نتایج جستجوی عبارت «هنرستان خدمات شهید نواب صفوی» در نوشته‌های دانشنامه دفاع مقدس:
شهدا سال 64 -وصیتنامه شهید جمعه بیگی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » شهيد جمعه بيگي »
بسم الله الرحمن الرحیم تاریخ 27/9/1364 بسم رب شهداء و الصدیقین به نام الله و به نام شهدای بدر تا شهدای صدر اسلام و به نام خدای بزرگ که تمام جهانیان را آفرید. به نام الله وصیتنامه خودم را آغاز می‌کنم. اگر شهید شدم و به آرزوی خود رسیدم، از پدر، مادر و برادرانم می‌خواهم که مرا حلال کنند و به بزرگی خودشان مرا ببخشند. از مادرم می‌خواهم که چند سالی که زحمت کشید و مرا بزرگ کرد، مرا حلال کند....
شهدا سال 61 -زندگینامه شهید شهرام (ابوذر) دهقان
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد شهرام(ابوذر) دهقان »
یاد شهید یاد از خوبیهاست. راه شهید، راه ماندگاری است که تا دنیا باقی است، او و راه پررهروش هم باقی خواهد بود. شهید، سمبل واقعی مبارزه حق علیه باطل است. 1343/10/26 در شاهین شهر اصفهان، نوزادی چشم به جهان گشود که نامش را شهرام نهاده ولی با نام مستعار ابوذر صدایش می‌زدند. ابوذر تحت پرورش پدر و مادر مهربان خود قرار گرفت تا به سن تحصیل رسید. در این زمان بود که به شیراز مهاجرت کرده و دوره...
شهدا سال 61 -زندگینامه شهید سید احمد هندی زاده
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهید سید احمد هندی زاده »
آنگاه که باد پاییزی زمزمه رسیدن فصل خزان را سر داده بود و تلون برگها نقش و نگاری زیبا به دشتها و باغها زده بودند، حضور سبز کودکی زیبا، دهم مهرماه سال 1340 در روستای مشکان از توابع شهرستان نی‌ریز، بهاری دیگر را در پاییز به خانواده متدین هندی‌زاده هدیه نمود. طنین زیبای الله‌اکبر در گوش او پیچید و نام زیبای احمد را بخود گرفت. در گذر عمر، کودکی را بسر آورد و برای کسب معرفت راهی دبستان...
به یاد شهید محمد علی منوری
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و ادبيات » اشعار آقاي محمد معاني »
منوری جان فدا، کرده براه خدا منـوری جـان فـدا کرده به راه خـدا ‌‌ داده سر وجان‌خویش‌ در پی‌ امر اله در ره ‌قرآن ‌و دین‌ جان ‌به‌کف و با وفا ز بهر فرمان حق، رضا بجان بد رضا منوری جان فدا، کرده براه خدا چون‌ به ره ‌عشق‌ حق‌ عاشق‌ وجانانه ‌بود بهر وصال خدا ز شوق پروانه بود به ‌جمع‌ یاران ‌خود گوهر یـکدانه بـود عجب‌جوانی‌ عفیف‌، نمونه‌ اندر صفا منوری جان فدا، کرده براه خدا ز پیروان ‌علی‌ ز عـاشقــان ‌حسین مطیع‌...
شهدا سال 60 -زندگینامه شهید زین العابدین دلداری
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۰ » شهيد زين العابدين دلداري »
از حاشیه کلاس‌های روستای نی‌ریز که می‌گذری، اگر گوش جان را باز کنی در سکوت میان در و دیوارها، صدای او را خواهی شنید که درس آزادگی و شرف به نوجوانان این مرز و بوم می‌دهد و اگر چشم دل بازکنی، خواهی دید او با خون خود آنچه گفته بود را امضاء کرد و به تأئید رساند. بیست و پنج مرداد ماه 1338 با اولین گریه کودکانه‌اش، شادی و شور را به میان خانواده‌ آورد. اورا در آ‎غوش گرفتند...
شهدا سال 63 -زندگینامه شهید حسین عیدی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۳ » شهيد حسين عيدي »
شهیدان سرخ‌روی و سرفرازند وضو بگرفته از خون در نمازند بیا باد صبا اکنون گذر کــن شهیدان را همه یک‌یک خبر کــن بیا تا بار دیگر چون باد صبا نغمه سر کنیم و عطر یاد شهیدان را در کوچه کوچه شهرمان بپاشیم و قصه جوانمردی و پایداری آن‌ها را برای هم زمزمه کنیم. از حسین عیدی بگوییم که در ۱۳۳۸/۱/۲۰ با آلاله‌های بهاری در شهرستان نی‌ریز زاده شد و میان خانواده‌ای متدین، مذهبی و دوستدار اهل‌بیت (ع) با سنت محمدی...
شهدا سال 64 -وصیتنامه شهید رمضان خورشیدی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » شهيد رمضان خورشيدي »
بسم الله الرحمن الرحیم بنده [اینجانب] رمضان خورشیدی، ساکن نی‌ریز فارس، بخش پشتکوه مشکان، در مورد شهادت، اگر نصیبم شود، با شما چند کلمه‌ای گفتگو دارم: امیدوارم که این عراقی‌ها را به درک واصل کنم و بعد شهید شوم. من نمی‌توانم ببینم که برادرانم در جبهه‌های سوسنگرد و جنوب کشور بجنگند و شهید و مجروح شوند، ولی من در اینجا بنشینم و کار دیگری انجام دهم. هدفم استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی ایران و محکم شدن [پایه‌های] انقلاب اسلامی و...
شهدا سال 65 -زندگینامه شهید علی مروی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ »
۱۳۴۰/۸/۱۸ ستاره پرفروغ علی در شهرستان نی‌ریز، میان خانواده‌ای متدین، مذهبی و خداجو در آسمان زندگی درخشید. در آغوش گرم پدر آرام گرفت و با طنین نام خدا در گوش وی،‌ جان و روحش الهی شد. در دامن‌پاک مادر اولین گام‌های زیستن را فراگرفت و باهوش و ذکاوت فراوانی که داشت، راهی دبستان حاج قطبی شد که علوم و فنون زندگی را نیز فرابگیرد. با حمایت و تلاش بی‌دریغ خانواده که در تربیت وی بسیار کوشا بودند، دوره...
خاطراتی از شهید سعید شاهدی در گفتگو با خانواده شهید
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ » شهيد سعيد شاهدي »
«ما از مردم پنهان می‌کنیم که خانواده‌ی شهید هستیم تا جوردیگری به مانگاه نکنند!» این جمله‌ی یک مادر شهید است و نشانه‌ای تأسف‌بار از وضعیت قهرمانان ملی ما که  یا جانشان را در راه اسلام و وطن گذاشتند، یا تکه‌ای از وجودشان را! و حالا خانواده‌های آنان علاوه بر داغ عزیز، باید بار گران این ناملایمات و برداشت‌های اجتماعی را نیز به دوش بکشند. این نشانه‌ها را می‌توان در برخی صحبت‌های مردم نیز دریافت؛ صحبت‌هایی از این دست که: «هرچه سهمیه...
سخنان شهید سرافراز در صبحگاه تاریخ 20/11/1364
دانشنامه دفاع مقدس » آفندها و پدافندها » عمليات والفجر هشت »
صبحگاه روز 20/11/1364 آخرین صبحگاه مشترک دلاور مردان گردان کمیل با حضور سردار شهید علی اصغر سرافراز بود‌. عزیزانی که در آن صبحگاه حضور داشتند‌‌، از سخنان دلنشین و‌ الهی او مرتبا" می‌گویند. هنوز در گوش آنان آوای ملکوتی او می‌پیچد که از بی وفایی دنیا و دل نبستن به آن می‌گفت. از رشادتهای امام حسین‌(ع) و خاندان پاک و یارانش یاد می‌کرد‌. او که خود همه تعلقات دنیوی را کنار گذاشته بود و عاشقانه به سوی معبود...