرپی‌جی زن در کنار دیگر رزمندگان هم‌رزم خود قرار گرفت و باقیمانده خدمت سربازی را در جبهه‌ها مردانه علیه کفر صدامی جنگید. قبل از اینکه بار آخرین سفر و مأموریت را ببندد،‌ بنیان زیبای خانواده را بنا نهاد و سنت پاک محمدی (ص) را با ازدواج میمون خود پاسداشت. وقتی برای آخرین بار به جبهه می‌رفت، لباس دامادی به تن داشت و خانواده مهربانش او را به نوجوان کربلا قاسم بن الحسن (ع) تقدیم کردند و از خدا خواستند لباس دامادی را بر تن او برازنده کند. در منطقه شلمچه حضور یافت و در تک دشمن در جزیره مجنون پس از نبردی دلاورانه ۱۳۶۷/۴/۴ شهد شیرین شهادت را نوشید. پیکر مطهرش در گلزار شهدای مشکان به خاک سپرده‌شده است. با آمدن پیکر خونین اصغر از کربلای ایران، خانواده‌اش دست بر دعا برداشتند و از خدا خواستند که قربانی آن‌ها را نیز بپذیرد و با شهیدان کربلا محشور کند و آنان را وسیله هدایت و آمرزششان قرار دهد تا بتوانند در مسیر خدا و رضایت ائمه هدی گام بردارند.

روحش شاد و نامش جاودان