شهدا سال ۶۴ -زندگینامه شهید محمدحسن لری: : دانشنامه دفاع مقدس نی‌ریز

فهرست دانشنامه دفاع مقدس

نوشته‌ها

تجربه کرده‌ای، دل در طلب دوست چه‌ها که نمی‌کند؟! هر یادی از دوست شیرین است و برای دل منتظر و ملول، دوا!

آری سخن از یاد است، یاد شهید محمدحسن لری، دلاور مرد رزمنده‌ای از خطه شیر مردان همیشه زنده شهرستان نی‌ریز، همان‌ها که ناموسمان را پاسبان بودند و عزت و آزادگی‌مان را پیام‌آور.

محمدحسن، ۱۳۴۴/۳/۲۵ در شهرستان نی‌ریز و در دامان خانواده‌ای ساده و سرشار از عشق به ولایت، چشم به دنیا گشود و با زمزم ناب محمدی دلش صفا یافت. در میان هم‌بازی‌های خود با جست‌وخیز و شادی، کودکی را به سر آورد و محضر استاد را در دبستان برای آموختن پذیرا شد. دوره ابتدایی را در دبستان بختگان نی‌ریز گذراند و بااستعداد فراوانی که داشت، دوره راهنمایی را در مدرسه مسعود بزرگی به‌راحتی به پایان برد. سپس برای ادامه تحصیل، وارد دبیرستان امام خمینی (ره) شد و موفق به اخذ مدرک پایان دوره متوسطه (دیپلم) شد.

با دیدن نائره‌های جنگ،‌ صبر و قرار را از کف داده و تمام تلاش خود را برای رفتن به میدان‌ها نبرد و جبهه جنگ معطوف کرده بود. سنگر مقدس درس و بحث که برای او مهم و قابل‌اعتنا بود،‌ مدتی اعزام او را به تأخیر انداخت،‌ لکن با پایان یافتن تحصیلات متوسطه، دیگر تأمل را جایز ندید و در اولین فرصت با حضور در جمع رزمندگان، در تاریخ ۱۳۶۱/۹/۱ به‌سوی جبهه شتافت. او که دلی به وسعت افق و روحی به زلالی چشمه‌ساران داشت، در طی سال‌های ۱۳۶۲ تا ۱۳۶۴ سه مرتبه دیگر به جبهه‌های نور علیه ظلمت، عزیمت کرد و به جمع شیر مردان گردان کمیل پیوست. محمدحسن در این سفرها،‌ پیامی داشت و نشان می‌داد که نمی‌خواهد بماند و دل در گرو زیبایی‌های مادی گذارد و به چند روز زندگی دنیایی خوش باشد. بلکه می‌خواست در جمع پرندگان آسمانی باشد و با پرواز در دوردست‌ها، سرافرازی را برای امتی که سزاوار سربلندی است، به ارمغان آورد.

آری! سرانجام ۱۳۶۴/۱۱/۱۷ گمشده خود را در عملیات والفجر ۸ پیدا کرد و درحالی‌که روح بزرگ او وصال دوست را طالب بود، پیام «ارجعی» را به گوش جان شنید و رحل اقامت را در وادی «عند ربهم یرزقون» در کنار شهیدان راه عدالت و آزادی، انداخت. پیکر مطهرش در گلزار شهدای نی‌ریز به خاک سپرده شده است.

به امید ادامه راهش