نتایج جستجوی عبارت «اکبر ربیعی دبستان فرهنگ اسلامی مدرسه شهید دکتر مفتح هنرستان شهید باهنر لشکر 19 فجر ۱۳۴۹/۲/۲۰ ۱۳۶۵/۱/۱۸ ۱۳۶۵/۱۰/۳۰ کربلای ۳‌ کربلای ۴‌ کربلای ۵ لشکر ۱۹ فجر» در نوشته‌های دانشنامه دفاع مقدس:
من کار توی مشتم است
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و شوخ طبعيها » شوخي ها و لطيفه ها »
در خط پدافندی فاو، یکی از برادران که موهای سرش بلند شده بود گفت: اگر کسی پیدا می‌شد و سر من را اصلاح می کرد‌، خوب بود‌. شهید اکبر میرزاده که در آنجا حضور داشت بلافاصله گفت: "من کار تو مشتم است[1] " و اصلاح می‌کنم. خلاصه آنکه وی آن برادر را نشاند و شروع به اصلاح موهایش کرد. اما چون برای اولین بار بود که آن شهید اقدام به اصلاح سر می‌کرد باعث شد تا قیافه آن...
خاطراتی از شهدای عملیات والفجر هشت
دانشنامه دفاع مقدس » آفندها و پدافندها » عمليات والفجر هشت »
یاد و خاطره آزاد مردان شهید را همواره باید زنده نگاه داشت. چه اینکه شرح این راست قامتان جاودانه تاریخ برای همه نسلها آموزنده است. زیرا وقتی کشور در معرض هجوم و تجاوز بیگانه قرار می‌گیرد‌، ‌باید از وجب به وجب خاک پاک وطن دفاع کرد‌، هر چند که از نظر توان تسلیحاتی و فنآوری نظامی با مشکل روبرو باشیم. هر چند دشمن با تمام قدرت به میدان بیاید‌، باید به عناصر غنی فرهنگی‌، دینی و ملی اتکا...
شهدا سال 61 -زندگینامه شهید بیگ میرزا فریدونی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد بيگ ميرزا فريدوني »
بیگ‌میرزا فریدونی، ۱۳۴۴/۸/۹ در روستای رودخور در یک خانواده مذهبی و عشایری به دنیا آمد. دوران کودکی را بازندگی عشایری و تحت مراقبت و سرپرستی پدر، که فردی مؤمن و باخدا بود، پشت سر گذاشت. هفت‌ساله بود که برای تحصیل به دبستان عشایر لبو محمدی رودخور رفت. با موفقیت دوره ابتدایی را به پایان رساند و به دلیل بعد مسافت محل زندگی تا مدرسه، نتوانست به تحصیلات خود ادامه دهد. بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، به همت دولتمردان مسلمان،...
شهدا سال 61 -زندگینامه شهید افراسیاب اشناگر
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهید افراسیاب اشناگر »
من المومنین رجال صدقوا ما عاهدوا لله علیه فمنهم من قضی نحبه و منهم من ینتظر و مابدلو تبدیلا. (سوره احزاب، آیه 22 ) وقتی در بهار پرواز قشنگ پروانه‌ها را به تماشا می‌نشینی، خاطره صدها پروانه عاشق که با دیدن لاله‌های پرپر شده‌ انقلاب اسلامی خود نیز سوختن و به خاکستر شدند، بر سینه‌ات سنگینی می‌کند. شهید افراسیاب آشناگر یکی از همین پروانه‌ها بود که 3/1/1340 در نخستین روزهای بهاری در روستای کوشکک از توابع شهرستان نی‌ریز میان...
شهدا سال 63 -زندگینامه شهید احمد علی رنجبر
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۳ »
در این دنیا نگنجیدند و رفتند                                به روی مرگ خندیدند و رفتند آری! کبوتران شهر ما، دنیای خاکی را کوچک دیدند و برای پرواز در بی‌کرانه آسمان‌ها، بال در بال ملائک انداختند و با عشق لیلی، مجنون‌صفت به هجرت سر نهادند. احمد که در اولین روز شهریورماه سال ۱۳۴۰ در روستای چشمه شیرین بشنه، یکی از روستاهای دورافتاده شهرستان نی‌ریز و در میان خانواده‌ای...
شهدا سال 62 -زندگینامه شهید ابوالفتح شهاب الدینی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۲ » شهید ابوالفتح شهاب الدینی »
باب سخن را در خصوص زندگی بسیجی شهیدی می‌گشائیم که پروانه‌وار و عاشقانه به گرد شمع انقلاب اسلامی گشت و جان خود را برای حراست از آن فدا نمود و خاکستر وجودش را به نشانه‌ای از ایثار و جانبازی، در گوشه‌ای از خاک این مرز و بوم به یادگار گذاشت. این بسیجی، ابوالفتح شهاب الدینی بود که در 28 آبانماه سال 1342 در خانواده‌ای با ایمان و مسلمان، در شهرستان نی‌ریز دیده به جهان گشود. در کانون گرم...
شهدا سال 62 -زندگینامه شهید فریدون نقی زاده
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۲ » شهید فریدون نقی زاده »
در پنجم مرداد ماه سال 1344 در شهرستان نی‌ریز، بخش آباده طشک، در روستای طشک، میان خانواده‌ای متدین و مذهبی دیده به جهان گشود. دوران شیرین و زیبای کودکی را در کنار خانواده پشت سر گذاشت و در سال 1350 به مدرسه رفت. در دبستان حکمت روستای طشک، مشغول تحصیل شد. در مدرسه شاگرد بسیار مؤدب، با انضباط، خوش‌برخورد و خنده‌رو بود. ضعف مالی خانواده باعث شد تا از ادامه تحصیل خودداری کند و در کنار پدر مشغول...
شهدا سال 64 -زندگینامه شهید حسن لاریزاده
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ »
حتماً تجربه کرده‌ای که دل‌تنگی و انتظار تکراری نمی‌شود. هر بار که دل می‌گیرد و هوایی می‌شود، مثل این است که برای اولین بار محبت و عشق را به تجربه گذاشته‌ای و یادی از او می‌کنی! آری! یادی از حسن لاری زاده می‌کنیم که ۱۷ /۱۰ /۱۳۴۴ در شهرستان شهیدپرور نی‌ریز، میان خانواده‌ای متدین و عاشق ائمه اطهار (ع) قدم به عرصه هستی نهاد. در دامن‌پاک مادر و هدایت و حمایت بی‌دریغ پدر، گام‌های زندگی را یکی پس از...
شهدا سال 59 -زندگینامه شهید رضاقلی شکوهی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۵۹ »
پدر جان قاب عکس تو، روی پیشانی دیوار، زینت بخش خانه شده است. چهره مهتابی و نگاه شیرین و به یاد ماندنی‌ات، به خانه صفا و گرمی بخشیده است. فضای خانه بوی گل می‌دهد، از بوی آن معطر می‌شویم و بی‌قرار رفتن، ای کاش ما هم می‌توانستیم در کرانه‌های آسمان جای بگیریم. شهید رضا قلی شکوهی فرزند امیر‌قلی، در دوم خرداد ماه 1325 درخانواده‌ای از تبار مؤمنان در شهرستان نی‌ریز دیده به جهان گشود. دوران کودکی را در کانون...
شهدا سال 62 -زندگینامه شهید حسن معصومیان
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۲ » شهید حسن معصومیان »
آنگاه که نسیم بهاری لاله‌های زیبای دشتها را به رقص مستانه وامی‌داشت و بلبلان به ترانه‌سرایی در بوستان‌ها می‌پرداختند، حسن پا به عرصه هستی نهاد. آری! پانزدهمین روز از فروردین 1346 بود که در میان خانواده‌ای متدین و مذهبی با اولین گریه‌های خود همنوای بلبلان عاشق شد. دوران کودکی را در سایه‌سار پرمهر پدر و مادر سپری نمود و برای فراگرفتن علوم زندگی، دوره ابتدایی را در دبستان حاج قطبی آغاز و به پایان برد. سپس وارد مدرسه...