دانشنامه نی‌ریز و دفاع مقدس

نوشته‌ها

آقای حسین ربیعی در این مورد می‌گوید‌:

در شبهای عملیات، برادران رزمنده، حال و هوای عجیبی داشتند‌. منطقه عملیاتی، محل راز و نیاز شده بود، هر کس شبها در نخلستانها راز و نیاز خاص خود را داشت و علی‌رغم شرکت در رزم شبانه و خستگی، اعمال عبادی آنها نیز مداوم برقرار بود‌.

وی در مورد ایثار و مقاومت رزمندگان می‌گوید‌:

بعضی روزها به علت درگیری و مشکلات رزم، غذا به ما نمی‌رسید. ما هم از نانهای دورریز، مانده، خشک شده و بو گرفته‌، که درون جعبه مهمات‌ ریخته شده بود، استفاده می‌کردیم‌. بچه‌ها اصلا" گله نمی‌کردند و خم به ابرو هم نمی آوردند‌.

و آقای خلیل داودی در این زمینه می‌گوید‌:

۱-DAVOODI-۴))

در شب عملیات، بچه‌ها! ‌حال و هوای خوشی داشتند. آقای حاج عبدالرحیم بناکار شروع به نوحه‌خوانی کرده و نوحه‌ای بسیار جالب برای بچه‌ها خواند. همنوایی با نوحه‌خوان و آماده شدن برای شهادت در بین آنها شور و حالی وصف ناشدنی بوجود آورده بود‌. در شب عملیات شهید حمید عارف در کانالی که رزمندگان عبور می‌کردند، رفت و آمد داشت و به بچه‌ها روحیه می‌داد. مثلا" می‌گفت: دشمن در حال فرار است‌. الان پل فلان محل گرفته شد و..‌.. خدا شهید مجید محمد‌زاده را رحمت کند‌. او نیز برای تقویت روحیه بچه‌ها در طول کانال رفت و آمد می‌کرد و فجایع بعثیون عراقی و قتل‌عامها و کشتارهای آنها را به بچه‌ها گوشزد می‌نمود‌‌. فردا صبح ( صبح عملیات ) بچه‌ها با‌ حال خوب و معنوی نماز صبح را با پوتین و دیگر تجهیزات نظامی خواندند‌.

و آقای اصغر ماهوتی در این زمینه ادامه می دهد‌: (۵-MAHOOTI-۱)

قبل از شروع عملیات اعلام کردند که می‌خواهیم پلی را تخریب کنیم و باید چند نفر داوطلب شوند و با یک PMP پر از TNT بر روی پل بروند و آنرا منفجر کنند‌. یادم است از بچه‌های نی‌ریز علیرضا اکرامپور اولین کسی بود که بلند شد و پس از او غلامرضا کاتوزیان و مجید محمد‌زاده.‌ ما خیلی ناراحت بودیم و اینها قرص و محکم ایستاده بودند که بروند. در حالیکه شهادت آنها صد‌در‌صد بود. تا اینکه با همت و دلاوری خلبانان تیزپزواز نیروی هوایی ارتش، ‌ آن پل منفجر‌ و نیازی به انفجار به ‌ شیوه انتحاری نشد .
 

نام:
ايميل:
وب:
شماره امنيتي: