شهدا سال 64 -زندگینامه شهید سید محمد حسینی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » شهيد سيد محمد حسيني »
سیدمحمد، 26/6/1345 در روستای علیآبادشور از بخش مرکزی شهرستان نیریز، میان خانوادهای مذهبی و علاقهمند به اسلام پا به عرصه هستی گذاشت. در روستایی با کوچههایی از دیوارهای کاهگلی و میان مردمی که صداقت و مهربانی در چشمهای آنها موج میزد، دوران کودکی را سپری کرد. اولین آموزههای زندگی را از اوان کودکی در کنار پدر و مادر آموخت و با مسائل دینی آشنا شد. وقتی به سن تحصیل رسید، در دبستان دانش علیآباد ثبت نام کرد و...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » شهيد سيد محمد حسيني »
سیدمحمد، 26/6/1345 در روستای علیآبادشور از بخش مرکزی شهرستان نیریز، میان خانوادهای مذهبی و علاقهمند به اسلام پا به عرصه هستی گذاشت. در روستایی با کوچههایی از دیوارهای کاهگلی و میان مردمی که صداقت و مهربانی در چشمهای آنها موج میزد، دوران کودکی را سپری کرد. اولین آموزههای زندگی را از اوان کودکی در کنار پدر و مادر آموخت و با مسائل دینی آشنا شد. وقتی به سن تحصیل رسید، در دبستان دانش علیآباد ثبت نام کرد و...
شهدا سال 64 -زندگینامه شهید حسین شریعت
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ »
وقتی قنداقه حسین (ع) را به دست جدش رسول خدا (ص) دادند، او را بویید و بوسید. سپس با اذن خدا حسینش خطاب کرد و فرمود: حسین از من است و من از حسین. سالها از آن واقعه گذشت و میگذرد، دوستان پیامبر (ص) به عشق فرزند زهرا (س) و به امید دریافت شفاعت او، فرزندان خود را به نام زیبای او مینامند. از میان حسینها، یکی هم حسین شریعت است که در تاریخ ۱۳۴۳/۱/۲۰، میان خانوادهای مذهبی،...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ »
وقتی قنداقه حسین (ع) را به دست جدش رسول خدا (ص) دادند، او را بویید و بوسید. سپس با اذن خدا حسینش خطاب کرد و فرمود: حسین از من است و من از حسین. سالها از آن واقعه گذشت و میگذرد، دوستان پیامبر (ص) به عشق فرزند زهرا (س) و به امید دریافت شفاعت او، فرزندان خود را به نام زیبای او مینامند. از میان حسینها، یکی هم حسین شریعت است که در تاریخ ۱۳۴۳/۱/۲۰، میان خانوادهای مذهبی،...
شهدا سال 63 -زندگینامه شهید محمد روستا
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۳ »
شهیدان، قطرههایی از دریای بیکران عشق بودند که زندگی را، جاری بودن در مسیر دریا و پیوستن به معشوق میدانستند. بیستم فروردینماه سال ۱۳۴۲ همراه با گلهای زیبای بهاری، کودکی خوشسیما و جذاب در خانوادهای متدین و مذهبی، در شهرستان نیریز متولد شد. با عشق به حضرت مصطفی (ص) و تبرک و تیمن از نام آن بزرگ، با طنین اذان و اقامه در گوش وی، او را به نام محمد نام نهادند. این کودک، آخرین هدیهای بود که...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۳ »
شهیدان، قطرههایی از دریای بیکران عشق بودند که زندگی را، جاری بودن در مسیر دریا و پیوستن به معشوق میدانستند. بیستم فروردینماه سال ۱۳۴۲ همراه با گلهای زیبای بهاری، کودکی خوشسیما و جذاب در خانوادهای متدین و مذهبی، در شهرستان نیریز متولد شد. با عشق به حضرت مصطفی (ص) و تبرک و تیمن از نام آن بزرگ، با طنین اذان و اقامه در گوش وی، او را به نام محمد نام نهادند. این کودک، آخرین هدیهای بود که...
شهدا سال 62 -زندگینامه شهید محمد علی طاهری
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۲ » شهید محمد علی طاهری »
گذشت سالهای متمادی از جنگ تحمیلی، هنوز نتوانسته فریادهای زیبای عاشقان ولایت و طالبان حقیقت را از اذهان پاک نماید. فریادهایی که از ایمان رزمندگان نشأت گرفته و در امتداد فریاد سرخ کربلا بودند. محمدعلی یکی از آن فریادگران بود که در سال1340 در خانوادهای مذهبی، در شهرستان نیریز چشم به جهان خاکی گشود. از کودکی با نام حسین(ع) آشنا شد و عشق به شهادت در تار و پودش جریان پیدا کرد. دوره ابتدایی را در مدرسه قاضی...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۲ » شهید محمد علی طاهری »
گذشت سالهای متمادی از جنگ تحمیلی، هنوز نتوانسته فریادهای زیبای عاشقان ولایت و طالبان حقیقت را از اذهان پاک نماید. فریادهایی که از ایمان رزمندگان نشأت گرفته و در امتداد فریاد سرخ کربلا بودند. محمدعلی یکی از آن فریادگران بود که در سال1340 در خانوادهای مذهبی، در شهرستان نیریز چشم به جهان خاکی گشود. از کودکی با نام حسین(ع) آشنا شد و عشق به شهادت در تار و پودش جریان پیدا کرد. دوره ابتدایی را در مدرسه قاضی...
زندگینامه آزاده حیدر یاراحمدی
دانشنامه دفاع مقدس » زندگينامه و آثار مکتوب آزادگان »
حیدر یاراحمدی در سال 1340 در خانوادهای متدین و مذهبی در روستای رودخور شهرستان نیریز دیده به جهان گشود. دوران کودکی را در کانون گرم خانواده سپری نموده و سپس وارد دبستان شد. دوران تحصیلات ابتدائی خود را در زادگاهش در مدرسه شهید دستغیب فعلی گذراند. به علت عدم امکانات تحصیلی و نداشتن امکان مالی مجبور به ترک تحصیل شده و در کنار خانواده به کشاورزی و دامداری و کمک به پدر و مادر خویش مبادرت ورزید. بعد از...
دانشنامه دفاع مقدس » زندگينامه و آثار مکتوب آزادگان »
حیدر یاراحمدی در سال 1340 در خانوادهای متدین و مذهبی در روستای رودخور شهرستان نیریز دیده به جهان گشود. دوران کودکی را در کانون گرم خانواده سپری نموده و سپس وارد دبستان شد. دوران تحصیلات ابتدائی خود را در زادگاهش در مدرسه شهید دستغیب فعلی گذراند. به علت عدم امکانات تحصیلی و نداشتن امکان مالی مجبور به ترک تحصیل شده و در کنار خانواده به کشاورزی و دامداری و کمک به پدر و مادر خویش مبادرت ورزید. بعد از...
شهدا سال 61 -زندگینامه شهید محمدرضا کردگاری
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهید محمدرضا کردگاری »
نگاه مظلومانه او نشان از حرفهای ناگفته فراوانی بود که در صندوقچه اسرار دل انباشته و جز با معشوق خود آن رازها را نگفت. خانواده متدین و دوستدار اهلبیت (ع) در شهرستان نیریز، به تاریخ ۱۳۴۱/۹/۱ شاهد تولد کودکی بودند که او را به عشق حضرت مصطفی (ص) و فرزند گرانقدرش محمدرضا نامیدند. ایام کودکی را با شورونشاط پشت سر گذاشت و با داشتن پدر و مادری صبور و قلبی عاشق خداوند و برادرانی همچون شهیدان؛ محمدحسین و...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهید محمدرضا کردگاری »
نگاه مظلومانه او نشان از حرفهای ناگفته فراوانی بود که در صندوقچه اسرار دل انباشته و جز با معشوق خود آن رازها را نگفت. خانواده متدین و دوستدار اهلبیت (ع) در شهرستان نیریز، به تاریخ ۱۳۴۱/۹/۱ شاهد تولد کودکی بودند که او را به عشق حضرت مصطفی (ص) و فرزند گرانقدرش محمدرضا نامیدند. ایام کودکی را با شورونشاط پشت سر گذاشت و با داشتن پدر و مادری صبور و قلبی عاشق خداوند و برادرانی همچون شهیدان؛ محمدحسین و...
شهدا سال 61 -زندگینامه شهید قاسم صالح
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد قاسم صالح »
سپیده سر زد و از این شب قفس رفتند چنین پرنده شدند و ز دسترس رفتند یک گلدان شمعدانی، یک جانماز تبرک شده و مهری که جای پیشانی تو روی آن بود هنوز توی خانه است؛ هرروز شمعدانی را آب میدهم، جانماز را پهن میکنم و پیشانیم را جای پیشانی تو، روی مهری که خاکش، خاک کربلاست میگذارم ولی نمیتوانم مثل تو باشم، از نماز تا شهادت که میگویند کوتاه است، تو خوب راهت را پیدا کردی. راهیافته شهید، قاسم صالح...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد قاسم صالح »
سپیده سر زد و از این شب قفس رفتند چنین پرنده شدند و ز دسترس رفتند یک گلدان شمعدانی، یک جانماز تبرک شده و مهری که جای پیشانی تو روی آن بود هنوز توی خانه است؛ هرروز شمعدانی را آب میدهم، جانماز را پهن میکنم و پیشانیم را جای پیشانی تو، روی مهری که خاکش، خاک کربلاست میگذارم ولی نمیتوانم مثل تو باشم، از نماز تا شهادت که میگویند کوتاه است، تو خوب راهت را پیدا کردی. راهیافته شهید، قاسم صالح...
شهدا سال 64 -زندگینامه شهید محمد حسین منوری
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ »
قلم را جوهری از عشق باید باشد تا بتواند گوشهای از سرگذشت نورانی شهیدانی را بنویسد که از سوختن و خاکستر شدن، پروایی نداشتند. از آنانی بگوید که جز سودای عشق در سر آنها نبود. از سلسله آن به خون نشستگان، محمدحسین منوری بود که ۱۳۴۰/۳/۲۴ در خانوادهای مذهبی و مؤمن به اصول مبین اسلام، در شهرستان نیریز پا به عرصه وجود نهاد. خانواده منوری که خود ازلحاظ مبانی اعتقادی و مذهبی و عمل به شعائر اسلامی سرآمد...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ »
قلم را جوهری از عشق باید باشد تا بتواند گوشهای از سرگذشت نورانی شهیدانی را بنویسد که از سوختن و خاکستر شدن، پروایی نداشتند. از آنانی بگوید که جز سودای عشق در سر آنها نبود. از سلسله آن به خون نشستگان، محمدحسین منوری بود که ۱۳۴۰/۳/۲۴ در خانوادهای مذهبی و مؤمن به اصول مبین اسلام، در شهرستان نیریز پا به عرصه وجود نهاد. خانواده منوری که خود ازلحاظ مبانی اعتقادی و مذهبی و عمل به شعائر اسلامی سرآمد...
شهدا سال 64 -زندگینامه شهید علیرضا محمدعلی پور
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » شهيد عليرضا محمدعلي پور »
شکوفههای رنگارنگ بهاری، درختان زمستان زده را زینتی چشمگیر داده بودند. در نهمین روز از فروردین سال 1345 بود که در شهرستان نیریز، میان خانهای بیآلایش و ساده، غنچه وجود «علیرضا» صفا بخش دل اهل خانه شد و نور و شادی را در فضای آن پراکنده ساخت. هنوز راه رفتن را بخوبی نیاموخته بود که بر کنار سجاده پدر مینشست و معصومانه بر قیام و قعود وی مینگریست. کمکم رکوع و سجود را فراگرفت و عشق به پرستش...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » شهيد عليرضا محمدعلي پور »
شکوفههای رنگارنگ بهاری، درختان زمستان زده را زینتی چشمگیر داده بودند. در نهمین روز از فروردین سال 1345 بود که در شهرستان نیریز، میان خانهای بیآلایش و ساده، غنچه وجود «علیرضا» صفا بخش دل اهل خانه شد و نور و شادی را در فضای آن پراکنده ساخت. هنوز راه رفتن را بخوبی نیاموخته بود که بر کنار سجاده پدر مینشست و معصومانه بر قیام و قعود وی مینگریست. کمکم رکوع و سجود را فراگرفت و عشق به پرستش...
شهدا سال 64 -زندگینامه شهید سید محمد حسین موسوی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ »
هر کس برای رسیدن به هدفش چیزی و متاعی را میدهد. شهید بهترین و عزیزترین متاع خویش، یعنی جانش را در طبق اخلاص میگذارد و بهسوی معبود و معشوق میشتابد. سید محمدحسین موسوی ۱۳۴۷/۵/۲۵ در قریه رودخورِ بخش پشتکوه از توابع شهرستان نیریز، میان خانوادهای متدین و مذهبی از سلسله سادات، در یک روز گرم تابستان، وجودش گرمابخش محفل خانواده شد. هفت سال دوران کودکی را با جستوخیزهای کودکان و بازی در کوچهباغهای روستا پشت سر گذاشت. در هفتمین...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ »
هر کس برای رسیدن به هدفش چیزی و متاعی را میدهد. شهید بهترین و عزیزترین متاع خویش، یعنی جانش را در طبق اخلاص میگذارد و بهسوی معبود و معشوق میشتابد. سید محمدحسین موسوی ۱۳۴۷/۵/۲۵ در قریه رودخورِ بخش پشتکوه از توابع شهرستان نیریز، میان خانوادهای متدین و مذهبی از سلسله سادات، در یک روز گرم تابستان، وجودش گرمابخش محفل خانواده شد. هفت سال دوران کودکی را با جستوخیزهای کودکان و بازی در کوچهباغهای روستا پشت سر گذاشت. در هفتمین...