شهدا سال 64 -زندگینامه شهید علیرضا(حمید) رئوفی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ »
سپیده سر زد و از این شب قفس رفتند چنان پرنده شدند و ز دسترس رفتند دفتر زندگی هر شهیدی را که میگشایی، در برگ برگ آن قصه عاشقی را باجان و دل میخوانی. قصه مجنونصفتانی که در پی لیلی، سر از پا نشناختند و بیمحابا بر آتشوآب زدند تا وصال محبوب را به دست آورند. ۱۳۳۸/۸/۲ در شهرستان نیریز، میان خانوادهای روحانی و پیرو اهلبیت عصمت و طهارت...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ »
سپیده سر زد و از این شب قفس رفتند چنان پرنده شدند و ز دسترس رفتند دفتر زندگی هر شهیدی را که میگشایی، در برگ برگ آن قصه عاشقی را باجان و دل میخوانی. قصه مجنونصفتانی که در پی لیلی، سر از پا نشناختند و بیمحابا بر آتشوآب زدند تا وصال محبوب را به دست آورند. ۱۳۳۸/۸/۲ در شهرستان نیریز، میان خانوادهای روحانی و پیرو اهلبیت عصمت و طهارت...
شهدا سال 64 -زندگینامه شهید اسدالله عرفانی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » شهيد اسدالله عرفاني »
مردان خدا را عظمتی است که شناخت آن نیاز به ژرفاندیشی و نگاهی از جنس آسمانی دارد. در دنیای خاکی و با چشمان دنیایی چگونه میشود پرواز کبوتران عاشق را در بیکران آسمان به تماشا نشست؟ اسدالله عرفانی از مردان الهی بود که دهم دی ماه سال 1345 در شهرستان نیریز، میان خانوادهای متدین و مذهبی چشم به جهان هستی گشود. دامان پر مهر مادر و آغوش گرم پدر جایگاه رشد و پرورش او شد و از همان...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » شهيد اسدالله عرفاني »
مردان خدا را عظمتی است که شناخت آن نیاز به ژرفاندیشی و نگاهی از جنس آسمانی دارد. در دنیای خاکی و با چشمان دنیایی چگونه میشود پرواز کبوتران عاشق را در بیکران آسمان به تماشا نشست؟ اسدالله عرفانی از مردان الهی بود که دهم دی ماه سال 1345 در شهرستان نیریز، میان خانوادهای متدین و مذهبی چشم به جهان هستی گشود. دامان پر مهر مادر و آغوش گرم پدر جایگاه رشد و پرورش او شد و از همان...
شهدا سال ۶۷ -زندگینامه شهید سید جواد معصومی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ »
سید جواد عزیز، آنگاهکه در مقابل قاب عکس روی طاقچه میایستم و چهره زیبای ترا به تماشا مینشینم، ناگهان ترنم صدای دلنشین تو در گوشم میپیچد و لبخند دلربایت، دلم را با خاطرات صاف و زلال تو پیوند میدهد. به گوشه گوشه خانه به یاد تو سر میزنم و دلم آرام میگیرد. سید جواد، ۱۳۴۷/۶/۲۰ در روستای مشکان نیریز، میان خانوادهای روحانی، متدین و مذهبی دیده به جهان گشود و در کانون گرم خانواده الفبای زندگی را فراگرفت. سپس...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ »
سید جواد عزیز، آنگاهکه در مقابل قاب عکس روی طاقچه میایستم و چهره زیبای ترا به تماشا مینشینم، ناگهان ترنم صدای دلنشین تو در گوشم میپیچد و لبخند دلربایت، دلم را با خاطرات صاف و زلال تو پیوند میدهد. به گوشه گوشه خانه به یاد تو سر میزنم و دلم آرام میگیرد. سید جواد، ۱۳۴۷/۶/۲۰ در روستای مشکان نیریز، میان خانوادهای روحانی، متدین و مذهبی دیده به جهان گشود و در کانون گرم خانواده الفبای زندگی را فراگرفت. سپس...
شهدا سال 66 -زندگینامه شهید رضا اذزیون
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۶ » شهید رضا اذزیون »
سالهاست که پرستوها از خانه پرکشیدهاند و بسوی آشیان مهر رفتهاند آسمان از حضور آنان شاد گشته و سخاوتمندانه بر زمین نظر دارد. پرستوی مهاجر ما فروردین سال 1343 در شهرستان نیریز، میان یک خانواده متدین و مذهبی دیده به جهان گشود. دوران دبستان را در مدرسه فرهنگ شهرستان نیریز گذراند. سپس برای سپری کردن دوره راهنمایی به مدرسه آپادانا وارد شد و برای ادامه تحصیل در دبیرستان شعله ثبت نام کرد. رضا در سالهای نخست تحصیل در سن...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۶ » شهید رضا اذزیون »
سالهاست که پرستوها از خانه پرکشیدهاند و بسوی آشیان مهر رفتهاند آسمان از حضور آنان شاد گشته و سخاوتمندانه بر زمین نظر دارد. پرستوی مهاجر ما فروردین سال 1343 در شهرستان نیریز، میان یک خانواده متدین و مذهبی دیده به جهان گشود. دوران دبستان را در مدرسه فرهنگ شهرستان نیریز گذراند. سپس برای سپری کردن دوره راهنمایی به مدرسه آپادانا وارد شد و برای ادامه تحصیل در دبیرستان شعله ثبت نام کرد. رضا در سالهای نخست تحصیل در سن...
شهدا سال ۶۷ -زندگینامه شهید سید حسن سرپوش
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ »
آنگاهکه به کوهها مینگرم، استواری و پایداری تو در ذهنم میآید و آنگاهکه بر پهنه اقیانوس میایستم و بیکرانی آب را به تماشا مینشینم، دل دریایی تو در خاطرم موج میزند. آن زمان که سرخی شفق بر کرانه ساحل خود را نشان میدهد، ناگهان فرق شکافته تو که تراوش خونش چهره زیبایت را رنگین ساخته مرا با خود به دوردستها میبرد و یاد سید حسن را دوباره در جمع دلدادگان زنده میکند. همان سیدی که سال ۱۳۴۰ در نیریز،...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ »
آنگاهکه به کوهها مینگرم، استواری و پایداری تو در ذهنم میآید و آنگاهکه بر پهنه اقیانوس میایستم و بیکرانی آب را به تماشا مینشینم، دل دریایی تو در خاطرم موج میزند. آن زمان که سرخی شفق بر کرانه ساحل خود را نشان میدهد، ناگهان فرق شکافته تو که تراوش خونش چهره زیبایت را رنگین ساخته مرا با خود به دوردستها میبرد و یاد سید حسن را دوباره در جمع دلدادگان زنده میکند. همان سیدی که سال ۱۳۴۰ در نیریز،...
شهدا سال ۶۷ -زندگینامه مفقودالاثر علی اصغر عبیدی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ »
علیاصغر، ۱۳۴۰/۱۰/۲۷ در خانوادهای مذهبی و متدین در شهرستان نیریز دیده به جهان گشود. پدرش سالها بر مأذنه مسجد با اذان خود مردم را به عبادت پرودرگار مهربان دعوت میکرد و مادرش در مجالس مذهبی با یاد خاندان نبوت اشک میریخت و دل را به عشق آنان جلا میداد. آنها فرزند نورس را «علیاصغر» نامیدند تا در آینده راهی برود که علیاصغرهای دیگر نیز به عشق سرباز کوچک کربلا رفتند. دوره ابتدایی را در دبستان بهرام و راهنمایی...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ »
علیاصغر، ۱۳۴۰/۱۰/۲۷ در خانوادهای مذهبی و متدین در شهرستان نیریز دیده به جهان گشود. پدرش سالها بر مأذنه مسجد با اذان خود مردم را به عبادت پرودرگار مهربان دعوت میکرد و مادرش در مجالس مذهبی با یاد خاندان نبوت اشک میریخت و دل را به عشق آنان جلا میداد. آنها فرزند نورس را «علیاصغر» نامیدند تا در آینده راهی برود که علیاصغرهای دیگر نیز به عشق سرباز کوچک کربلا رفتند. دوره ابتدایی را در دبستان بهرام و راهنمایی...
شهدا سال ۶۲ -زندگینامه شهید خلیل شاهمرادی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۲ » شهيد خليل شاهمرادي »
کوچههای شهر نیریز از مهربانی و وفای جوانمردی روایت میکنند که در تاریخ ۱۳۴۲/۲/۲۶ در میان خانوادهای متدین و مقید به اصول اسلامی پا به عرصه حیات گذاشت. آنگاهکه گامهایش استوار شد و توان حرکت یافت، برای کسب علم و دانش راهی مدرسه فرهمندی نیریز شد و دوره ابتدایی را در آنجا آغاز و به پایان برد. دوره راهنمایی را در مدرسه ولیعصر (عج) به پایان رسانید و سپس دوره متوسطه را در دبیرستان شعله نیریزی شروع و موفق...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۲ » شهيد خليل شاهمرادي »
کوچههای شهر نیریز از مهربانی و وفای جوانمردی روایت میکنند که در تاریخ ۱۳۴۲/۲/۲۶ در میان خانوادهای متدین و مقید به اصول اسلامی پا به عرصه حیات گذاشت. آنگاهکه گامهایش استوار شد و توان حرکت یافت، برای کسب علم و دانش راهی مدرسه فرهمندی نیریز شد و دوره ابتدایی را در آنجا آغاز و به پایان برد. دوره راهنمایی را در مدرسه ولیعصر (عج) به پایان رسانید و سپس دوره متوسطه را در دبیرستان شعله نیریزی شروع و موفق...
زندگینامه شهید بهرام زردشت
دانشنامه دفاع مقدس » تحليل آماري »
یا ایتها النفس المطمئنه ارجعی الی ربک راضیه مرضیه فادخلی فی عبادی و ادخلی جنتی" میخواهیم از عاشقی سبز جامه سخن بگوییم که با اخلاق نیکویش، همگان را مجذوب خود میکرد و روحیه ستمستیزی و ایثار و فداکاری را به دیگران میآموخت. از محمدرضا زردشت که سال 1337 در خانوادهای متدین در شهرستان نیریز متولد شد. دوره دبستان را در مدرسه پروین اعتصامی و دوره متوسطه را در دبیرستان شهید دکتر بهشتی (شعله نیریز) گذراند. او شاگردی ممتاز و...
دانشنامه دفاع مقدس » تحليل آماري »
یا ایتها النفس المطمئنه ارجعی الی ربک راضیه مرضیه فادخلی فی عبادی و ادخلی جنتی" میخواهیم از عاشقی سبز جامه سخن بگوییم که با اخلاق نیکویش، همگان را مجذوب خود میکرد و روحیه ستمستیزی و ایثار و فداکاری را به دیگران میآموخت. از محمدرضا زردشت که سال 1337 در خانوادهای متدین در شهرستان نیریز متولد شد. دوره دبستان را در مدرسه پروین اعتصامی و دوره متوسطه را در دبیرستان شهید دکتر بهشتی (شعله نیریز) گذراند. او شاگردی ممتاز و...
شهدا سال 64 -زندگینامه شهید فرهاد رضائی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ »
چه فرهادها مرده در کوهها چه حلاجها رفته بردارها همی گویم و گفتهام بارها بود کیش من مهر دلدارها خردادماه سال ۱۳۴۹، آنگاهکه دشتهای زیبای کوشکک، یکی از روستاهای آباده طشک، با ساقههای طلایی گندم تزئین میشد، وجود نورسیدهای زیبا محیط خانوادهای متدین و مذهبی را پر از شادی و طراوت کرد. نام او را فرهاد نهادند و عشق شیرین کربلا را همراه با قطرات شیر مادر در رگ و جانش جاری ساختند. از کودکی استعدادی فوقالعاده داشت. دوره ابتدائی...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ »
چه فرهادها مرده در کوهها چه حلاجها رفته بردارها همی گویم و گفتهام بارها بود کیش من مهر دلدارها خردادماه سال ۱۳۴۹، آنگاهکه دشتهای زیبای کوشکک، یکی از روستاهای آباده طشک، با ساقههای طلایی گندم تزئین میشد، وجود نورسیدهای زیبا محیط خانوادهای متدین و مذهبی را پر از شادی و طراوت کرد. نام او را فرهاد نهادند و عشق شیرین کربلا را همراه با قطرات شیر مادر در رگ و جانش جاری ساختند. از کودکی استعدادی فوقالعاده داشت. دوره ابتدائی...
زندگینامه جانباز احمد ایثاری زاده
دانشنامه دفاع مقدس » زندگينامه و آثار مکتوب جانبازان »
احمد ایثاری زاده (نارنجی) فرزند اکبر در تاریخ 25 اردیبهشت ماه سال 1348 در روستای مشکان بخش پشتکوه از توابع شهرستان نیریز متولد گردید. دوران طفولیت خویش را در دامان پرمهر و محبت پدر و مادر خویش و در روستای با صفای مشکان سپری نمود. ایشان دوره ابتدایی را در دبستان شهید دکتر حسن آیت و به خاطر پارهای مشکلات مجبور به ترک تحصیل شد. در تاریخ 16 تیرماه سال 1365 از طریق بسیج به جبهه اعزام گردید. با...
دانشنامه دفاع مقدس » زندگينامه و آثار مکتوب جانبازان »
احمد ایثاری زاده (نارنجی) فرزند اکبر در تاریخ 25 اردیبهشت ماه سال 1348 در روستای مشکان بخش پشتکوه از توابع شهرستان نیریز متولد گردید. دوران طفولیت خویش را در دامان پرمهر و محبت پدر و مادر خویش و در روستای با صفای مشکان سپری نمود. ایشان دوره ابتدایی را در دبستان شهید دکتر حسن آیت و به خاطر پارهای مشکلات مجبور به ترک تحصیل شد. در تاریخ 16 تیرماه سال 1365 از طریق بسیج به جبهه اعزام گردید. با...