فهرست دانشنامه دفاع مقدس

نوشته‌ها

شهدا سال ۶۲ -زندگینامه شهید خلیل شاهمرادی

کوچه‌های شهر نی‌ریز از مهربانی و وفای جوانمردی روایت می‌کنند که در تاریخ ۱۳۴۲/۲/۲۶ در میان خانواده‌ای متدین و مقید به اصول اسلامی پا به عرصه حیات گذاشت. آنگاه‌که گام‌هایش استوار شد و توان حرکت یافت، برای کسب علم و دانش راهی مدرسه فرهمندی نی‌ریز شد و دوره ابتدایی را در آنجا آغاز و به پایان برد. دوره راهنمایی را در مدرسه ولی‌عصر (عج) به پایان رسانید و سپس دوره متوسطه را در دبیرستان شعله نی‌ریزی شروع و موفق به اخذ مدرک پایان دوره متوسطه (دیپلم) شد. خلیل محصلی بود عابد و تحصیل را فریضه الهی می‌دانست. او معتقد بود هر کاری را که انجام می‌دهد باید رضای خدا را در انجام آن مدنظر داشته باشد اگرچه درس خواندن باشد. آنگاه‌که به جهاد اکبر پرداخته بود و مبارزه سخت با نفس اماره را تجربه می‌کرد، از جهاد اصغر هم غافل نبود و در مبارزه با دشمنان دین و انقلاب اسلامی پیش‌قدم بود. شب‌ها در گوشه‌ای خلوت می‌گزید و به نیایش با خالق توانا می‌پرداخت و برای مبارزه در دو جبهه جهاد اکبر و اصغر، از نیروی لایتناهی ذات او توان و قدرت می‌گرفت. روح و جانش را با دعای سحر و عبادت‌های صبحگاهی صیقل می‌داد و سعی داشت گام‌های خود را در مسیر صراط مستقیم بردارد و به راهی برود که خدا و رسول او آن را معرفی کرده بودند. ازاین‌رو خدمت در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را برگزید و به جمع سبز جامگان دوستدار انقلاب اسلامی پیوست. کسوت سپاهی او را از خود غافل نکرد و در تقویت مبانی تقوای خود و اخلاق اسلامی کوشش نمود و با شرکت در دعاهای کمیل و عبادت‌های طولانی و خالصانه بندگی خود را ثابت نمود. نجابت و دلسوزی گویی همزاد او بودند و با شدت هرچه تمام از زبانش محافظت می‌کرد تا کلمه‌ای بیهوده بر آن رانده نشود که در فردای قیامت نتواند پاسخگو باشد.

خلیل درس شهادت و خداپرستی را از برادرش حمیدرضا آموخته بود و سعی داشت تا راهی را که او رفته بود، طی کند.

یکی از پاسداران همکار وی می‌گوید: شبی خلیل را در درون اتاقی سرد یافتم که در را به روی خود بسته و ناله می‌کرد. وقتی متوجه حضور من شد و فهمید که از راز خلوت‌گزینی او باخبر گشته‌ام، مرا قسم داد تا زنده است، این راز را باکسی نگویم. او از افشا شدن عبادتش و حال درونی‌اش هراس داشت و مایل بود که ارتباط او و خدا پنهان به ماند. روح بلندش عزم پرواز داشت و زمین با همه گستردگی برایش تنگ بود. دوستانش را با گفتن (خداحافظ امام) وداع می‌نمود تا ارزش وجود رهبر را بازگو کند. تقوی در عملش آشکار بود و به پدر و مادرش آنچه حق آن‌ها بود، ادای احترام می‌کرد. سرانجام به ندای هل من ناصر امام لبیک گفت و در تاریخ ۱۳۶۲/۷/۲۷ راه کربلا را پیش گرفت. از طرف گردان کمیل به جبهه جنوب رفت و آنگاه‌که در منطقه جفیر چادرهای خود را بر پا کردند تا برای حمله‌ای که شب همان روز در پیش بود، آماده شوند، دشمن چادرهای آن‌ها را به آتش کشید و خلیل در روز سوم اسفندماه ۱۳۶۲ در میان آتش برخاسته از کینه دشمن به شهادت رسید. پیکر پاکش در گلزار شهدای نی ریز به خاک سپرده‌شده است.

روحش شاد و راهش پر رهرو باد



کلمات کلیدی


نام:
ايميل:
وب:
شماره امنيتي:


اطلاعات:

  • مرجع: مهین مهرورزان (نی‌ریز در جنگ)
  • نویسنده/گردآورنده: غلامرضا شعبانپور
  • نوع مدخل: نوشتار
  • تاریخ ثبت:1391/12/3

عکسهای مرتبط :

نوشته های مرتبط :

ویدئوها مرتبط :