شهدا سال 63 -زندگینامه شهید اسماعیل چهارراهی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۳ » شهيد اسماعيل چهارراهي »
پاکی و زیبایی گلهای بهاری در چهرهاش هویدا بود، او که همراه با بهار در اولین روز از فروردینماه سال ۱۳۴۷ در روستای دهزیر از بخش آباده طشک از توابع شهرستان نیریز، در خانوادهای مذهبی چشم به جهان گشود. اسماعیل مرد کار بود و باهمت، آنگاهکه دوره دبستان را در مدرسه شهید آیتالله صدرِ روستای دهزیر بهپایان برد، تصمیم گرفت در شغل شریف کشاورزی روزگار خود را بگذراند. تجاوز دشمن را به کشور اسلامی خود برنتافت و به...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۳ » شهيد اسماعيل چهارراهي »
پاکی و زیبایی گلهای بهاری در چهرهاش هویدا بود، او که همراه با بهار در اولین روز از فروردینماه سال ۱۳۴۷ در روستای دهزیر از بخش آباده طشک از توابع شهرستان نیریز، در خانوادهای مذهبی چشم به جهان گشود. اسماعیل مرد کار بود و باهمت، آنگاهکه دوره دبستان را در مدرسه شهید آیتالله صدرِ روستای دهزیر بهپایان برد، تصمیم گرفت در شغل شریف کشاورزی روزگار خود را بگذراند. تجاوز دشمن را به کشور اسلامی خود برنتافت و به...
شهدا سال 64 -زندگینامه شهید علی اصغر سرافراز
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » شهيد علي اصغر سرافراز »
در سومین روز از شعبانالمبارک ـ اسفند ماه سال 1336ـ همزمان با سالروز ولادت با سعادت حضرت حسین بن علی(ع)، همراه با اولین اشعههای صبحگاهی آفتاب در آسمان، خورشید وجود کودکی، در خانوادهای متدین و ارادتمند به اهلبیت عصمت و طهارت(ع) و پایبند به معارف و احکام نورانی اسلام، درخشید. پدر، میهمان نورسیده را به روی دست گرفت و نگاهی به چهره زیبا و حسینی او انداخت. با دیدن گلوی سفید فرزند، ناگهان مرغ دلش به سوی کربلای...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » شهيد علي اصغر سرافراز »
در سومین روز از شعبانالمبارک ـ اسفند ماه سال 1336ـ همزمان با سالروز ولادت با سعادت حضرت حسین بن علی(ع)، همراه با اولین اشعههای صبحگاهی آفتاب در آسمان، خورشید وجود کودکی، در خانوادهای متدین و ارادتمند به اهلبیت عصمت و طهارت(ع) و پایبند به معارف و احکام نورانی اسلام، درخشید. پدر، میهمان نورسیده را به روی دست گرفت و نگاهی به چهره زیبا و حسینی او انداخت. با دیدن گلوی سفید فرزند، ناگهان مرغ دلش به سوی کربلای...
همان... را که برای خودمان نگه داشته ایم بده
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و شوخ طبعيها » شوخي ها و لطيفه ها »
محل استقرار گردان مدتها در پادگان امام خمینی(ره) واقع در جاده اهواز اندیمشک بود. آقایان قاسم ملایی و علیرضا نامور در تدارکات گردان مشغول خدمت بودند. وقتی بچهها برای گرفتن مایحتاجی مانند شلوار، شامپو، زیر پیراهن و... مراجعه میکردند. آقای نامور می گفت: فعلا" نداریم . بعضی وقتها که مراجعه کننده ، ناراحت می شد، میگفت: به کربلائی قاسم مراجعه کن و بگو همان (مثلا" زیر پیراهنی) که برای خودمان نگه داشتهایم را بده. این مسألهای شایع در...
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و شوخ طبعيها » شوخي ها و لطيفه ها »
محل استقرار گردان مدتها در پادگان امام خمینی(ره) واقع در جاده اهواز اندیمشک بود. آقایان قاسم ملایی و علیرضا نامور در تدارکات گردان مشغول خدمت بودند. وقتی بچهها برای گرفتن مایحتاجی مانند شلوار، شامپو، زیر پیراهن و... مراجعه میکردند. آقای نامور می گفت: فعلا" نداریم . بعضی وقتها که مراجعه کننده ، ناراحت می شد، میگفت: به کربلائی قاسم مراجعه کن و بگو همان (مثلا" زیر پیراهنی) که برای خودمان نگه داشتهایم را بده. این مسألهای شایع در...
شهدا سال 61-زندگینامه شهید سید کمالالدین مظلومی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد سيد کمال الدين مظلومي »
سیدی نورانی از سلاله پاک رسولالله (ص) در روستای دهریز از توابع شهرستان نیریز در سال ۱۳۳۵ محیط خانوادهای متدین را روشن نمود. به اذن خدا اذان و اقامه را در گوشش خواندند و نام مبارکش را «سید کمال» خطاب کردند. هنوز دستهای مهربان و پر عطوفت مادر موهای زیبای سید را شانه نکرده بود که فلک او را از نعمت داشتن مادر محروم ساخت. غم سنگین بیمادری روحیه لطیف و ظریف کودکانه او را سخت متأثر ساخت...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد سيد کمال الدين مظلومي »
سیدی نورانی از سلاله پاک رسولالله (ص) در روستای دهریز از توابع شهرستان نیریز در سال ۱۳۳۵ محیط خانوادهای متدین را روشن نمود. به اذن خدا اذان و اقامه را در گوشش خواندند و نام مبارکش را «سید کمال» خطاب کردند. هنوز دستهای مهربان و پر عطوفت مادر موهای زیبای سید را شانه نکرده بود که فلک او را از نعمت داشتن مادر محروم ساخت. غم سنگین بیمادری روحیه لطیف و ظریف کودکانه او را سخت متأثر ساخت...
شهدا سال 64 -زندگینامه شهید علیرضا اکرامپور
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ »
ای رفیق! همچون قاصدکهای عاشق به پرواز در آی و نظاره کن به خون نشستن آلالههای سرخرنگ سرزمین ایران را که آواز ملکوتی فرشتگان را زمزمه میکنند و در سودای وصال دوست، سر و جان را یکباره به بازار شهادت میبرند. از میان آن قاصدکها، میتوان یکی چون علیرضا اکرام پور را به شمار آورد. همانی که در اولین روز از زمستان سال ۱۳۳۶ سرمای طبیعت را با نفس گرم خود طراوت بهاری بخشید و فضای خانواده مذهبی...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ »
ای رفیق! همچون قاصدکهای عاشق به پرواز در آی و نظاره کن به خون نشستن آلالههای سرخرنگ سرزمین ایران را که آواز ملکوتی فرشتگان را زمزمه میکنند و در سودای وصال دوست، سر و جان را یکباره به بازار شهادت میبرند. از میان آن قاصدکها، میتوان یکی چون علیرضا اکرام پور را به شمار آورد. همانی که در اولین روز از زمستان سال ۱۳۳۶ سرمای طبیعت را با نفس گرم خود طراوت بهاری بخشید و فضای خانواده مذهبی...
زندگینامه جانباز علی احسان جو (زردشت)
دانشنامه دفاع مقدس » زندگينامه و آثار مکتوب جانبازان »
معلم جانباز علی زردشت فرزند غلامرضا، در تاریخ 1341/10/01 در خانوادهای مذهبی و متدین و دوستدار اهل بیت علیهم السلام در کوی سجاد (آباد زردشت) در شهرستان نیریز دیده به جهان گشود. در سن 6 سالگی وارد دبستان کوی سجاد(ع) گردید و پس از اتمام دوران ابتدایی وارد مدرسه راهنمایی آپادانا گردید. پس از طی 3 سال دوره راهنمایی به علت علاقه وافر به فن مکانیکی وارد هنرستان شهید باهنر نیریز شد و تا مقطع دیپلم ادامه تحصیل...
دانشنامه دفاع مقدس » زندگينامه و آثار مکتوب جانبازان »
معلم جانباز علی زردشت فرزند غلامرضا، در تاریخ 1341/10/01 در خانوادهای مذهبی و متدین و دوستدار اهل بیت علیهم السلام در کوی سجاد (آباد زردشت) در شهرستان نیریز دیده به جهان گشود. در سن 6 سالگی وارد دبستان کوی سجاد(ع) گردید و پس از اتمام دوران ابتدایی وارد مدرسه راهنمایی آپادانا گردید. پس از طی 3 سال دوره راهنمایی به علت علاقه وافر به فن مکانیکی وارد هنرستان شهید باهنر نیریز شد و تا مقطع دیپلم ادامه تحصیل...
شهدا سال 65 -زندگینامه شهید علی اصغر علیزاده
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ »
آنگاهکه سفیدی گلوی علیاصغر را دشمن با تیر سه شعبه نشانه گرفت، قلب هزاران مسلمان به لرزه افتاد و به یاد آن شهید ششماهه بود که علیاصغرهای فراوانی قدم به عرصه تاریخ نهادند. از آن جمله علیاصغر علیزاده است که در تاریخ ۱۳۴۷/۶/۹ در روستای مشکان نیریز به دنیا آمد. تحصیلات خود را در دبستان شهید آیت (ششم بهمن) روستای مشکان به پایان برد و بعدازآن برای کمک در تأمین معاش خانواده، در کنار پدر به امر کشاورزی و...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ »
آنگاهکه سفیدی گلوی علیاصغر را دشمن با تیر سه شعبه نشانه گرفت، قلب هزاران مسلمان به لرزه افتاد و به یاد آن شهید ششماهه بود که علیاصغرهای فراوانی قدم به عرصه تاریخ نهادند. از آن جمله علیاصغر علیزاده است که در تاریخ ۱۳۴۷/۶/۹ در روستای مشکان نیریز به دنیا آمد. تحصیلات خود را در دبستان شهید آیت (ششم بهمن) روستای مشکان به پایان برد و بعدازآن برای کمک در تأمین معاش خانواده، در کنار پدر به امر کشاورزی و...
شورای افکار خمسه
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و شوخ طبعيها » شوخي ها و لطيفه ها »
در یکی از روزهای آخر ماه مبارک رمضان توسط پنج نفر از برادران رزمنده به روحانی گردان، «شهید سید رسول معصومی» پیشنهاد میشود که در مراسم برگزاری نماز عید فطر، همه رزمندگان بدون کفش بطرف محل برگزاری نماز عید بروند. اتفاقا" مورد قبول تبلیغات لشکر هم واقع شده و این کار انجام میشود. پس از آن در گردان، این گروه پنج نفره بنام "شورای افکار خمسه" مشهور شده بودند. ...
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و شوخ طبعيها » شوخي ها و لطيفه ها »
در یکی از روزهای آخر ماه مبارک رمضان توسط پنج نفر از برادران رزمنده به روحانی گردان، «شهید سید رسول معصومی» پیشنهاد میشود که در مراسم برگزاری نماز عید فطر، همه رزمندگان بدون کفش بطرف محل برگزاری نماز عید بروند. اتفاقا" مورد قبول تبلیغات لشکر هم واقع شده و این کار انجام میشود. پس از آن در گردان، این گروه پنج نفره بنام "شورای افکار خمسه" مشهور شده بودند. ...
شهدا سال 62 -زندگینامه شهید ابوالقاسم گلچین
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۲ » شهید ابوالقاسم گلچین »
20 /4/ 1342 یکی از روزهای خوب خداوند بود، در شهرستان نیریز، در میان خانوادهای متدین و زحمتکش، فرزندی خوش سیما زندگی در دنیای خاکی را آغاز نمود. با آمدن خود برکت و شادمانی را برای خانواده به همراه آورد. به امید آنکه پیرو بنیانگذار مکتب رهاییبخش اسلام باشد و در آینده زندگی به راهی که آن بزگوار رهنمون بود، برود؛ نام اورا ابوالقاسم نهادند. او هم به خواسته پدر توجه کرد و به راستی رهروی صدیق برای...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۲ » شهید ابوالقاسم گلچین »
20 /4/ 1342 یکی از روزهای خوب خداوند بود، در شهرستان نیریز، در میان خانوادهای متدین و زحمتکش، فرزندی خوش سیما زندگی در دنیای خاکی را آغاز نمود. با آمدن خود برکت و شادمانی را برای خانواده به همراه آورد. به امید آنکه پیرو بنیانگذار مکتب رهاییبخش اسلام باشد و در آینده زندگی به راهی که آن بزگوار رهنمون بود، برود؛ نام اورا ابوالقاسم نهادند. او هم به خواسته پدر توجه کرد و به راستی رهروی صدیق برای...
شهدا سال 61 -زندگینامه شهید حسین عسکری
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد حسين حسين عسکري »
آنان که باده را از می وصل پرکرده بودن، در صعود به آسمان معرفت، پلّههای هدایت را در یکچشم برهم زدن پیمودند و تا عرش اوج گرفتند... حسین سال ۱۳۴۰ در شهرستان نیریز با تولد خوشیمن خود، سرور و شادمانی را به خانواده هدیه نمود. در دامن مادری پاک و دوستدار حسین بن علی (ع) پرورش یافت و با شیر محبت مولایش حسین (ع) را از سینه مادر گرفت. همراه با پدر در مراسم عزاداری سالار شهیدان میرفت و...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد حسين حسين عسکري »
آنان که باده را از می وصل پرکرده بودن، در صعود به آسمان معرفت، پلّههای هدایت را در یکچشم برهم زدن پیمودند و تا عرش اوج گرفتند... حسین سال ۱۳۴۰ در شهرستان نیریز با تولد خوشیمن خود، سرور و شادمانی را به خانواده هدیه نمود. در دامن مادری پاک و دوستدار حسین بن علی (ع) پرورش یافت و با شیر محبت مولایش حسین (ع) را از سینه مادر گرفت. همراه با پدر در مراسم عزاداری سالار شهیدان میرفت و...