نتایج جستجوی عبارت «حماسه آفرینیهای رزمندگان نی ریزی» در نوشته‌های دانشنامه دفاع مقدس:
بمباران در جفیر
دانشنامه دفاع مقدس » آفندها و پدافندها » عمليات خيبر »
آقای سعید محمد‌زاده از رزمندگان حاضر در این عملیات می‌گوید‌:(5-MOHAMMADZADE-12) قبل از اینکه به مرحله عملیاتی جفیر وارد شویم‌، چند ماهی را در پایگاه پنجم شکاری امیدیه‌، مستقر بودیم‌. بچه‌ها در این مدت آموزشهای خوبی دیده و توان لازم را کسب کرده بودند. خصوصا" اینکه از لحاظ معنوی به خودشان رسیده بودند و توان روحی و معنوی بسیار بالایی داشتند. امّا پس از آنکه از امیدیه به منطقه جفیر عازم شدیم متأسفانه گردان توسط هواپیماهای عراقی بمباران شد‌‌. بعد...
شهدا سال ۶۷ -وصیتنامه شهید محمدرضا امینی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ » شهيد محمد رضا اميني »
بسم‌الله الرحمن الرحیم ان تنصرالله ینصرکم و یثبت اقدامکم. با سلام و درود به یگانه منجی عالم بشریت، امام مهدی (عج). با سلام به امام خمینی و با درود به روان پاک شهدای خونین‌کفن انقلاب اسلامی. با سلام به مفقودین و مجروحین. با سلام به اسرای اسلام در زندان‌های کفار بعثی که با صبر و استقامت خود شیطان بزرگ را دیوانه کرده‌اند. با سلام به رزمندگان اسلام که مشغول نبرد با کفار بعثی هستند و با سلام به خانواده‌های این...
اهدای زیور آلات به جبهه
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و بانوان »
یکی از ابعاد حضور خواهران و مشارکت آنان در جنگ اهدای زیور آلات به رزمندگان بود.آقای غلامرضا کاویانی که مسئولیت جمع آوری هدایای مردمی را از طرف ستاد پشتیبانی جنگ بعهده داشته است می گوید: (4-KAVIANI-7) " ما در این مورد که می‌توانیم زیور آلات را هم بعنوان کمک به جبهه جمع آوری نمود تجربه ای نداشتیم. در عاشورای سال 1360 برخی از برادران خوش ذوق از جمله شهید حمید کیوانی زحمت کشیدند و یک ماکت بزرگ از قدس...
شهدا سال 64 -نامه شهید غلامرضا کاتوزیان
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » شهيد غلامرضا کاتوزيان »
چه زیباست لحظه‌ای که تفنگ از زمین کنده می‌شود و به سوی دشمن نشانه می‌رود. چه زیباست لحظه‌ای که دشمن را ذلیل و خوار به اسارت می‌گیریم. چه شیرین است هنگامی که در خون خود می‌غلطیم و با شهد شیرین شهادت سیراب می‌شویم. شهادت مانند مادری است که تنها فرزندش را در آغوش می‌کشد. شهادت حد نهایی تکامل انسان است. خدایا! ما به سوی شهادت می‌رویم و به سوی تو پرواز می‌کنیم، ای خدا! ترا به خون شهیدان...
شهدا سال 63 -زندگینامه شهید محمودرضا بهرامی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۳ »
یوسف گم‌گشته‌ام، ای به خون آغشته‌ام مانده در دشت بلا، آهوی سرگشته‌ام قاسم گلگون قبایم، رود ای به خون بسته حنایم، رود آنان که در وفاداری به عهد و پیمان، نه‌تنها جان، بلکه جسم را هم بی‌نشان پسندیدند، آیا شود که نام بلندشان از لوح دل‌ها بیرون رود؟ حاشا! که رسم روزگار چنین نبوده و چنین نخواهد شد. از میان آن‌ها که یاد زیبایشان بر لوح دل‌ها مانده، قصه محمود رضا بهرامی را که در سال ۱۳۴۴ در شهرستان نی‌ریز...
شهدا سال 61 -زندگینامه شهید اکبر هاشمی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهید اکبر هاشمی »
در اولین روز از سال 1343 که پیک بهاری رسیدن سال نو را بشارت می‌داد، حضور سبز اکبر در میان خانواده، شادی آنان را دو چندان کرد. دوران طفولیت را در روستای قلعه‌عجم از توابع آباده طشک سپری نمود. سال 1349 در دبستان هجرت روستای آباده مشغول به تحصیل شد. هوش و استعداد فوق‌العاده‌اش باعث شد که دوره دبستان را با نمرات عالی پشت سر بگذارد و وارد مدرسه راهنمائی ابن‌سینا شود. دوره راهنمائی را هم با جدیت...
شهدا سال 66 -زندگینامه شهید کاووس شیخعلی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۶ » شهید کاووس شیخعلی »
اولین گریه‌های کاووس در تاریخ 1343/1/20 با نغمه‌های بلبلان در هم آمیخت و رایحه دل‌انگیز وجودش با عطر گلهای بهاری در روستای کوشکک نی‌ریز، همراه شد. تحصیلات ابتدایی را در دبستان شهاب آغاز و به پایان برد و دوره راهنمایی را در مدرسه راهنمایی ارشد کوشکک پشت سر نهاد. از همان کودکی به کارهای سخت کشاورزی تن داد و با سختی‌های زندگی آشنا شد. برای کمک به خانواده تحصیل را رها کرده و ناچاراً به کار پرداخت. کاووس...
شهدا سال 59 -زندگینامه شهید سید احمد موسوی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۵۹ »
در تاریخ 15/ 1/1340 در روستای خواجه‌جمالی از توابع بخش آباده طشک شهرستان نی‌ریز، در دامن خانواده‌ای با صفا و صمیمی و لبریز از عشق و محبت، غنچه‌ای جوانه زد که نام مبارکش را سید احمد نهادند. در سایه دست نوازشگر پدری سخت کوش و کشاورز و دامن پر مهر و محبت مادری دلسوز و خداپرست، مراحل رشد و تکامل دوران کودکی را سپری کرد. از کودکی دارای قلبی پاک و لبریز از عشق به خدا بود و...
شهدا سال 66 -زندگینامه شهید محمد علی علی کاوه
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۶ » شهید محمد علی علی کاوه »
 وقتی در 1346/2/2 غنچه وجود محمدعلی شکفت، فرشتگان شادباش‌گو شدند و بلبلان سرود خوان و در روستای تنگ‌حنا از توابع نی‌ریز، شادمانی خانه مسلمانی متدین را فراگرفت. دوران کودکی را در کانون گرم خانواده پشت سر گذاشت و در سن 6 سالگی جهت کسب علم و دانش راهی مدرسه ابتدایی جهاد تم‌شولی شد. طی مسافت طولانی برای رفتن به دبستان، موجب شد که تا سال سوم ابتدایی تحصیل کند و از ادامه ‌آن منصرف شود. سپس به مشاغل...
بازسازی و نجام عملیات خیبر
دانشنامه دفاع مقدس » آفندها و پدافندها » عمليات خيبر »
پس از بمباران گردان کمیل در منطقه جفیر‌، گردان تحت فرماندهی شهید سرافراز، سریعا" بازسازی می‌گردد و به منطقه عملیاتی خیبر می‌رود. دراین عملیات گردان اقدام به شکستن خط دشمن می‌نماید و به گفته رزمندگان حاضر در این عملیات‌، این خط توسط گردانهای دیگر شکسته نشده بود‌، امّا رزمندگان کمیل آن خط را شکسته و دشمن را وادار به عقب نشینی می‌کنند. آقای سعید محمد‌زاده در این خصوص می‌گوید‌: بعد از آنکه دو جزیره مجنون فتح شده بودند‌، به...