فهرست دانشنامه دفاع مقدس

نوشته‌ها

حال و هوای معنوی بچه ها در عملیات والفجر یک

آقای حسن مروی حال و هوای معنوی بچه‌ها در شب عملیات را چنین توصیف می‌نماید‌:

قبل از شروع عملیات، حالت روحانی قشنگی در فضای ‌کانال ‌ مادر ایجاد شده بود. ‌هر کسی در گوشه‌ای با خدای خود خلوت کرده و اوقاتش را با ‌‌گریه و استغفار سپری می‌کرد. گروهی خالصانه از خدا می‌خواستند تا لذت شربت شهادت را به آنها بچشاند و گروهی برای حلال بودی به سراغ همرزمان خود رفته و با آنها به درددل می‌پرداختند. شهید ‌ هوشنگ جلالی را می‌دیدم که با تک‌تک بچه‌های گردان خداحافظی می‌کند‌، آنها را در آغوش می‌گیرد و طلب بخشش می‌نماید‌. آنچنان که گویی برات پرواز را به داده باشند و او از شهادت خود تا لحظاتی دیگر با خبر باشد.

و آقای ماهوتی در مورد رشادت سردار شهید حسین عیدی می‌گوید‌:

شب اول عملیات، وقتی که گروهان شهید عیدی وارد عمل شد. من کنار بیسیم ایستاده بودم‌‌‌. ارتباط ما با شهید عیدی قطع شد. زمانی که بچه‌ها به عقب آمدند‌، پرسیدم هماهنگی را چگونه انجام دادید؟‌ گفتند: شهید حسین عیدی در یکی از سنگرهای عراقی یک بلندگوی دستی پیدا کرد که با آن بچه‌ها را صدا می زد و به آنها روحیه می‌داد. در موقع عقب‌نشینی نیز او با بلندگو بچه‌ها را راهنمایی کرد و به عقب آورد. شهید عبدی این بلندگو را آورد و تحویل گردان داد‌.

این عملیات و عملیات بعدی (والفجر۲ ) بود که کم‌کم زمینه تشکیل گردان کمیل ‌فراهم شد. چون نیروهای رزمنده شهرستان به خود باوری رسیدند و تصمیم گرفتند‌، گردانی ثابت و مستقل تشکیل دهند تا بتوانند حضوری مستمر را در رویایی با دشمن بعثی متجاوز داشته باشند‌.

 



کلمات کلیدی


نام:
ايميل:
وب:
شماره امنيتي:


اطلاعات:

  • مرجع: مهین مهرورزان (نی‌ریز در جنگ)
  • نویسنده/گردآورنده: غلامرضا شعبانپور
  • نوع مدخل: نوشتار
  • تاریخ ثبت:1391/12/3

عکسهای مرتبط :

* هیچ موردی پیدا نشد...

نوشته های مرتبط :

    * هیچ موردی پیدا نشد...

ویدئوها مرتبط :

* هیچ موردی پیدا نشد...