شهدا سال 60 -زندگینامه شهید رضا شاهمرادی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۰ » شهيد رضا شاهمرادي »
هوای غیر از سر برون کرده بود و مجنون صفت در پی لیلا شتاب رفتن داشت، جز به وصل نمیاندیشید و از سوختن بال و پر هراسی به دل راه نمیداد. 1/3/1344 آنگاه که دیده به جهان گشود نام «رضا» برای او برگزیدند تا رضای خود را از خالق هستی، بر رسیدن این تحفه گرانبها، اعلام کنند. محرومیت و کمی بضاعت باعث شد تا رضا از کودکی با رنج و سختی آشنا شود و زندگی در وادی محرومیت را...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۰ » شهيد رضا شاهمرادي »
هوای غیر از سر برون کرده بود و مجنون صفت در پی لیلا شتاب رفتن داشت، جز به وصل نمیاندیشید و از سوختن بال و پر هراسی به دل راه نمیداد. 1/3/1344 آنگاه که دیده به جهان گشود نام «رضا» برای او برگزیدند تا رضای خود را از خالق هستی، بر رسیدن این تحفه گرانبها، اعلام کنند. محرومیت و کمی بضاعت باعث شد تا رضا از کودکی با رنج و سختی آشنا شود و زندگی در وادی محرومیت را...
به یاد شهید عباس دهقانی
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و ادبيات » اشعار آقاي محمد معاني »
کشته راه خدا نوجوان دهقانیم کرده دیو پست استعمار قصد دین ما ایــن ستمکاران عالم در پی آئین مــا در ره قرآن و دین من یکی قربانیم خصم بد اندیش دارد عقده ها و کین ما پس فدای دیـن ما صد پیکـر خونین ما من مسلمانم غیورم شیعه و ایرانیم امر رهبر بود و حکم واجب قرآن ما دینپاک احمدی بین و دگر ایـران مـا مرجع تقلید و امر دین ما ایمان ما بعداز آن بنگـر پدر همعهدمــا پیمانما باید اندر...
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و ادبيات » اشعار آقاي محمد معاني »
کشته راه خدا نوجوان دهقانیم کرده دیو پست استعمار قصد دین ما ایــن ستمکاران عالم در پی آئین مــا در ره قرآن و دین من یکی قربانیم خصم بد اندیش دارد عقده ها و کین ما پس فدای دیـن ما صد پیکـر خونین ما من مسلمانم غیورم شیعه و ایرانیم امر رهبر بود و حکم واجب قرآن ما دینپاک احمدی بین و دگر ایـران مـا مرجع تقلید و امر دین ما ایمان ما بعداز آن بنگـر پدر همعهدمــا پیمانما باید اندر...
شهدا سال 64 -زندگینامه شهید بهرام خیراندیش
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ »
دریکی از آخرین روزهای سرد پاییزی که سرمای آن زیبایی و طراوت را از باغ و بستان برده بود، وجود نازنین کودکی زیبا، گرمابخش خانهای در روستای خواجهجمالی نیریز شد. ۱۳۲۰/۹/۱۸ در خانوادهای متدین و آشنا به اصول مبین اسلام بانام «بهرام» بهار زندگی را آغاز کرد. دوران طفولیت را در کانون گرم خانواده و با شیرینزبانی و مهربانی خاص کودکی به پایان برد. با گامهای کوچک اما مصمم خود دبستان وقار را طی کرد و تا کلاس...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ »
دریکی از آخرین روزهای سرد پاییزی که سرمای آن زیبایی و طراوت را از باغ و بستان برده بود، وجود نازنین کودکی زیبا، گرمابخش خانهای در روستای خواجهجمالی نیریز شد. ۱۳۲۰/۹/۱۸ در خانوادهای متدین و آشنا به اصول مبین اسلام بانام «بهرام» بهار زندگی را آغاز کرد. دوران طفولیت را در کانون گرم خانواده و با شیرینزبانی و مهربانی خاص کودکی به پایان برد. با گامهای کوچک اما مصمم خود دبستان وقار را طی کرد و تا کلاس...
شهدا سال 65 -زندگینامه شهید حسین اسماعیلی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ » شهيد حسين اسماعيلي »
حسین دومین کبوتر خونین بالی بود که عاشقانه آمد و مشتاقانه بهسوی معشوق رهسپار شد. او که با تولد خود در سال ۱۳۴۹، شمیم بهاری را در کوچههای روستای مشکان از توابع نیریز پراکند و جمع مذهبی و متدین خانواده اسماعیلی را شاد کرد. کودکی را با شادابی و طراوت سپری و دوره ابتدایی را در مدرسه ششم بهمن مشکان آغاز و به پایان برد. بعدازآن به دلیل عدم دسترسی به مدرسه در روستا و نبودن امکانات مادی...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ » شهيد حسين اسماعيلي »
حسین دومین کبوتر خونین بالی بود که عاشقانه آمد و مشتاقانه بهسوی معشوق رهسپار شد. او که با تولد خود در سال ۱۳۴۹، شمیم بهاری را در کوچههای روستای مشکان از توابع نیریز پراکند و جمع مذهبی و متدین خانواده اسماعیلی را شاد کرد. کودکی را با شادابی و طراوت سپری و دوره ابتدایی را در مدرسه ششم بهمن مشکان آغاز و به پایان برد. بعدازآن به دلیل عدم دسترسی به مدرسه در روستا و نبودن امکانات مادی...
شهدا سال 65 -زندگینامه شهید علی زارعی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ »
هنوز از گوشه و کنار خانه گلی و روستایی صدای شیرین کودکی که برای ایستادن «یا علی» میگفت به گوش میرسد. کودکی که در تاریخ دهم تیرماه ۱۳۴۷ در روستای طشک نیریز، قدم به وادی حیات انسانی نهاد و نام زیبای «علی» را زیبنده وجود خود ساخت. دوران کودکی را در فضای معنوی و لطافت طبیعت روستایی با سرعت سپری کرد و برای آموختن راهی دبستان حکمت شد. با اتمام دوره ابتدایی در مدرسه ابنسینای طشک راهنمایی را...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ »
هنوز از گوشه و کنار خانه گلی و روستایی صدای شیرین کودکی که برای ایستادن «یا علی» میگفت به گوش میرسد. کودکی که در تاریخ دهم تیرماه ۱۳۴۷ در روستای طشک نیریز، قدم به وادی حیات انسانی نهاد و نام زیبای «علی» را زیبنده وجود خود ساخت. دوران کودکی را در فضای معنوی و لطافت طبیعت روستایی با سرعت سپری کرد و برای آموختن راهی دبستان حکمت شد. با اتمام دوره ابتدایی در مدرسه ابنسینای طشک راهنمایی را...
شهدا سال 65 -زندگینامه شهید غریبعلی پرتو
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ »
۱۳۴۶/۱/۴ همراه با رسیدن بهار، در روستای وزیره از توابع بخش پشتکوه شهرستان نیریز، میان خانوادهای مذهبی و متدین، گل وجود کودکی نورس شکوفا شد. او را «غریبعلی» نامیدند و برای آموختن دانش راهی دبستان امام خمینی (کورش) شد و با موفقیت دوره ابتدایی را گذراند. سپس به دلیل بعضی مشکلات ترک تحصیل کرد و در روستا به کار کشاورزی و دامپروری پرداخت. بعد از انقلاب اسلامی با تشکیل پایگاههای بسیج، در روستا بهعنوان عضو فعال پایگاه مقاومت...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ »
۱۳۴۶/۱/۴ همراه با رسیدن بهار، در روستای وزیره از توابع بخش پشتکوه شهرستان نیریز، میان خانوادهای مذهبی و متدین، گل وجود کودکی نورس شکوفا شد. او را «غریبعلی» نامیدند و برای آموختن دانش راهی دبستان امام خمینی (کورش) شد و با موفقیت دوره ابتدایی را گذراند. سپس به دلیل بعضی مشکلات ترک تحصیل کرد و در روستا به کار کشاورزی و دامپروری پرداخت. بعد از انقلاب اسلامی با تشکیل پایگاههای بسیج، در روستا بهعنوان عضو فعال پایگاه مقاومت...
-حال و هوای معنوی بچه ها قبل از استقرار در خط
دانشنامه دفاع مقدس » آفندها و پدافندها » پدافندها »
آقای سمیع یزدانی در رابطه حال بچه های خط به ذکر خاطره ای می پردازد و میگوید: (1-YAZDANI-8) قبل از آنکه به خط خرمشهر برویم در پادگان امیدیه مستقر بودیم. بچهها صبحها قبل از اذان، در گوشه و کنار نماز خانه مشغول دعا، نیایش و نماز شب بودند و خود را از نظر معنوی آماده میکردند. بعد از اقـامـه نماز، ورزش و تمرین شروع می شد، و برخی اوقات شهید علیرضا اکرامپور در جلو حرکت می کرد و گردان پشت...
دانشنامه دفاع مقدس » آفندها و پدافندها » پدافندها »
آقای سمیع یزدانی در رابطه حال بچه های خط به ذکر خاطره ای می پردازد و میگوید: (1-YAZDANI-8) قبل از آنکه به خط خرمشهر برویم در پادگان امیدیه مستقر بودیم. بچهها صبحها قبل از اذان، در گوشه و کنار نماز خانه مشغول دعا، نیایش و نماز شب بودند و خود را از نظر معنوی آماده میکردند. بعد از اقـامـه نماز، ورزش و تمرین شروع می شد، و برخی اوقات شهید علیرضا اکرامپور در جلو حرکت می کرد و گردان پشت...
شهدا سال ۶۵ -زندگینامه شهید حسن برزو
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ »
زندگی در سایه آرامش و راحتی امروز من و شما مرهون آن دلاور مردانی است که خواب و آسایش را برخود نپسندیدند، حتی جان در این راه نهادند. حسن برزو یکی از آن مردان مردی است که در سال ۱۳۴۶ در روستای مشکان نیریز، میان خانوادهای مذهبی و متدین دیده به جهان گشود. پس از گذراندن دوران کودکی به مدرسه رفت و کسب علم و دانش را پیشه خود ساخت. پنج سال دوره ابتدایی را در مدرسه ششم...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ »
زندگی در سایه آرامش و راحتی امروز من و شما مرهون آن دلاور مردانی است که خواب و آسایش را برخود نپسندیدند، حتی جان در این راه نهادند. حسن برزو یکی از آن مردان مردی است که در سال ۱۳۴۶ در روستای مشکان نیریز، میان خانوادهای مذهبی و متدین دیده به جهان گشود. پس از گذراندن دوران کودکی به مدرسه رفت و کسب علم و دانش را پیشه خود ساخت. پنج سال دوره ابتدایی را در مدرسه ششم...
شهدا سال 60 -وصیتنامه شهید غلامرضا اکبری
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۰ » شهيد غلامرضا اکبري »
بسم الله الرحمن الرحیم ما اراده کردیم که سرانجام مستضعفان زمین را وارثان حقیقی زمین گردانیم . (سوره قصص آیه 5) با درود به رهبر انقلاب اسلامی ایران، امام خمینی و با درود به روان پاک شهدا، از کربلای حسین(ع) تا کربلای ایران. با عرض سلام، اعلام میکنم که رفتن من به جبهه برای احیای اسلام عزیز و دفاع از ارزشهای الهی و انسانی و به منظور حاکمیت ارزشهای والایی که امام تبلور آن است میباشد. آرزو دارم که نمیرم تا...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۰ » شهيد غلامرضا اکبري »
بسم الله الرحمن الرحیم ما اراده کردیم که سرانجام مستضعفان زمین را وارثان حقیقی زمین گردانیم . (سوره قصص آیه 5) با درود به رهبر انقلاب اسلامی ایران، امام خمینی و با درود به روان پاک شهدا، از کربلای حسین(ع) تا کربلای ایران. با عرض سلام، اعلام میکنم که رفتن من به جبهه برای احیای اسلام عزیز و دفاع از ارزشهای الهی و انسانی و به منظور حاکمیت ارزشهای والایی که امام تبلور آن است میباشد. آرزو دارم که نمیرم تا...
شهدا سال ۶۷ -زندگینامه شهید نظر نمایانی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ »
زیباترین قصههای انقلاب اسلامی، حدیث عاشقانی است که به گرد شمع انقلاب، بالوپر را سوخته و خاکستر پسندیدند تا نشانی از آنان برای نسل آینده باشد. شهید نظر نمایانی از دلدادگانی است که اول مهر سال ۱۳۴۵ در نیریز، میان خانوادهای زحمتکش و متدین چشم به جهان گشود. از همان کودکی با رنج و درد خو گرفت و به علت اوضاع خاص زندگی نتوانست به تحصیل بپردازد. از وقتیکه پاهایش توان رفتن و بازوانش توان برداشتن را یافت،...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ »
زیباترین قصههای انقلاب اسلامی، حدیث عاشقانی است که به گرد شمع انقلاب، بالوپر را سوخته و خاکستر پسندیدند تا نشانی از آنان برای نسل آینده باشد. شهید نظر نمایانی از دلدادگانی است که اول مهر سال ۱۳۴۵ در نیریز، میان خانوادهای زحمتکش و متدین چشم به جهان گشود. از همان کودکی با رنج و درد خو گرفت و به علت اوضاع خاص زندگی نتوانست به تحصیل بپردازد. از وقتیکه پاهایش توان رفتن و بازوانش توان برداشتن را یافت،...