نتایج جستجوی عبارت «شهادت حسین عیدی» در نوشته‌های دانشنامه دفاع مقدس:
شهدا سال ۶۷ -زندگینامه شهید علیرضا شناور
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ »
وقتی به آسمان نگاه می‌کنم، وقتی هنگام شب، در میان ستاره‌ها به دنبال تو می‌گردم، یاد روزها و شب‌هایی می‌افتم که تو چشم از آسمان برنمی‌داشتی و با تعجب می‌گفتی: می‌دانی هرکدام از ما یک ستاره داریم؟ من توی آسمان، روز و شب به دنبال ستاره تو می‌گردم، کدامین ستاره‌ای؟ کجای آسمانی؟ ستاره وجود علیرضا، ۱۳۴۷/۹/۲۰ در نی‌ریز طلوع کرد و خانواده مذهبی و متدینش او را چون نگینی زیبا در میان گرفتند و در کانون گرم خود به...
شهدا سال 66 -زندگینامه شهید محمدرضا بیاتی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۶ » شهید محمدرضا بیاتی »
قدم در وادی عشق نهاده و دل در کمند زلف سیاه یار گرفتار کرده بود. جز دیار رخ یار هوای در سرش نبود. او که ۱۳۴۷/۶/۵ در خانواده‌ای متدین، در روستای چاه‌گز از توابع بخش آباده طشک نی‌ریز غزل زندگی را با گریه‌های کودکانه سروده و بشارت رویش و بقا را با خود به همراه داشت. آنگاه‌که کودکی را پشت سر نهاد برای فراگیری علم و دانش وارد دبستان شهید جلالی در چاه‌گز شد و با نمراتی بسیار...
شهدا سال 64 -زندگینامه شهید کهزاد رحمانی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » شهيد کهزاد رحماني »
کهزاد، عاشقی بود که دل در کمند معشوق نهاده بود و آرزوی رسیدن به وصال یار، هرلحظه او را مشتاق‌تر می‌کرد. او که با فرارسیدن بهار ـ ۱۳۴۸/۱/۱ ـ چون غنچه‌ای زیبا، میان خانواده‌ای مذهبی، در شهرستان نی‌ریز، بخش آباده طشک، روستای کوشکک شکفته شد، لبخند شادی را به لب‌های مادر و پدر نشاند. روزگار کودکی را به‌سرعت سپری ساخت و برای آموختن راهی دبستان شد. دوره ابتدائی را در دبستان شهاب کوشکک با موفقیت به پایان رساند...
شهدا سال 64 -زندگینامه شهید جهانبخش میرشکاری
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » شهيد جهانبخش ميرشکاري »
چهاردهمین روز از مهر سال 1348، زردی برگ درختان و ریزش آنها حکایت از رسیدن فصل خزان را می‌کرد. صبحگاه همان روز در روستای طشک، از توابع آباده طشک، میان خانواده‌ای متدین و مذهبی، طفلی چشم به جهان گشود که همراه خود بهار پر طراوت زندگی را در خزان نمایان ساخت. نام جهانبخش را برای او برگزیدند و در دامان پر مهر خود به تربیت وی همت گماشتند. گامهای مصمم خود را برای فراگرفتن دانش به سوی دبستان...
شهدا سال 59 -وصیتنامه شهید علی شیر آبیار
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۵۹ » شهيد علي شير آبيار »
بسم الله الرحمن الرحیم چون توفیقات پروردگار جهان و جهانیان و تائیدات خداوند متعال شامل حال اینجانب علی شیر آبیار فرزند غلامحسین، دارای شناسنامه 69 صادره ازسیرجان، تولد 1328 گردید، لذا با طیب خاطر و صحت مشاعر بنا را بر وصیت گذاشت. اعترافات: گواهی می‌دهم به یکتایی و بی‌همتایی پروردگار جهان و جهانیان. گواهی می‌دهم که حضرت محمد بن عبدالله(ص) بنده خدا و آخرین فرد از پیغمبرانست. گواهی می‌دهم به امامت حضرت علی بن ابیطالب(ع) امیرمؤمنان و یازده تن دیگر...
شهدا سال 64 -زندگینامه شهید محمد جواد قانع
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » شهيد محمد جواد قانع »
آن روز که قناریها با آواز زیبای خود، بهار را جشن گرفته بودند و گل‌های بهاری با رایحه دل‌انگیز فضای دشت و دمن را معطر ساخته بودند، وجود محمدجواد در چهارمین روز از اردبیهشت 1347 در شهرستان نی‌ریز، میان خانواده‌ای متدین و مذهبی، طراوت بخش خانه شد و شادی را برای اهل آن به ارمغان آورد. وی دومین کبوتر خونین بالی بود که الفبای خداپرستی را در دامن پاک مادر و آغوش گرم پدر فراگرفت و با محبت...
زندگینامه جانباز الله مراد مقصودی
دانشنامه دفاع مقدس » زندگينامه و آثار مکتوب جانبازان »
الله مراد مقصودی فرزند حسین، در تاریخ 17 مردادماه سال 1335 در شهر آباده‌طشک از توابع شهرستان نی‌ریز بدنیا آمد. او در خانواده‌ای متدین پرروش یافت. وی بعلت فراهم نبودن شرایط تحصیل نتوانست به تحصیل بپردازد و از دوران کودکی سعی نمود تا به خانواده کمک نماید، به همین خاطر به شغل کشاورزی پرداخت. ایشان مدتی در شهر اصفهان مشغول به کار شد و در سال 1357 در جلسات محرمانه نیروهای حزب الله شرکت می‌نمود و در راهپیمائی‌ها...
شهدا سال 64 -خاطراتی از شهید غلامرضا جمشیدی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » شهيد غلامرضا جمشيدي »
خاطره‌ای از پدر شهید: در عملیات خیبر، غلامرضا 15 ساله بود و ایشان را به جبهه اعزام نمی‌کردند. وی کارت عضویت اینجانب (کارت طرح لبیک) را برمی‌دارد و عکس خودش را روی آن می‌چسباند. اما مسئولین متوجه می شوند و از اعزام او جلوگیری می‌کنند. خاطره‌ای از مادر شهید: آخرین باری که به مرخصی آمده بود صورتش را بوسیدم، با توجه به احساسات مادری، گریه کردم و گفتم: غلامرضا، تو را به خدا و امام زمان(عج) می‌سپارم. او هم...
شهدا سال 66 -زندگینامه شهید ناصر اشرف نیا
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۶ » شهید ناصر اشرف نیا »
چلچله‌ها و قناری‌ها بر روی درختان تازه به شکوفه نشسته، طلوع ستاره ناصر را ۱۳۴۹/۱/۹ در روستای ریزآب نی‌ریز جشن گرفتند و شادباش گفتند. ناصر با طی کردن دوران کودکی، تحصیلات ابتدایی را در دبستان شهید باهنر به پایان رساند. لکن به علت عدم امکانات از ادامه تحصیل بازماند و همراه و همدوش پدر در زمین کشاورزی به کار پرداخت. با وجود اینکه در اوایل انقلاب کوچک بود، لکن علاقه زیادی به امام خمینی (ره) داشت و بعد از...
شهدا سال ۶۵ -زندگینامه شهید بهزاد نگهداری
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ »
قصه عشق‌بازی بهزاد با معشوق در میدان مبارزه، حکایتی دارد شنیدنی،‌ باید که از روزنه چشم عشق شناس و گوش آشنا با نجوای عشق دید و شنید. باید که چون بهزاد بود،‌ هم او که در تاریخ ۱۳۴۶/۴/۱ میان خانواده‌ای مذهبی و متدین، در روستای کوشکک به دنیا آمد و دوران طفولیت را در کانون گرمی گذراند که با اسلام و احکام اسلامی آشنایی داشت. خانه‌ای که همسایه مسجد بود و هم‌جواری با خانه خدا بهزاد را مسجدی...