نتایج جستجوی عبارت «به درک واصل شدن هزاران نیروی بعثی» در نوشته‌های دانشنامه دفاع مقدس:
شهدا سال ۶۷ -زندگینامه شهید حسین صبور
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ »
ای حسین! در مدرسه عشق درس خواندی و جبهه را میعاد بزرگ و با شکوه مردان خدا شمردی، از ایمان گفتی و از ایثار و از پرنده شدن. از فردای روشن گفتی و از رنگین‌کمانی که بالای شهر پدیدار خواهد شد و از کوچه‌هایی که بوی اسپند می‌دهند. روزی از خدا گفتی و روز دیگر تمام شهر دیدند که تو پرنده شدی و به خدا پیوستی. حسین، هشتم آذرماه سال ۱۳۴۸ در روستای بنه کلاغی نی‌ریز میان خانواده‌ای باایمان،...
شهدا سال ۶۷ -زندگینامه شهید جعفر سجادیان
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ » شهيد جعفر سجاديان »
بیا دست در دست هم نهیم و بر سمند راهوار عشق سوار شویم و به دوردست‌ها سفر کنیم. به دیاری که در آنجا حسین (ع) به اشاره، هزاران عاشق سینه سوخته را به‌سوی خود خواند و سرهای خونین آنان را بر زانوی خود نهاد و شهد شیرین وصل را در کامشان فروریخت. جعفر از دل‌سوختگانی است که ۱۳۴۲/۱۱/۱۰ در نی‌ریز، میان خانواده‌ای متدین غزل عشق را سرود و سری در میان سرها یافت. کودکی ساکت بود و محبوب...
شهدا سال 63 -زندگینامه شهید شاه میرزا چوپانی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۳ »
هنگامی‌که بادهای پاییزی برای جشن برگ‌ریزان، بر شاخسار درختان می‌وزیدند، در روستای خواجه جمالی از توابع آباده طشک، در میان خانواده‌ای مذهبی و کشاورز، کودکی نو رسیده متولد شد که بهار زندگی را با خود به همراه آورد. ۱۳۴۲/۷/۱ در جمع خانواده جای گرفت و نام او را شاه‌میرزا نهادند. مهربانی و همت در کار را از دوران کودکی سرلوحه زندگی خود قرار داده و به علت بازماندن از تحصیل، همیشه به‌عنوان بازویی توانمند در کنار پدر برای...
زندگینامه آزاده بهزاد نگهداری
دانشنامه دفاع مقدس » زندگينامه و آثار مکتوب آزادگان »
بهزاد نگهداری فرزند علیرضا در سال 1346 در شهرستان نی‌ریز، بخش آباده طشک، روستای حسن‌آباد متولد شد. از همان ابتدای نوجوانی به کمک پدرش در کار کشاورزی و دامداری پرداخت. در سال 1367 برای انجام خدمت نظام وظیفه عمومی فراخوانده شد و بعد از طی دوره آموزش نظامی به جبهه اعزام گردید. در تاریخ 21/4/1367 در جبهه زبیدات به اسارت نیروهای بعثی ‌عراق درآمد. در تاریخ 30/5/1369 پس از تحمل 2 سال و یک ماه و 10 روز...
شهدا سال 64 -زندگینامه شهید علیرضا اکرامپور
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ »
ای رفیق! همچون قاصدک‌های عاشق به پرواز در آی و نظاره کن به خون نشستن آلاله‌های سرخ‌رنگ سرزمین ایران را که آواز ملکوتی فرشتگان را زمزمه می‌کنند و در سودای وصال دوست،‌ سر و جان را یک‌باره به بازار شهادت می‌برند. از میان آن قاصدک‌ها، می‌توان یکی چون علیرضا اکرام پور را به شمار آورد. همانی که در اولین روز از زمستان سال ۱۳۳۶ سرمای طبیعت را با نفس گرم خود طراوت بهاری بخشید و فضای خانواده مذهبی...
به یاد شهید فیروز منزه
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۳ »
ای خدا فیروز قربانی شده گفتم شهیدان زنده اند آمده از جبهه کرب و بلا تـــابع فـــرمــان روح الله بـــدی در ره قرآن و دین فانی شده آسمان را اختری تا بنده اند جان خود کرده براه دین فدا فــانــی فـی الله در ایـن ره شدی ((( بود سربازی رشید و استوار قطعه قطعه گشت از کین پیکرش شد به میدان چون ابالفضل رشید شــد مــنـزه کشتــه در راه خــدا رفت از دشمن بر آرد او دمار داغ بر دل...
شهدا سال 64 -زندگینامه شهید مسعود شاهسونی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ »
شهیدان، در طلب عشق، بستر عافیت را رها کرده و عرصه حماسه و شهادت را برگزیده بودند. معشوق نیز در انتظار آنان، در وادی «اعلی علیین» خوان خود را گسترده و ملائک آستان را به استقبالشان گسیل کرده بود. یکی از عاشقان این معرکه، مسعود شاهسونی است که روز دهم خردادماه ۱۳۴۴، دریکی از خانواده‌های زحمتکش و مذهبی روستای حاجی‌آباد نی‌ریز پا به عرصه هستی نهاد. چهره لبریز از سعادت و خوشبختی او خانواده را بر آن داشت...
شهدا سال 61 -زندگینامه شهید بهرام قشقائی نژاد
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد بهرام قشقائي نژاد »
عشق دوست، گرمابخش دل دردمند او بود و خود از سلاله سرخ شقایق. هم او که در روز ۲۱ مردادماه ۱۳۴۵ در شهرستان نی‌ریز در خانواده‌ای متدین و مذهبی چشم به جهان گشود و بنام بهرام صدایش کردند. وجودش را مملو از محبت به اسلام، قرآن و اهل‌بیت (ع) کردند. تحصیلات ابتدایی را در دبستان امیرکبیر نی‌ریز و دوره راهنمایی را در مدرسه دکتر مفتح به پایان برد. با شنیدن فریادخواهی ایرانیانی که مورد تجاوز دشمن قرارگرفته بودند،...
شهدا سال 61 -وصیتنامه شهید ناصر سرچهانی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد ناصر سرچهاني »
بسم الله الرحمن الرحیم ... الله لقد اردت ان ... و ان نفصح ... و ما علی المسلم من ... فی ان یکون مظلوما ما لم یکن ساکا فی دینه و لا مرتابا لیقینه چه خوشبختم که در برابر استبداد دیگران پایدار ماندم و استقامت شکست ناپذیر من، دستگاه خلافت را به قهر و جبر وا داشت و به قول تو قهراً و جبراً از من بیعت گرفته‌اند. اینجانب ناصر سرچهانی فرزند حسین سرچهانی به شماره شناسنامه 105 متولد 1341 در...
شهدا سال 65 -زندگینامه شهید غلامعباس ملایی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ »
در گرماگرم نبرد بود که ناگهان تیر کین بر سجده‌گاهش نشست و فرقش را شکافت، درحالی‌که خون سرخ بر گونه‌هایش جاری بود؛ پرسیدم: چگونه‌ای؟ بی‌درنگ زبان گشود و گفت: اگر با منش نبود میلی چرا کوزه من بشکست لیلی غلام عباس، ۱۳۴۴/۶/۲۰ در خانواده‌ای مذهبی، در روستای مشکان نی‌ریز متولد شد. کودکی را در محیط پر از لطف و صفای روستا گذراند و تحصیلات ابتدایی خود را در دبستان شهید آیت آغاز کرد و به پایان برد. سپس وارد مدرسه ابوریحان...