نتایج جستجوی عبارت «آقای یزدانی» در نوشته‌های دانشنامه دفاع مقدس:
نحوه تشکیل گردان کمیل
دانشنامه دفاع مقدس » آفندها و پدافندها » نحوه تشکيل گردان کميل »
بعد از عملیات والفجر 2 که در منطقه حاج عمران انجام شد‌. مساله توسعه سازمان رزم نیروهای مردمی و تثبیت این سازمان مورد توجه بیشتر دست‌اندرکاران و فرماندهان دفاع مقدس قرار گرفت. البته تا قبل از آن‌، همانگونه که در شرح عملیاتها تا کنون ملاحظه نموده‌اید‌، نیروهای بسیجی و مردمی با اعلام نیاز فرماندهان‌، جهت انجام عملیات‌، به جبهه اعزام و پس از آموزش و شرکت در عملیات، مجددا" به شهرستان خود باز می‌گشتند. این وضعیت در اکثر...
-حماسه آفرینیهای رزمندگان نی ریزی
دانشنامه دفاع مقدس » آفندها و پدافندها » پدافندها »
حاج آقای بنایی در ادامه در مورد جانفشانیها و حماسه آفرینیهای رزمندگان شهرستان نی‌ریز می‌گوید‌: متأسفانه در دوران جنگ بنده و خیلی از دوستان متوجه این مطلب نبودیم که یک روزی به خاطرات احتیاج پیدا می‌کنیم. اگر متوجه بودیم شبها می‌نشستیم و خاطراتمان را می‌نوشتیم.‌ واقعا" منابع عظیمـی می‌شد. ‌یک نمونه عرض کنم. ببینید برادران نی‌ریزی چه بودند‌؟!‌ کسی که اهل جنگ باشد می داند، نزدیک شدن به تانک دشمن که در حال شلیک است یعنی چه‌؟ شهرستان نی‌ریز...
وقایع شب 21/11/1364در عملیات والفجر هشت
دانشنامه دفاع مقدس » آفندها و پدافندها » عمليات والفجر هشت »
در این شب نیروها با عزمی راسخ، وارد رودخانه وحشی و خروشان اروند‌ می‌شوند و برای عبور از آن و رسیدن به آنسوی رودخانه و شکستن خط دشمن نهایت تلاش را می‌نمایند. ‌شرایط‌ نامناسب آب و هوایی خصوصا" بارندگی شدید و بالا آمدن سطح آب رودخانه، مشکلات زیادی را بوجود آورده و درنهایت سردار علی اصغر سرافراز نیز به شهادت می‌رسند. نیروهای گردان دچار بلاتکلیفی بر روی آب رودخانه می‌شوند. بخوانید شرح بخشی از وقایع را از زبان...
عملیات شب 27/11/1364
دانشنامه دفاع مقدس » آفندها و پدافندها » عمليات والفجر هشت »
نیروهای شهرستان در قالب گردان کمیل پس از وقایع شب 21/11/1364 بازسازی شده و در شب 27/11/1364 مجددا" وارد عملیات شدند‌. هدف این عملیات تصرف و انفجار پل واقع بر روی یک کانال آب، حد فاصل خور‌عبدالله و دریاچه نمک بود‌. این پل در محور فاو - ام القصر و در جنوب شرقی کارخانه نمک قرار داشت‌. گردان کمیل به استعداد سه گروهان‌، وارد این عملیات شد‌. با توجه به شهادت شهید سرافراز، آقای اصغر ماهوتی فرماندهی گردان...
دوست ندارم الآن خورده ام
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و شوخ طبعيها » شوخي ها و لطيفه ها »
یک شب در تپه کدو و در منطقه حاج عمران عراق، آقای جواد مبین پاس بخش بود. دو نفر از برادران اهل گناوه هم نگهبان بودند. آقای مبین رفته بود به آنها سرکشی کند. این دو نفر سرما خورده بودند. از جیبشان دستمال کاغذی بیرون آورده بودند تا استفاده کنند. آنها برای مزاح به آقای مبین تعارف کرده بودند که شما نمی خواهید آقای مبین در تاریکی فکر کرده بود ، بیسکویت است گفته بود خیلی ممنون دوست...
تصرف گودال بطور غصبی
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و شوخ طبعيها » شوخي ها و لطيفه ها »
بعد از بمباران جفیر فرمانده گردان اعلام کرد هر نفر گودالی حفر کند تا چنانچه هواپیماهای دشمن مجددا" حمله کردند جان پناهی داشته باشیم. همه برادران این کار را کردند به جز یکی از آنها بنام هوشنگ مسرور. عصر همان روز هواپیماهای عراقی مجددا" در آسمان مشاهده شدند و هر کس رفت داخل گودالی که حفر کرده بود پناه گرفت. آقای هوشنگ مسرور رفت داخل گودالی که آقای قاسم زالپور حفر کرده بود و در این میان آقای...
خاطراتی از شهدای عملیات کربلای هشت
دانشنامه دفاع مقدس » آفندها و پدافندها » عمليات کربلاي هشت »
در این عملیات عزیزانی همچون معلم شهید سعید رضا کاوه پیشقدم، حاج مهرداد جلالی1‌، شهید اکبر میرزاده‌، دانشجوی شهید حسین استقبالی و شهید علی‌حسین نارنجی‌2‌و شهید محمد جواد بناکار و شهید علی اکبر سرافراز به شهادت رسیدند. خاطراتی از آنها را همسنگرانشان نقل کرده‌اند که به برخی از آنها اشاره می‌نماییم‌. آقای سمیع یزدانی در مورد شهید سعید رضا کاوه پیش قدم مشهور به سعید کاوه می‌گوید (2-YAZDANI-19) خاطره ای از شهید عزیزمان، آقای سعید کاوه پیشقدم دارم و...
عقب نشینی در عملیات کربلای هشت
دانشنامه دفاع مقدس » آفندها و پدافندها » عمليات کربلاي هشت »
زمانیکه دستور عقب نشینی صادر شد، با توجه به اینکه آتش دشمن شدید و عراق در حال پاتک بوده، شرایط عقب نشینی نیز مشکل می‌شود. بطوری که نیروهای عراق در کانالی که نیروهای گردان کمیل در حال عقب نشینی بودند‌، شروع به پیشروی و پاکسازی سنگرها به وسیله نارنجک می‌نمایند و لذا فرمانده گردان تصمیم می‌گیرد که نیروها را به خارج از کانال هدایت کند تا سریعتر به خط خودی برسند‌، آقای اصغر ماهوتی در این زمینه می‌گوید...
صفای خط پدافندی
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و شوخ طبعيها » شوخي ها و لطيفه ها »
زمانی که گردان در سال 1365 در خط پدافندی فاو،1 در حاشیه دریاچه نمک مستقر بود. آقای حاج منصور معانی پدر محترم شهید علی معانی هم در آنجا حضور داشت. در این خط آتش دشمن بسیار شدید بود و بچه‌ها در این بحبوحه گویی کاسه سر را به خدا سپرده و حال و هوای معنوی خوبی داشتند. آقای معانی با دیدن این صحنه‌ها می‌گویند: خط پدافندی هم عجب صفایی دارد. آقای حسن موسی‌پور2 بلافاصله در جواب ایشان می‌گوید:...
آش سبزی که روی دست ماند
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و شوخ طبعيها » شوخي ها و لطيفه ها »
در منطقه عملیاتی پنجوین جمع زیادی از برادران نی‌ریزی دور هم جمع بودیم. مثل آقای سید حسام الدین قرشی و... یک روز بچه‌ها هوس آش خوردن کردند. آقای حسام قرشی قبول کرد که آش بپزد. و خلاصه مقداری سبزی و حبوبات و آب داخل یک دیگ بزرگ ریخت و شروع به آش پختن کرد. بعد از چند ساعتی که آش آماده شد، هیچ کس آن آش را نخورد و ایشان دیگ را برداشت و برد بین برادران ارتشی...