شهدا سال 65 -زندگینامه شهید اصغر نجیبی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ »
شکوفایی گلهای محمدی و آواز قناریهای سرمست از سبزی چمن و رقص غنچهها، زیبایی ویژهای به طبیعت روستای مشکان داده بود. شانزدهمین روز از اردیبهشت سال ۱۳۴۷ بود که اصغر رایحه دلانگیز وجود خود را در میان خانهای ساده پراکند و شادمانی را به خانواده مذهبی و متدین خود ارزانی داشت. با باغبانی مادری بامحبت و پدری دلسوز کمکم رشد کرد و آماده رفتن به مدرسه شد. دوره ابتدایی را در دبستان شهید آیت مشکان با موفقیت پشت...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ »
شکوفایی گلهای محمدی و آواز قناریهای سرمست از سبزی چمن و رقص غنچهها، زیبایی ویژهای به طبیعت روستای مشکان داده بود. شانزدهمین روز از اردیبهشت سال ۱۳۴۷ بود که اصغر رایحه دلانگیز وجود خود را در میان خانهای ساده پراکند و شادمانی را به خانواده مذهبی و متدین خود ارزانی داشت. با باغبانی مادری بامحبت و پدری دلسوز کمکم رشد کرد و آماده رفتن به مدرسه شد. دوره ابتدایی را در دبستان شهید آیت مشکان با موفقیت پشت...
بیاد شهدای عملیات خیبر
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و ادبيات » اشعار مرحوم محمود توکل »
زخون پاک یاران خمینی یکی سرداده اندر راه قرآن یکی مانند عباس علمدار یکی مانند قاسم در عروسی یکی همچون حبیب بن مظاهر همه فرمانبر پیر جماران یکی دستش بدامان وصال است خلیل شهمرادی کشته گردید بگو با مادر دلخون زارش که تابینی خلیلت گشته دامـاد زخون پاک یاران خمینی عزیزان پورزین العابدین رفت پدر یعقوب سان شد دیده اش کور برادرها شکسته بال گشتند زخون پاک یاران خمینی چرا دست اجل گردید گلچین گذشت ازجانو سوی جانان...
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و ادبيات » اشعار مرحوم محمود توکل »
زخون پاک یاران خمینی یکی سرداده اندر راه قرآن یکی مانند عباس علمدار یکی مانند قاسم در عروسی یکی همچون حبیب بن مظاهر همه فرمانبر پیر جماران یکی دستش بدامان وصال است خلیل شهمرادی کشته گردید بگو با مادر دلخون زارش که تابینی خلیلت گشته دامـاد زخون پاک یاران خمینی عزیزان پورزین العابدین رفت پدر یعقوب سان شد دیده اش کور برادرها شکسته بال گشتند زخون پاک یاران خمینی چرا دست اجل گردید گلچین گذشت ازجانو سوی جانان...
شهدا سال ۶۵ -زندگینامه شهید بهزاد نگهداری
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ »
قصه عشقبازی بهزاد با معشوق در میدان مبارزه، حکایتی دارد شنیدنی، باید که از روزنه چشم عشق شناس و گوش آشنا با نجوای عشق دید و شنید. باید که چون بهزاد بود، هم او که در تاریخ ۱۳۴۶/۴/۱ میان خانوادهای مذهبی و متدین، در روستای کوشکک به دنیا آمد و دوران طفولیت را در کانون گرمی گذراند که با اسلام و احکام اسلامی آشنایی داشت. خانهای که همسایه مسجد بود و همجواری با خانه خدا بهزاد را مسجدی...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ »
قصه عشقبازی بهزاد با معشوق در میدان مبارزه، حکایتی دارد شنیدنی، باید که از روزنه چشم عشق شناس و گوش آشنا با نجوای عشق دید و شنید. باید که چون بهزاد بود، هم او که در تاریخ ۱۳۴۶/۴/۱ میان خانوادهای مذهبی و متدین، در روستای کوشکک به دنیا آمد و دوران طفولیت را در کانون گرمی گذراند که با اسلام و احکام اسلامی آشنایی داشت. خانهای که همسایه مسجد بود و همجواری با خانه خدا بهزاد را مسجدی...
شهدا سال 65 -زندگینامه شهید علی زارعی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ »
هنوز از گوشه و کنار خانه گلی و روستایی صدای شیرین کودکی که برای ایستادن «یا علی» میگفت به گوش میرسد. کودکی که در تاریخ دهم تیرماه ۱۳۴۷ در روستای طشک نیریز، قدم به وادی حیات انسانی نهاد و نام زیبای «علی» را زیبنده وجود خود ساخت. دوران کودکی را در فضای معنوی و لطافت طبیعت روستایی با سرعت سپری کرد و برای آموختن راهی دبستان حکمت شد. با اتمام دوره ابتدایی در مدرسه ابنسینای طشک راهنمایی را...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ »
هنوز از گوشه و کنار خانه گلی و روستایی صدای شیرین کودکی که برای ایستادن «یا علی» میگفت به گوش میرسد. کودکی که در تاریخ دهم تیرماه ۱۳۴۷ در روستای طشک نیریز، قدم به وادی حیات انسانی نهاد و نام زیبای «علی» را زیبنده وجود خود ساخت. دوران کودکی را در فضای معنوی و لطافت طبیعت روستایی با سرعت سپری کرد و برای آموختن راهی دبستان حکمت شد. با اتمام دوره ابتدایی در مدرسه ابنسینای طشک راهنمایی را...
شهدا سال 64 -زندگینامه شهید سعید مهدی پور
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ »
در سومین روز از اردیبهشت سال ۱۳۴۷، همان زمان که دستهای بخشنده آسمان، زمین را با بارش بارانهای بهاری سرسبز و پرطراوت کرده بود، میان خانوادهای مذهبی در روستای ایج از توابع شهرستان استهبان، کودکی چشم به هستی گشود که زندگی را برای پدر و مادر سبزتر کرد. نام او را سعید نهادند و به تربیت او پرداختند. هنوز چند صباحی از نوازش دستهای پرمهر مادر بر سر سعید نمیگذشت که آن دستها با مرگ مادر سرد شدند...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ »
در سومین روز از اردیبهشت سال ۱۳۴۷، همان زمان که دستهای بخشنده آسمان، زمین را با بارش بارانهای بهاری سرسبز و پرطراوت کرده بود، میان خانوادهای مذهبی در روستای ایج از توابع شهرستان استهبان، کودکی چشم به هستی گشود که زندگی را برای پدر و مادر سبزتر کرد. نام او را سعید نهادند و به تربیت او پرداختند. هنوز چند صباحی از نوازش دستهای پرمهر مادر بر سر سعید نمیگذشت که آن دستها با مرگ مادر سرد شدند...
شهدا سال 62 -زندگینامه مفقودالاثر کرامت طهماسبی نگهداری
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۲ » مفقود الاثر کرامت طهماسبي نگهداري »
آنان که بیقرار رفتن بودند و بیتاب وصال، فرهادوش در پی شیرین، از هر آنچه تعلق بود، گسسته و جز ره کوی دوست هیچ نمیدیدند و نمیشناختند. کرامت از قبیله این ره پویان بود که ۱۳۴۲/۱۰/۱ در خانوادهای ساده و مذهبی در روستای کوشکک از توابع نیریز چشم به جهان گشود. راه و رسم زیستن را در کنار خانواده فراگرفت و آموختن فنون زندگی، راهی دبستان شد. دوره ابتدایی را در دبستان شهاب کوشکک به پایان رساند و...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۲ » مفقود الاثر کرامت طهماسبي نگهداري »
آنان که بیقرار رفتن بودند و بیتاب وصال، فرهادوش در پی شیرین، از هر آنچه تعلق بود، گسسته و جز ره کوی دوست هیچ نمیدیدند و نمیشناختند. کرامت از قبیله این ره پویان بود که ۱۳۴۲/۱۰/۱ در خانوادهای ساده و مذهبی در روستای کوشکک از توابع نیریز چشم به جهان گشود. راه و رسم زیستن را در کنار خانواده فراگرفت و آموختن فنون زندگی، راهی دبستان شد. دوره ابتدایی را در دبستان شهاب کوشکک به پایان رساند و...
شهدا سال 61 -وصیتنامه شهید خسرو حق شناس
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد خسرو حق شناس »
بسمالله القاصم الجبارین به نام خداوند در هم کوبنده ستمکاران ان الله یحب الذین یقاتلون فی سبیله صفا کانهم بنیان مرصوص خداوند دوست دارد کسانی را که درراه خدا جهاد میکنند و با دشمن مقاتله میکنند. چون سدی آهنین و استوار در صف واحد. درود و سلام بر امام امت خمینی کبیر و مردم شهیدپرور ایران. من خسرو حقشناس متولد 1341 به شماره شناسنامه 8، صادره از روستای خواجهجمالی، نام پدر باقر. من دوران ابتدایی را در آنجا گذراندم و بر اثر...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد خسرو حق شناس »
بسمالله القاصم الجبارین به نام خداوند در هم کوبنده ستمکاران ان الله یحب الذین یقاتلون فی سبیله صفا کانهم بنیان مرصوص خداوند دوست دارد کسانی را که درراه خدا جهاد میکنند و با دشمن مقاتله میکنند. چون سدی آهنین و استوار در صف واحد. درود و سلام بر امام امت خمینی کبیر و مردم شهیدپرور ایران. من خسرو حقشناس متولد 1341 به شماره شناسنامه 8، صادره از روستای خواجهجمالی، نام پدر باقر. من دوران ابتدایی را در آنجا گذراندم و بر اثر...
شهدا سال 63 -زندگینامه شهید شاه میرزا چوپانی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۳ »
هنگامیکه بادهای پاییزی برای جشن برگریزان، بر شاخسار درختان میوزیدند، در روستای خواجه جمالی از توابع آباده طشک، در میان خانوادهای مذهبی و کشاورز، کودکی نو رسیده متولد شد که بهار زندگی را با خود به همراه آورد. ۱۳۴۲/۷/۱ در جمع خانواده جای گرفت و نام او را شاهمیرزا نهادند. مهربانی و همت در کار را از دوران کودکی سرلوحه زندگی خود قرار داده و به علت بازماندن از تحصیل، همیشه بهعنوان بازویی توانمند در کنار پدر برای...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۳ »
هنگامیکه بادهای پاییزی برای جشن برگریزان، بر شاخسار درختان میوزیدند، در روستای خواجه جمالی از توابع آباده طشک، در میان خانوادهای مذهبی و کشاورز، کودکی نو رسیده متولد شد که بهار زندگی را با خود به همراه آورد. ۱۳۴۲/۷/۱ در جمع خانواده جای گرفت و نام او را شاهمیرزا نهادند. مهربانی و همت در کار را از دوران کودکی سرلوحه زندگی خود قرار داده و به علت بازماندن از تحصیل، همیشه بهعنوان بازویی توانمند در کنار پدر برای...
شهدا سال ۶۷ -زندگینامه شهید علی اکبر خازن
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ » شهيد علي اکبر خازن »
هر یک از یاران سفرکرده را داستانی است شنیدنی. داستان علیاکبر که شهادت را باب سعادت دانست و مشتاقانه بهسوی آن رفت، مخصوص به خود است. او که دهم مهرماه ۱۳۳۳، در شهرستان نیریز و میان خانوادهای متدین و مذهبی چشم به جهان گشود و راه زندگی را در پیش گرفت. دوره ابتدایی را در دبستان طباطبایی گذراند. برای ادامه تحصیل راهی دبیرستان امام خمینی شد و توانست با موفقیت مدرک پایان دوره متوسطه (دیپلم) را دریافت کند....
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ » شهيد علي اکبر خازن »
هر یک از یاران سفرکرده را داستانی است شنیدنی. داستان علیاکبر که شهادت را باب سعادت دانست و مشتاقانه بهسوی آن رفت، مخصوص به خود است. او که دهم مهرماه ۱۳۳۳، در شهرستان نیریز و میان خانوادهای متدین و مذهبی چشم به جهان گشود و راه زندگی را در پیش گرفت. دوره ابتدایی را در دبستان طباطبایی گذراند. برای ادامه تحصیل راهی دبیرستان امام خمینی شد و توانست با موفقیت مدرک پایان دوره متوسطه (دیپلم) را دریافت کند....
شهدا سال 65 -زندگینامه شهید سعید شاهدی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ » شهيد سعيد شاهدي »
سعید، بسان یاس سپیدی بود که ۱۳۴۸/۱/۲۴ در خانوادهای فرهنگی، فرهیخته، مذهبی و روحانی در میان آواز چلچلههای بهاری شکفته شد. چهره مهربان و دلنشین او دل هر بینندهای را مجذوب خود میکرد. سعید در خانهای پا به عرصه حیات گذاشته بود که جد مادری وی مرحوم حضرت حجتالاسلام والمسلمین حاج سید محمود ابطحی از سادات جلیلالقدر و از علمای نیریز، پایهگذار نیمی از آن بود. تحصیلات ابتدایی را در دبستان اهلی نیریز به پایان رساند و برای...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ » شهيد سعيد شاهدي »
سعید، بسان یاس سپیدی بود که ۱۳۴۸/۱/۲۴ در خانوادهای فرهنگی، فرهیخته، مذهبی و روحانی در میان آواز چلچلههای بهاری شکفته شد. چهره مهربان و دلنشین او دل هر بینندهای را مجذوب خود میکرد. سعید در خانهای پا به عرصه حیات گذاشته بود که جد مادری وی مرحوم حضرت حجتالاسلام والمسلمین حاج سید محمود ابطحی از سادات جلیلالقدر و از علمای نیریز، پایهگذار نیمی از آن بود. تحصیلات ابتدایی را در دبستان اهلی نیریز به پایان رساند و برای...