گیر کردن استخوان درگلو
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و شوخ طبعيها » شوخي ها و لطيفه ها »
زمانیکه گردان کمیل در پایگاه پنجم شکاری مستقر بود. یک شب شام یخنی بود. با عده ای از بچههای گردان از جمله شهید علی طاهری سر سفره در حال صرف شام بودیم. در همین بین دیدیم که شهید علی طاهری با اشاره میگوید: که استخوان در گلویش گیر کرده است. هر چه به پشت او زدیم، استخوان بیرون نیامد. ناچار او را به اورژانس بردیم. اورژانس هم نتوانست کاری انجام دهد و دکترا گفتند: باید به اهواز اعزامش...
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و شوخ طبعيها » شوخي ها و لطيفه ها »
زمانیکه گردان کمیل در پایگاه پنجم شکاری مستقر بود. یک شب شام یخنی بود. با عده ای از بچههای گردان از جمله شهید علی طاهری سر سفره در حال صرف شام بودیم. در همین بین دیدیم که شهید علی طاهری با اشاره میگوید: که استخوان در گلویش گیر کرده است. هر چه به پشت او زدیم، استخوان بیرون نیامد. ناچار او را به اورژانس بردیم. اورژانس هم نتوانست کاری انجام دهد و دکترا گفتند: باید به اهواز اعزامش...
شهدا سال 61 -دفترچه شعر شهید مجید محمدزاده -باز هم کوچ
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد مجيد محمدزاده »
به سرایم چه آمدی این بار به هوایم چه آمدی ای یار بار بستیم و قصدِ کوچ شده است کوچ از این دیار پوچ شده است بگرفتم بدوش کوله خویش دارم اینجا به لب ترانه خویش ما که بار رحیل بربستیم رخت خود زین فسانه بربستیم قصد بازی دگر بود در سر سوی جای دگر رود پیکر زین هوای گرفته و غمگین زین نگار ذلیل بی تمکین زین چراغ فسرده در طوفان زین قدمگاه پست بیعصیان دل دگر من بریدهام ای یار سوی یاری دگر روم این بار تا در آغوش گیرم او را...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد مجيد محمدزاده »
به سرایم چه آمدی این بار به هوایم چه آمدی ای یار بار بستیم و قصدِ کوچ شده است کوچ از این دیار پوچ شده است بگرفتم بدوش کوله خویش دارم اینجا به لب ترانه خویش ما که بار رحیل بربستیم رخت خود زین فسانه بربستیم قصد بازی دگر بود در سر سوی جای دگر رود پیکر زین هوای گرفته و غمگین زین نگار ذلیل بی تمکین زین چراغ فسرده در طوفان زین قدمگاه پست بیعصیان دل دگر من بریدهام ای یار سوی یاری دگر روم این بار تا در آغوش گیرم او را...
شهدا سال 63 -زندگینامه شهید علیرضا بیگی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۳ »
علیرضا زندگی ساده، زیبا و پر از صفای خود را در سوم مهرماه ۱۳۲۱ در روستای بندنو بخش سرچهان از توابع صفاشهر در خانوادهای متدین و مسلمان آغاز نمود. در دامان پر از عطوفت مادر و در سایه پرمهر پدر دوره کودکی را پشت سر گذاشت. الفبای مبانی دینی را از خانواده فراگرفت و برای کسب معرفت و دانش راهی دبستان شد. بعد از پایان دوره ابتدایی از ادامه تحصیل منصرف و به کار کشاورزی و دامداری مشغول...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۳ »
علیرضا زندگی ساده، زیبا و پر از صفای خود را در سوم مهرماه ۱۳۲۱ در روستای بندنو بخش سرچهان از توابع صفاشهر در خانوادهای متدین و مسلمان آغاز نمود. در دامان پر از عطوفت مادر و در سایه پرمهر پدر دوره کودکی را پشت سر گذاشت. الفبای مبانی دینی را از خانواده فراگرفت و برای کسب معرفت و دانش راهی دبستان شد. بعد از پایان دوره ابتدایی از ادامه تحصیل منصرف و به کار کشاورزی و دامداری مشغول...
شهدا سال 66 -زندگینامه شهید حسین مهربان
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۶ » شهید حسین مهربان »
در سحرگاه 1366/1/5 همزمان با روز عید قربان، روزی که حضرت ابراهیم(ع) شاد و خرسند از عنایت الهی در رسیدن قربانی به جای اسماعیل(ع) بود،ـ حسین، خانه کوچک و باصفای خانوادهای ساده و زحمتکش را پر از شادی کرد. شش ساله بود که راهی مدرسه شد. دوران تحصیلی خود را تا کلاس پنجم در مدرسه اهلی نیریزی گذراند و پس از آن ترک تحصیل کرد و به کار آزاد پرداخت. ـ آخرین حرفه او نقاشی ساختمان بودـ در...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۶ » شهید حسین مهربان »
در سحرگاه 1366/1/5 همزمان با روز عید قربان، روزی که حضرت ابراهیم(ع) شاد و خرسند از عنایت الهی در رسیدن قربانی به جای اسماعیل(ع) بود،ـ حسین، خانه کوچک و باصفای خانوادهای ساده و زحمتکش را پر از شادی کرد. شش ساله بود که راهی مدرسه شد. دوران تحصیلی خود را تا کلاس پنجم در مدرسه اهلی نیریزی گذراند و پس از آن ترک تحصیل کرد و به کار آزاد پرداخت. ـ آخرین حرفه او نقاشی ساختمان بودـ در...
به یاد شهید سید رضا اسدی و جمعی از شهدای کوی سجاد
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ »
جام شهادت نوش جان ای سرفرازانبستیدپیمان باخدای نوجوانان خون شما دارد پــیام عــزّ و ایـــمان پاینده بادا نامتان درروزگاران دادیدخون تا زنده ماند دین و قرآن جام شهادت نوش جان ای ســرفرازان پاینده بادا نامتان درروزگاران اسلام را با خون خود پاینده کردید میثاق خود را با خــدا بـردید پــایان نور الهی در جهان تابنده کردید جام شهادت نوش جـــان ای سرفرازان پاینده بادا نامتان در روزگاران مردانه سوی جبهه ها پرواز کردید کردید با دشمن عجب جنگی نمــایان دل با خدا...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ »
جام شهادت نوش جان ای سرفرازانبستیدپیمان باخدای نوجوانان خون شما دارد پــیام عــزّ و ایـــمان پاینده بادا نامتان درروزگاران دادیدخون تا زنده ماند دین و قرآن جام شهادت نوش جان ای ســرفرازان پاینده بادا نامتان درروزگاران اسلام را با خون خود پاینده کردید میثاق خود را با خــدا بـردید پــایان نور الهی در جهان تابنده کردید جام شهادت نوش جـــان ای سرفرازان پاینده بادا نامتان در روزگاران مردانه سوی جبهه ها پرواز کردید کردید با دشمن عجب جنگی نمــایان دل با خدا...
شهدا سال 65 -زندگینامه شهید حیدر بیاتی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ » شهيد حيدر بياتي »
قلم را با شور عشق بر کاغذ میدوانیم تا سطوری که مینگارد از شهیدی باشد که آیههای ایثار را در مدرسه عشق آموخت و در میدان عمل به منصه ظهور گذاشت. از حیدر بیاتی مینویسیم که در تاریخ دهم مهرماه سال ۱۳۴۱ در روستای چاهکورکی نیریز به جمع خانوادهای متدین و باایمان پیوست و با حضور خود شادی را به ارمغان آورد. دوران کودکی را در دامان مادری مهربان و پدری بامحبت سپری کرد و از هفتسالگی راهی...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ » شهيد حيدر بياتي »
قلم را با شور عشق بر کاغذ میدوانیم تا سطوری که مینگارد از شهیدی باشد که آیههای ایثار را در مدرسه عشق آموخت و در میدان عمل به منصه ظهور گذاشت. از حیدر بیاتی مینویسیم که در تاریخ دهم مهرماه سال ۱۳۴۱ در روستای چاهکورکی نیریز به جمع خانوادهای متدین و باایمان پیوست و با حضور خود شادی را به ارمغان آورد. دوران کودکی را در دامان مادری مهربان و پدری بامحبت سپری کرد و از هفتسالگی راهی...
خط پدافندی تپه کدو
دانشنامه دفاع مقدس » آفندها و پدافندها » پدافندها »
تپه کدو یکی از تپههای استراتژیک منطقه غرب و مشرف بر پادگان حاج عمران عراق میباشد که در عملیات والفجر دو به تصرف نیروهای خودی درآمد. حفظ این تپه از اهمیت بسیار بالایی برخوردار بود. چون هر طرفی که در آن مستقر میشد، بر کل منطقه حاج عمران اشراف داشته و می توانست تحرک نیروهای طرف مقابل را کاملا" کنترل و بر آن اجرای آتش نماید . نگهداری و حفاظت از این تپه در سال 1362 به گردان کمیل...
دانشنامه دفاع مقدس » آفندها و پدافندها » پدافندها »
تپه کدو یکی از تپههای استراتژیک منطقه غرب و مشرف بر پادگان حاج عمران عراق میباشد که در عملیات والفجر دو به تصرف نیروهای خودی درآمد. حفظ این تپه از اهمیت بسیار بالایی برخوردار بود. چون هر طرفی که در آن مستقر میشد، بر کل منطقه حاج عمران اشراف داشته و می توانست تحرک نیروهای طرف مقابل را کاملا" کنترل و بر آن اجرای آتش نماید . نگهداری و حفاظت از این تپه در سال 1362 به گردان کمیل...
خاطراتی از شهید سعید شاهدی در گفتگو با خانواده شهید
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ » شهيد سعيد شاهدي »
«ما از مردم پنهان میکنیم که خانوادهی شهید هستیم تا جوردیگری به مانگاه نکنند!» این جملهی یک مادر شهید است و نشانهای تأسفبار از وضعیت قهرمانان ملی ما که یا جانشان را در راه اسلام و وطن گذاشتند، یا تکهای از وجودشان را! و حالا خانوادههای آنان علاوه بر داغ عزیز، باید بار گران این ناملایمات و برداشتهای اجتماعی را نیز به دوش بکشند. این نشانهها را میتوان در برخی صحبتهای مردم نیز دریافت؛ صحبتهایی از این دست که: «هرچه سهمیه...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ » شهيد سعيد شاهدي »
«ما از مردم پنهان میکنیم که خانوادهی شهید هستیم تا جوردیگری به مانگاه نکنند!» این جملهی یک مادر شهید است و نشانهای تأسفبار از وضعیت قهرمانان ملی ما که یا جانشان را در راه اسلام و وطن گذاشتند، یا تکهای از وجودشان را! و حالا خانوادههای آنان علاوه بر داغ عزیز، باید بار گران این ناملایمات و برداشتهای اجتماعی را نیز به دوش بکشند. این نشانهها را میتوان در برخی صحبتهای مردم نیز دریافت؛ صحبتهایی از این دست که: «هرچه سهمیه...
شهدا سال 62 -زندگینامه شهید مختار محسنی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۲ » شهيد مختار محسني »
آرزویش اقامه نماز بود. چون نماز را نه یک عبادت تنها و سفارش پیامبر (ص)، بلکه حلقه وصل با دوست میدانست. او که در ۱۳۴۶/۱/۲۰ همراه با شکوفایی گلهایی بهاری در روستای مشکان از توابع شهرستان نیریز در میان خانوادهای زحمتکش و متدین غنچه وجودش شکوفا شد. نام مختار را بر او پسندیدند و با مهربانی و همت در تربیتش کوشیدند. در سن ششسالگی پا به دبستان گذاشت و تحصیلات ابتدائی را در روستا به اتمام رساند. از دوره...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۲ » شهيد مختار محسني »
آرزویش اقامه نماز بود. چون نماز را نه یک عبادت تنها و سفارش پیامبر (ص)، بلکه حلقه وصل با دوست میدانست. او که در ۱۳۴۶/۱/۲۰ همراه با شکوفایی گلهایی بهاری در روستای مشکان از توابع شهرستان نیریز در میان خانوادهای زحمتکش و متدین غنچه وجودش شکوفا شد. نام مختار را بر او پسندیدند و با مهربانی و همت در تربیتش کوشیدند. در سن ششسالگی پا به دبستان گذاشت و تحصیلات ابتدائی را در روستا به اتمام رساند. از دوره...
زندگینامه جانباز عباس زارع
دانشنامه دفاع مقدس » زندگينامه و آثار مکتوب جانبازان »
عباس فرزند حاجی، در سال 1337 در شهر نیریز در خانوادهای مسلمان، زحمتکش و بیآلایش دیده به جهان گشود. تا کلاس سوم ابتدایی در نیریز درس خوانده و سپس ترک تحصیل نمود و در کنار پدر مشغول کار گردید. وی در دوران جوانی به شغل رانندگی روی آورد و به عنوان راننده ماشن آلات سنگین به استخدام شهرداری نیریز در آمد. در اوایل سال 1365 به همراه جمعی از کارکنان شهرداری جهت انجام عملیات راهسازی عازم منطقه آبادان...
دانشنامه دفاع مقدس » زندگينامه و آثار مکتوب جانبازان »
عباس فرزند حاجی، در سال 1337 در شهر نیریز در خانوادهای مسلمان، زحمتکش و بیآلایش دیده به جهان گشود. تا کلاس سوم ابتدایی در نیریز درس خوانده و سپس ترک تحصیل نمود و در کنار پدر مشغول کار گردید. وی در دوران جوانی به شغل رانندگی روی آورد و به عنوان راننده ماشن آلات سنگین به استخدام شهرداری نیریز در آمد. در اوایل سال 1365 به همراه جمعی از کارکنان شهرداری جهت انجام عملیات راهسازی عازم منطقه آبادان...
قبلي 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 18 19 20 21 22 23 24 25 26 27 28 29 30 31 32 33 34 35 36 37 38 39 40 41 42 43 44 45 46 47 48 49 50 51 52 53 54
55
56 57 58 59 60 61 62 63 64 65 66 67 68 69 70 71 72 73 74 75 76 77 78 79 80 81 82 83 84 85 86 87 88 89 90 91 92 93 94 95 96 97 98 99 100 101 بعدي