فهرست دانشنامه دفاع مقدس

نوشته‌ها

شهدا سال ۶۳ -زندگینامه شهید غلامحسین آربز افغانی

در اولین روز از دی‌ماه سال ۱۳۴۳، وقتی سرمای شدید زمستان، تن‌ها را می‌لرزاند، خورشید وجود غلامحسین در روستای چاه‌سوارآغا، گرمابخش خانواده‌ای متدین شد. کودک نورسیده را با شیره جان پروردند و با الهام از مکتب نورانی اسلام تربیت او را آغاز کردند. برای اندوختن معرفت راهی دبستان شهدای چاه‌سوارآغا شد و با موفقیت دوره ابتدایی را پشت سر گذاشت. احترام به پدر و مادر را در کنار خوش‌روی و مهربانی درنهایت توجه رعایت می‌کرد. به انجام فرایض مذهبی معتقد بود و در برپایی شعائر مذهبی کوشا. مشغله‌های کاری باعث شد تا نتواند در اوایل جنگ درنبرد با دشمن شرکت کند. ۱۳۶۲/۴/۱۵ برای انجام خدمت مقدس سربازی به ژاندارمری جمهوری اسلامی ایران پیوست. دوره آموزش نظامی را طی نمود و سپس به منطقه کردستان اعزام شد. گاه‌گاهی برای تجدیددیدار با خانواده به روستا می‌آمد و در آخرین سفر خود بود که خطاب به پدرش گفت: خون من از خون جوانان دیگر رنگین‌تر نیست و این سفر آخرین دیدار من با شما هست. از خانواده خداحافظی نمود و برای نبرد با دشمن متجاوز و ضدانقلاب داخلی، به‌سوی کردستان روانه شد. ۱۳۶۳/۱/۲۴ دریکی از درگیری‌های سخت با ضدانقلاب داخلی در خطوط مرزی کردستان هدف تیر نفاق قرار گرفت و قامتش به خون نشست. فریاد الله‌اکبرش در میان کوه‌های سر به فلک کشیده طنین‌انداز شد، تا دشمن بداند که ایرانی، مسلمان است و کفر ستیز. پیکر مطهرش در گلزار شهدای چاه‌سوارآغا به خاک سپرده‌شده است.

یادش گرامی، روحش شاد و راهش پر رهرو باد.



کلمات کلیدی


نام:
ايميل:
وب:
شماره امنيتي:


اطلاعات:

  • مرجع: مهین مهرورزان (نی‌ریز در جنگ)
  • نویسنده/گردآورنده: غلامرضا شعبانپور
  • نوع مدخل: نوشتار
  • تاریخ ثبت:1391/12/3

عکسهای مرتبط :

نوشته های مرتبط :

ویدئوها مرتبط :