نتایج جستجوی عبارت «عراق» در نوشته‌های دانشنامه دفاع مقدس:
زندگینامه آزاده محمد رضا خاموشی
دانشنامه دفاع مقدس » زندگينامه و آثار مکتوب آزادگان »
برادر محمدرضا خاموشی در سال 1330 در خانواده‌ای متدین و مذهبی در روستای دهچاه از توابع شهرستان نی‌ریز، دیده به جهان گشود. دوران کودکی را در کنار خانواده گذارند. برای کسب علم و دانش وارد دبستان عسجدی دهچاه شده و دوران ابتدایی را در همان مدرسه بپایان رساند. ‌دوران متوسطه را در شهرستان نی‌ریز - دبیرستان احمد نی‌ریزی- به پایان رساند. بعد از اخذ دیپلم به خدمت ارتش درآمد و در تیپ 37 زرهی شیراز مشغول به خدمت...
زندگینامه آزاده ابوالقاسم پورپاریزی
دانشنامه دفاع مقدس » زندگينامه و آثار مکتوب آزادگان »
ابوالقاسم پورپاریزی فرزند عباس، سال 1348 در شهرستان نی‌ریز، در روستای قطرویه در خانواده‌ای مذهبی و متعهد پا به عرصه هستی گذاشت. دوران کودکی را در زادگاهش گذرانده و در سن 6 سالگی وارد دبستان شهید دکتر چمران قطرویه گردید. دوران ابتدائی را در این دبستان با موفقیت پشت سر گذاشت و دوره راهنمائی را در مدرسه راهنمائی شهید صفر رحیمی قطرویه گذراند. سپس برای ادامه تحصیل به سعادت شهر رفته و در مرکز آموزش کشاورزی این شهر...
بهداری رزمی در عملیات والفجر ده
دانشنامه دفاع مقدس » آفندها و پدافندها » عمليات والفجر ده »
آقای دکتر حمید رضا جمشیدی در مورد فعالیت بهداری رزمی در عملیات والفجر 10 می‌گوید‌: بعد از عملیات کربلای 5 بعلت محدودیتهای عملیاتی که در جبهه جنوب بوجود آمده بود، فرماندهان و مسئولان جنگ تصمیم گرفتند، عملیات گسترده‌ای در غرب انجام شود‌.‌ حدود 2 ماه به ما وقت دادند تا مسئله بهداری رزمی این عملیات را در استان کردستان و در منطقه خرمال مهیا کنیم. در زمستان 1366 بود که قرار شد ما امکانات را به غرب منتقل کنیم....
فضای ابتدایی جنگ
دانشنامه دفاع مقدس » آفندها و پدافندها » فضای ابتدایی جنگ »
دشمن بعثی در 31/6/1359، هجوم گسترده خود را از هوا ، زمین و دریا علیه ایران اسلامی شروع کرد و با توجه به اینکه کشور ما انقلابی نوپا را تجربه می‌کرد و کمتر از دو سال از پیروزی آن می‌گذشت، لذا آمادگی کافی در مرزهای غربی و جنوبی برای رویارویی سریع با دشمن را نداشت. از این جهت در ماههای اولیه جنگ‌، دشمن موفق به اشغال بخشی از میهن اسلامی‌ - در پنج استان‌-گردید‌. دشمن برای چنین هجومی،...
شهدا سال 66 -زندگینامه شهید اسماعیل ازادی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۶ » شهید اسماعیل ازادی »
از اسماعیل می‌نویسیم. از او که قربانی راه خدا بود و آزادی از زندان تن را در پرواز به سوی معبود می‌دانست. از او که سال 1352 در خانواده‌ای متدین و مذهبی در آباده طشک دیده به جهان گشود. تحصیلات ابتدائی را در مدرسه هجرت و دوره راهنمائی را در مدرسه ابن‌سینای آباده طشک گذراند. بعد از اتمام تحصیلات راهنمائی راهی جبهه‌های نبرد حق علیه باطل شد. اسماعیل علاقه وافری به امام و انقلاب اسلامی داشت و تمام افکارش...
کلیات عملیات کربلای دو
دانشنامه دفاع مقدس » آفندها و پدافندها » عمليات کربلاي دو »
این عملیات با رمز "یا اباعبدالله الحسین‌(ع)" رأس ساعت یک بامداد به تاریخ‌ 10/6/1365 در منطقه عمومی حاج عمران عراق انجام شد‌. وسعت منطقه عملیاتی 50 کیلومتر مربع بود‌.  ...
زندگینامه آزاده بهزاد نگهداری
دانشنامه دفاع مقدس » زندگينامه و آثار مکتوب آزادگان »
بهزاد نگهداری فرزند علیرضا در سال 1346 در شهرستان نی‌ریز، بخش آباده طشک، روستای حسن‌آباد متولد شد. از همان ابتدای نوجوانی به کمک پدرش در کار کشاورزی و دامداری پرداخت. در سال 1367 برای انجام خدمت نظام وظیفه عمومی فراخوانده شد و بعد از طی دوره آموزش نظامی به جبهه اعزام گردید. در تاریخ 21/4/1367 در جبهه زبیدات به اسارت نیروهای بعثی ‌عراق درآمد. در تاریخ 30/5/1369 پس از تحمل 2 سال و یک ماه و 10 روز...
زندگینامه آزاده و جانباز عبدالرسول کرونی
دانشنامه دفاع مقدس » زندگينامه و آثار مکتوب آزادگان »
عبدالرسول کرونی فرزند شیر علی، در سال 1353 در خانواده‌ای متدین و مذهبی در آباده طشک بدنیا آمد. دوران تحصیلات ابتدائی را در دبستان هجرت آباده طشک با موفقیت گذراند و سپس جهت ادامه تحصیلات در مدرسه راهنمائی ابن‌سینای آباده طشک شروع به تحصیل نمود. سال سوم راهنمای بود که به فکر رفتن به جبهه افتاد.‌‌ چون سنش کم بود مخالفت شد ولی با کوشش و پافشاری بسیار، موفق شد روز پنجم اردبیهشت ماه سال 1367به جبهه اعزام...
امام زاده شلمچه
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و شوخ طبعيها » شوخي ها و لطيفه ها »
در خط شلمچه نزدیک شهرک دو‌عیجی؛ امام زاده کوچکی با اتاقی در حدود 12 مترمربع، وجود داشت. از بس آتش توپخانه و سایر ادوات جنگی عراق بر روی این منطقه شدید بود، ساختمان امام‌زاده تخریب و صاف شده بود. یکی از رزمندگان می‌گفت : بچه‌ها این عراقیها به امام‌زاده خودشان هم رحم نمی‌کنند‌، می‌خواهید به ما رحم کنند‌؟!  ...
پاسخ فرمانده دسته
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و شوخ طبعيها » شوخي ها و لطيفه ها »
در اواخر جنگ، بعد از پذیرش قطعنامه 598 توسط ایران، بعثیون عراق به جاده اهواز- خرمشهر حمله‌ور شدند. یکی از برادران گردان خطاب به آقای علی زردشت ‌فرماندهی دسته کرده و می‌پرسد: عراقیها دارند می‌آیند! چکار کنیم؟ ایشان هم در پاسخ جواب می‌دهد: مرد حسابی در این موقعیت فرمانده لشکرش هم توی قضیه گیر می‌کند‌، حالا از من سئوال می کنی چکار کنیم‌؟!  ...