شهدا سال 62 -زندگینامه شهید عبدالرضا خاموشی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۲ » شهيد عبدالرضا خاموشي »
در مردادماه سال ۱۳۴۴ در خانوادهای مذهبی و دامدار در روستای مشکان به دنیا آمد و در سایه پدری دلسوز و مادری مهربان، کودکی را سپری کرد. تحصیلات ابتدایی را در دبستان شهید آیت با موفقیت گذراند و دوره راهنمایی را در مدرسه ابوریحان بیرونی مشکان پشت سرگذشت. در دوران تحصیل، دانشآموزی نمونه بود. اوقات فراغت را با کمک کردن به پدر در امر کشاورزی و دامداری سپری میکرد. برای ایجاد اُنس بیشتر با قرآن، به همراه دیگر...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۲ » شهيد عبدالرضا خاموشي »
در مردادماه سال ۱۳۴۴ در خانوادهای مذهبی و دامدار در روستای مشکان به دنیا آمد و در سایه پدری دلسوز و مادری مهربان، کودکی را سپری کرد. تحصیلات ابتدایی را در دبستان شهید آیت با موفقیت گذراند و دوره راهنمایی را در مدرسه ابوریحان بیرونی مشکان پشت سرگذشت. در دوران تحصیل، دانشآموزی نمونه بود. اوقات فراغت را با کمک کردن به پدر در امر کشاورزی و دامداری سپری میکرد. برای ایجاد اُنس بیشتر با قرآن، به همراه دیگر...
شهدا سال 64 -وصیتنامه شهید حمیدرضا نبیئی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » شهيد حميدرضا نبيئي »
بسم الله الرحمن الرحیم با سلام و درود فراوان به پیشگاه ولیعصر(عج) و نائب بر حقش، امام خمینی و تمامی شهدا و رزمندگان اسلام، از آدم تا خاتم و از خاتم تا به امروز. البته من خیلی کوچکتر از آن هستم که بخواهم برای ملت ایران، ملتی که چشم تمامی مسلمانان جهان به آنها و رهبر آنها میباشد، وصیتی و یا پیامی بدهم؛ فقط خواهشی که دارم، امام را تنها نگذارید. وحدت همیشگی خود را حفظ کنید. خدمت گذار یکدیگر...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » شهيد حميدرضا نبيئي »
بسم الله الرحمن الرحیم با سلام و درود فراوان به پیشگاه ولیعصر(عج) و نائب بر حقش، امام خمینی و تمامی شهدا و رزمندگان اسلام، از آدم تا خاتم و از خاتم تا به امروز. البته من خیلی کوچکتر از آن هستم که بخواهم برای ملت ایران، ملتی که چشم تمامی مسلمانان جهان به آنها و رهبر آنها میباشد، وصیتی و یا پیامی بدهم؛ فقط خواهشی که دارم، امام را تنها نگذارید. وحدت همیشگی خود را حفظ کنید. خدمت گذار یکدیگر...
شهدا سال ۶۷ -زندگینامه شهید سید نعیم زاهدی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ » شهيد سيد نعيم زاهدي »
سخن از شهیدی دیگر است، شهیدی به خاک و خون خفته از تبار هابیلیان تاریخ، سخن از قطره به دریا پیوسته، سخن از خاک به نور رسیده، سخن از معلم شهیدی است که درراه وصال هر آنچه داشت در پای قدم محبوب ریخت. سید نعیم، ۱۳۳۹/۱/۱۰ در روستای مشکان نیریز، میان خانوادهای مسلمان و مذهبی چشم به جهان گشود. در سن ششسالگی راهی مدرسه شد و دوره دبستان را در مدرسه شهید آیت مشکان سپری کرد. دوره راهنمایی را...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ » شهيد سيد نعيم زاهدي »
سخن از شهیدی دیگر است، شهیدی به خاک و خون خفته از تبار هابیلیان تاریخ، سخن از قطره به دریا پیوسته، سخن از خاک به نور رسیده، سخن از معلم شهیدی است که درراه وصال هر آنچه داشت در پای قدم محبوب ریخت. سید نعیم، ۱۳۳۹/۱/۱۰ در روستای مشکان نیریز، میان خانوادهای مسلمان و مذهبی چشم به جهان گشود. در سن ششسالگی راهی مدرسه شد و دوره دبستان را در مدرسه شهید آیت مشکان سپری کرد. دوره راهنمایی را...
کلیات عملیات کربلای 8
دانشنامه دفاع مقدس » آفندها و پدافندها » عمليات کربلاي هشت »
این عملیات در ساعت 2/15 نیمه شب 1366/1/19 در منطقه شلمچه انجام شد. این عملیات مکمل عملیات کربلای 5 بود و هدف اصلی آن، این بود که هدفهایی که در عملیات کربلای 5 بتصرف در نیامده بود، تصرف و تأ مین شود. گردان کمیل در این عملیات حضور داشته و تصرف و تثبیت برخی از خطوط دشمن را بعهده داشت. شرح این عملیات و نحوه عمل گردان کمیل را بخوانید از زبان آقای اصغر ماهوتی که فرماندهی گردان...
دانشنامه دفاع مقدس » آفندها و پدافندها » عمليات کربلاي هشت »
این عملیات در ساعت 2/15 نیمه شب 1366/1/19 در منطقه شلمچه انجام شد. این عملیات مکمل عملیات کربلای 5 بود و هدف اصلی آن، این بود که هدفهایی که در عملیات کربلای 5 بتصرف در نیامده بود، تصرف و تأ مین شود. گردان کمیل در این عملیات حضور داشته و تصرف و تثبیت برخی از خطوط دشمن را بعهده داشت. شرح این عملیات و نحوه عمل گردان کمیل را بخوانید از زبان آقای اصغر ماهوتی که فرماندهی گردان...
به یاد شهید حسن تواضع
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و ادبيات » اشعار مرحوم محمود توکل »
تا شد تواضع جان بکف او سوی میدان خوش آمدی ای رهرو راه حسینی خوش آمدی بنشین تواکنون با شهیدان ای همکلاسان تواضع جمع گردید آخر تواضع از میان دوستان رفت او رفت تا در راه دین خدمت نماید گرچه پدر از هجر او قدش کمان شد اما بود شاکر بدرگاه خدایی مادر زهجران پسر بس دلغمین است بود آرزویم حجله عیشت بچینم رفتی و بعداز مرگ تو روزم سیه شد مادر چسان باورکنم این رفتن تو تو...
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و ادبيات » اشعار مرحوم محمود توکل »
تا شد تواضع جان بکف او سوی میدان خوش آمدی ای رهرو راه حسینی خوش آمدی بنشین تواکنون با شهیدان ای همکلاسان تواضع جمع گردید آخر تواضع از میان دوستان رفت او رفت تا در راه دین خدمت نماید گرچه پدر از هجر او قدش کمان شد اما بود شاکر بدرگاه خدایی مادر زهجران پسر بس دلغمین است بود آرزویم حجله عیشت بچینم رفتی و بعداز مرگ تو روزم سیه شد مادر چسان باورکنم این رفتن تو تو...
شهدا سال 64 -وصیتنامه شهید اسدالله سبقت
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » شهيد اسدالله سبقت »
بسم الله الرحمن الرحیم انا لله و انا الیه راجعون با درود فراوان به امام زمان(عج) و نائب بر حقش، امام خمینی. با سلام و درود به شهیدان راه عدل اسلامی و حق و حقیقت که با نثار خون خویش، درخت اسلام را آبیاری کردند و انشاءالله به ثمر رساندند. با سلام به رزمندگان اسلام که چنین افتخار آفریدند. با سلام به امام امت و ملت که چنین فرزندانی را در دامن پاک خود پرورش دادند، وقتیکه عزیزشان به شهادت...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » شهيد اسدالله سبقت »
بسم الله الرحمن الرحیم انا لله و انا الیه راجعون با درود فراوان به امام زمان(عج) و نائب بر حقش، امام خمینی. با سلام و درود به شهیدان راه عدل اسلامی و حق و حقیقت که با نثار خون خویش، درخت اسلام را آبیاری کردند و انشاءالله به ثمر رساندند. با سلام به رزمندگان اسلام که چنین افتخار آفریدند. با سلام به امام امت و ملت که چنین فرزندانی را در دامن پاک خود پرورش دادند، وقتیکه عزیزشان به شهادت...
شهدا سال ۶۷ -زندگینامه مفقودالاثر محسن زارعی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ »
محسن، دلاوری بود از خطه دلیران نیریز که ۱۳۴۷/۴/۱۰ میان خانوادهای مذهبی و کشاورز در روستای جهانآباد از توابع آباده طشک چشم به جهان گشود. دوران طفولیت را در کانون گرم خانواده گذراند و در سن هفتسالگی تحصیلات ابتدایی خود را در دبستان شهدای فتحالمبین جهانآباد آغاز کرد و با موفقیت به پایان رساند. سپس دوره راهنمایی را در مدرسه ارشد کوشکک ادامه داد و با دریافت مدرک سوم راهنمایی، ترک تحصیل کرد. محسن، یکی از ورزشکاران نمونه...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ »
محسن، دلاوری بود از خطه دلیران نیریز که ۱۳۴۷/۴/۱۰ میان خانوادهای مذهبی و کشاورز در روستای جهانآباد از توابع آباده طشک چشم به جهان گشود. دوران طفولیت را در کانون گرم خانواده گذراند و در سن هفتسالگی تحصیلات ابتدایی خود را در دبستان شهدای فتحالمبین جهانآباد آغاز کرد و با موفقیت به پایان رساند. سپس دوره راهنمایی را در مدرسه ارشد کوشکک ادامه داد و با دریافت مدرک سوم راهنمایی، ترک تحصیل کرد. محسن، یکی از ورزشکاران نمونه...
شهدا سال 61 -نامه شهید جعفر راهوار
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد جعفر راهوار »
باری ای پدر و سرور بزرگوارم، ما هماکنون در جبهه حق علیه باطل هستیم. در عملیات شرکت داشتم و امداد غیبی را بهخوبی نظاره کرده و دیدم. مشاهده کردم که چطور ملائکه الله به یاری سربازان امام زمان میشتابند و علیه سربازان فریبخورده، سرسپرده و یاران ابرهه و نجاشی که خواستند خانه خدا را خراب کنند و مردم را به خانهای که آذین و رنگی بود، رهنمون سازند؛ یاری میدهند. دیدیم که قرآن این مسئله را با صراحت...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد جعفر راهوار »
باری ای پدر و سرور بزرگوارم، ما هماکنون در جبهه حق علیه باطل هستیم. در عملیات شرکت داشتم و امداد غیبی را بهخوبی نظاره کرده و دیدم. مشاهده کردم که چطور ملائکه الله به یاری سربازان امام زمان میشتابند و علیه سربازان فریبخورده، سرسپرده و یاران ابرهه و نجاشی که خواستند خانه خدا را خراب کنند و مردم را به خانهای که آذین و رنگی بود، رهنمون سازند؛ یاری میدهند. دیدیم که قرآن این مسئله را با صراحت...
شهدا سال 64 -نامه شهید غلامرضا کاتوزیان
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » شهيد غلامرضا کاتوزيان »
چه زیباست لحظهای که تفنگ از زمین کنده میشود و به سوی دشمن نشانه میرود. چه زیباست لحظهای که دشمن را ذلیل و خوار به اسارت میگیریم. چه شیرین است هنگامی که در خون خود میغلطیم و با شهد شیرین شهادت سیراب میشویم. شهادت مانند مادری است که تنها فرزندش را در آغوش میکشد. شهادت حد نهایی تکامل انسان است. خدایا! ما به سوی شهادت میرویم و به سوی تو پرواز میکنیم، ای خدا! ترا به خون شهیدان...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » شهيد غلامرضا کاتوزيان »
چه زیباست لحظهای که تفنگ از زمین کنده میشود و به سوی دشمن نشانه میرود. چه زیباست لحظهای که دشمن را ذلیل و خوار به اسارت میگیریم. چه شیرین است هنگامی که در خون خود میغلطیم و با شهد شیرین شهادت سیراب میشویم. شهادت مانند مادری است که تنها فرزندش را در آغوش میکشد. شهادت حد نهایی تکامل انسان است. خدایا! ما به سوی شهادت میرویم و به سوی تو پرواز میکنیم، ای خدا! ترا به خون شهیدان...
شهدا سال ۶۷ -زندگینامه مفقودالاثر غلامرضا هیبتی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ »
از غلامرضا میگوییم، از او که فرزند رشید و رنجکشیده روستا بود از او که صلابت و استواری را از کوهها و سخاوت و مهربانی را از دشت فراگرفته بود. وقتی مرزوبوم کشورش را مورد تجاوز دشمن دید، مردانه پای در میدان نبرد گذاشت و رسم بیگانهستیزی ایرانی را به نمایش درآورد. پیامش به متجاوز این بود که ایرانی شیعه علی (ع) اجازه ورود خفاشان شبپرست را به دیار ولایت و نور نخواهد داد. غلامرضا، یکم تیرماه سال...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ »
از غلامرضا میگوییم، از او که فرزند رشید و رنجکشیده روستا بود از او که صلابت و استواری را از کوهها و سخاوت و مهربانی را از دشت فراگرفته بود. وقتی مرزوبوم کشورش را مورد تجاوز دشمن دید، مردانه پای در میدان نبرد گذاشت و رسم بیگانهستیزی ایرانی را به نمایش درآورد. پیامش به متجاوز این بود که ایرانی شیعه علی (ع) اجازه ورود خفاشان شبپرست را به دیار ولایت و نور نخواهد داد. غلامرضا، یکم تیرماه سال...