نتایج جستجوی عبارت «محمد رضا یاراحمدی رودخور پشتکوه دبستان شهید دستغیب مدرسه مسعود بزرگی هنرستان شهید باهنر آزادی خرمشهر حاج‌عمران امام‌زاده سید محمد ۱۳۶۲/۵/۱ عملیات والفجر ۲» در نوشته‌های دانشنامه دفاع مقدس:
شهدای کربلای پنج
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و ادبيات » اشعار آقاي محمد معاني »
راهیان کربلا یاد شما و جان ما هست با خون شما روشن چراغ انقلاب می دهد عالم به افکار شما اینک جواب راهیان کربلا یاد شما و جان ما این شما بودید تا رخشنده شد اسلام ما سرخی خون شما رخشان نموده نام ما راهیان کربلا یاد شما و جان ما بین دو فیض آبادی جانانه را با افتخار در ره اهداف قرآن خونشان همچون بهار راهیان کربلا یاد شما و جان ما داده مختاری به ما درس...
زندگینامه آزاده و جانباز عابد سلمانی نژاد
دانشنامه دفاع مقدس » زندگينامه و آثار مکتوب آزادگان »
عابد سلمانی نژاد فرزند غلامحسین، در سال 1347 در خانواده‌ای متدین، مذهبی و کشاورز در آباده طشک بدنیا آمد. تحصیلات ابتدائی را در دبستان آباده طشک با موفقیت گذراند. ‌پس از پایان دوران راهنمائی بعلت نبودن دبیرستان در روستا و پاره‌ای مشکلات دیگر ترک تحصیل کرده و مشغول کشاورزی شد. وی در دو نوبت به جبهه اعزام شده است. بار اول از طرف بسیج و بار دوم برای انجام خدمت مقدس سربازی از طرف ارتش اعزام گردیده است....
وای چشمم وای چشمم
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و شوخ طبعيها » شوخي ها و لطيفه ها »
در جریان عملیات کربلای 10 که گردان کمیل بمباران شد. یکی از برادران که نسبتا" هم آدم سنگین وزنی بود، بر اثر بمباران شدیدا" مجروح شده و از ناحیه پای راست آسیب دید. داد می‌زد که وای پام وای پام! در کنار دستش یک برادری که جثه ضعیف‌تری داشت فریاد می‌زد: وای چشمم! وای چشمم! در حالیکه مشکلی نداشت و مجروح نشده بود. از او سئوال کرده بودند، چرا فریاد‌ می‌زدی وای چشمم؟ گفته بود برای اینکه فلانی...
اتاق سریع برق کشی می شود
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و شوخ طبعيها » شوخي ها و لطيفه ها »
زمانیکه گردان کمیل در پادگان جلدیان که تازه تأسیس شده بود مستقر شد. تعدادی از برادران که با هم زیاد شوخی می‌کردند به دنبال یک اتاقی بودند که در آن مستقر شوند تا مزاحم سایر برادران نباشند. بالاخره اتاقی پیدا کردند اما فاقد روشنایی و برق بود. یکی از آنها به قسمت تأسیسات تیپ المهدی(عج) مراجعه می‌کند و می‌گوید: قرار است این اتاق، اتاق فرماندهی باشد و جلسات عملیات بعدی در اینجا طرح شود. لازم است سریعا" برق...
-حالات عرفانی رزمندگان
دانشنامه دفاع مقدس » آفندها و پدافندها » پدافندها »
حاج آقا بنایی در مورد عشق و شور و عرفان رزمندگان چنین می‌گوید‌: من همیشه یک مطلبی راجع به خیلی از دوستان رزمنده شهادت داده‌ام و الآن هم با جرأت بر آن شهادت پایبند هستم و آن تطبیق روحیه این عزیزان با دعایی است از حضرت سجاد‌ (ع) که نقل شده است. امام (ع) در شب 27 ماه مبارک رمضان مطابق با آنچه که مرحوم شیخ عباس قمی در مفاتیح‌الجنان ذکر کرده است، از اول تا آخر شب این...
توضیح
دانشنامه دفاع مقدس » آفندها و پدافندها »
در این مطلب به ذکر چگونگی، ‌میزان و نحوه حضور نیروهای رزمند‌ه شهرستان نی‌ریز در عملیات‌ها و پدافند‌ها می‌پردازیم‌. این مطلب به دو بخش عملیات‌ها و پدافندها تقسیم می‌گردد. عملیاتها؛ حملات هجومی علیه دشمن بوده که با ابتکار عمل نیروهای خودی علیه دشمن انجام شده ‌‌و در اصطلاح نظامی به آن " آفند " نیز می‌گویند. پدافندها شامل حفظ خطوط مقدم جبهه در مقابل دشمن می‌شود. نیروهای رزمنده اعزامی از شهرستان نی‌ریز، هم حضوری فعال در عملیاتها  (آفندها‌) علیه دشمن...
حالت تهوع و کلاه آهنی
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و شوخ طبعيها » شوخي ها و لطيفه ها »
یکی از روزهایی که گردان کمیل برای انجام تمرینات هلی‌برد در اصفهان مشغول آموزش نظامی بود، 14 نفر از بچه‌‌ها را برای انجام عملیات سوار بالگرد می‌کنند. در ضمن پرواز یکی از آنها دچار حالت تهوع و استفراغ می‌شود‌. کمک خلبان بالگرد متوجه موضوع شده و کلاه آهنی یکی از برادران دیگر را بر می‌دارد و در مقابل وی می‌گیرد. ایشان نیز ‌استفراغ خود را به داخل آن کلاه میریزد. بچه‌ها از این موضوع به خنده می افتند...
به یاد جمعی از شهیدان
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و ادبيات » اشعار مرحوم محمود توکل »
بیاد لاله های سرخ پرپر کنم یاد از شهیدان برومند بیاد تشنگان وادی عشق نمایم یاد ازجمشید و بهرام کنم من یاد از بهرام و جمشید بیاد سالکان راه قرآن بیاد نازنین اجساد یاران حمید مستفیضی در کجا رفت ولی با نا امیدی رفت از دست مجید مستفیضی نوجوان بود غلام شاه بی لشکر حسین بود حسن آن نوجوان مه جبین کو بشدکیخایی اندر راه قرآن رخ پاک حسن گردید گلگون زخون بسته حنا بردست وپایش چو داوود...
خاطراتی از غلامرضا کاویانی مشهور به «پدر»
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و کمکهاي مردمي »
غیرت و مردانگی مردان و زنان این دیار در طول 8 سال دفاع مقدس، موجب شد کشور ما بر بلندای افتخار و عزت تکیه دهد. در این میان کمک‌های داوطلبانه‌ی مردمی که در پشت جبهه‌ها، یاری‌رسان رزمندگان اسلام بودند نباید از چشمان تیزبین تاریخ‌نویسان دور بماند. یکی از کسانی که در نی ریز به نماد جمع‌آوری کمک های مردمی و تدارکات جبهه معروف است غلامرضا کاویانی مشهور به «پدر» می باشد. وی از بازنشسته جهاد کشاورزی می باشد. در زیر...
زندگینامه آزاده زین العابدین احسانی
دانشنامه دفاع مقدس » زندگينامه و آثار مکتوب آزادگان »
آزاده قهرمان، زین العابدین احسانی در سال 1308 در شهرستان نی‌ریز در خانواده‌ای مذهبی و متدین متولد شد. دوران کودکی‌ را در کنارخانواده سپری نمود. سپس وارد دبستان شد. ‌‌گواهینامه ششم ابتدایی بصورت متفرقه کسب نمود. به استخدام ژاندارمری ایران درآمده و بعد از مدتی به افتخار بازنشستگی نائل آمد. در حالیکه دوران بازنشستگی خود را می‌گذراند؛ ‌با شروع جنگ تحمیلی، ‌عازم جبهه‌های نبرد حق علیه باطل گردید. در تاریخ 12/2/1361 در جبهه شوش به اسارت نیروهای دشمن...