نتایج جستجوی عبارت «نحوه عملکرد گردان کمیل در عملیات کربلای 8 و رشادتهای شهید اکبر میرزاده» در نوشته‌های دانشنامه دفاع مقدس:
شهدا سال 64 -زندگینامه شهید سید محمد حسین موسوی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ »
هر کس برای رسیدن به هدفش چیزی و متاعی را می‌دهد. شهید بهترین و عزیزترین متاع خویش، یعنی جانش را در طبق اخلاص می‌گذارد و به‌سوی معبود و معشوق می‌شتابد. سید محمدحسین موسوی ۱۳۴۷/۵/۲۵ در قریه رودخورِ بخش پشتکوه از توابع شهرستان نی‌ریز، میان خانواده‌ای متدین و مذهبی از سلسله سادات، در یک روز گرم تابستان،‌ وجودش گرمابخش محفل خانواده شد. هفت سال دوران کودکی را با جست‌وخیزهای کودکان و بازی در کوچه‌باغ‌های روستا پشت سر گذاشت. در هفتمین...
شهدا سال 60 -زندگینامه شهید حسین نصیرپور
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۰ » شهيد حسين نصيرپور »
آنانکه ره عشق گزیدند همه در معرکه روکــن فتح از عشق است در کوی حقیقت آرمیدند همه هـر چند سپـــاه او شهیدنـد همــه سروان نیروی هوائی، حسین نصیرپور، لاله‌ایی از لاله‌زار خطه نی‌ریز و گلی از گلستان عشق و ایثار، فرزند لطف‌الله، در روز بیستم دی ماه 1334غنچه وجودش شکفت. روزها و ماهها را سپری کرد و برای فراگیری علم و دانش، وارد دبستان امیرکبیر شد. پس از طی دوره راهنمایی، تحصیل‌اش را در دبیرستان امام خمینی (احمد نی‌ریزی)...
به یاد شهید منصور مبارکی
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و ادبيات » اشعار آقاي محمد معاني »
مبارک نام زیبایـم به جوشن بوده مـــــأوایم دلاور مرد دریایم مــــنم مــنصـــــــــور مــــنم مــنصـــــــــور براه دین ایمـانــم گرامــــی مـلک ایرانــــم برای حفظ قرآنم فــدا شـــد قــــد رعنایم مــــنم مــنصـــــــــور فراز نا‌و جوشن من گرفتم جان‌دشمن مـــــن بدم‌چون‌کوه‌آهن‌من جهان بــشنیده آوایـــــم مــــنم مــنصـــــــــور زدم‌ برخصم‌ دون‌پیــکان عجب‌تـــر دشمن انســان به‌آمریکا همان شیطان که شادان شد سراپایــــم مــــنم مــنصـــــــــور به گرداب و به طوفانهـــا میان بـــرق ســوزانـــــها به امواج خروشانها مقــاومــتر زدریـــایــــم مــــنم مــنصـــــــــور چو دیدم خصم بد اختر زدم بـر جـان او اخـــــگر شدم‌چون‌کوه‌وچون‌آذر چنین بد شیـــوه و رایــم مــــنم...
شهدا سال 64 -زندگینامه شهید محمود زردشت
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ »
سال ۱۳۴۴ عطر دل‌انگیز وجود کودکی زیبا در شهرستان نی‌ریز، میان خانواده‌ای متدین جان‌ها را مجذوب خود کرد. نورسیده را به آغوش کشیدند و با خواندن اذان و اقامه در گوش وی، نام او را «محمود» نهادند. دوران طفولیت را به‌سرعت پشت سر گذاشت و برای آموختن فنون زندگی، در هفت‌سالگی وارد دبستان پروین اعتصامی شد و تحصیلات خود را تا پنجم ابتدایی ادامه داد. سپس به دلایلی از ادامه تحصیل منصرف و مشغول کار شد. با اوج‌گیری...
شهدا سال 64 -وصیتنامه شهید رمضان خورشیدی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » شهيد رمضان خورشيدي »
بسم الله الرحمن الرحیم بنده [اینجانب] رمضان خورشیدی، ساکن نی‌ریز فارس، بخش پشتکوه مشکان، در مورد شهادت، اگر نصیبم شود، با شما چند کلمه‌ای گفتگو دارم: امیدوارم که این عراقی‌ها را به درک واصل کنم و بعد شهید شوم. من نمی‌توانم ببینم که برادرانم در جبهه‌های سوسنگرد و جنوب کشور بجنگند و شهید و مجروح شوند، ولی من در اینجا بنشینم و کار دیگری انجام دهم. هدفم استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی ایران و محکم شدن [پایه‌های] انقلاب اسلامی و...
همان... را که برای خودمان نگه داشته ایم بده
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و شوخ طبعيها » شوخي ها و لطيفه ها »
محل استقرار گردان مدتها در پادگان امام خمینی‌(ره) واقع در جاده اهواز اندیمشک بود. آقایان قاسم ملایی و علیرضا نامور در تدارکات گردان مشغول خدمت بودند. وقتی بچه‌ها برای گرفتن مایحتاجی مانند شلوار‌، شامپو‌، زیر پیراهن و‌... مراجعه می‌کردند‌. آقای نامور می گفت: فعلا" نداریم . بعضی وقتها که مراجعه کننده ، ناراحت می شد، می‌گفت: به کربلائی قاسم مراجعه کن و بگو همان (مثلا" زیر پیراهنی) که برای خودمان نگه داشته‌ایم را بده. این مسأله‌ای شایع در...
شهدا سال 61 -زندگینامه شهید خداداد خسروی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهید خداداد خسروی »
دلش کربلایی بود و ورد زبانش «یا لیتنا کنا معکم». از غیر او گذشته بود و دل را برای ابتلا به بلای کربلا مهیا نموده بود. می‌خواست با تن خونین و سر شکافته، گفتارش را به عمل برساند. آن شد که او می‌خواست. او که در یازدهم مهر ماه سال 1346 در میان زیبایی‌های طبیعت که با رنگارنگی برگهای درختان پاییزی ملون شده بود، در یکی از روستاهای شهرستان فسا ـ یاسریه (خورنگان)ـ پای در محیط خانواده‌ای متعهد...
شهدا سال 61 -زندگینامه شهید حسین کوشککی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهید حسین کوشککی »
حسن آباد کوشکک از توابع آباده طشک نی‌ریز در تاریخ 6/12/ 1317 شاهد تولد کودکی بود که در میان خانواده‌ای پاک و بی‌آلایش پا به عرصه وجود گذاشت. اورا حسین نامیدند و در گرمای وجودش، سرمای زمستان را فراموشی سپردند. دوران کودکی را در کنار مزارع طلایی گندم و سرسبزی باغات سپری کرد و در دبستان شهاب‌الدین کوشکک دوره ابتدایی را آغاز و به سرانجام رساند. سپس به کشاورزی پرداخته و از همان کودکی با کارهای سخت آشنا...
شهدا سال 60 -زندگینامه شهید ببراز کرمی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۰ »
از باده ولایت نوشیده و همچو فرهاد در پی شیرین، مست و غزلخوان، عزم کوی بیستون کرده بود، تا مگر یار لطفی کند و دست در دستش نهد. ببراز کرمی فرزند علی‌باز، در تاریخ 16/1/1336 در بخش سرچهان درخانواده‌ای کشاورز، زحمتکش و مذهبی دیده به جهان گشود. (سرچهان در آن زمان در حوزه تقسیمات کشوری نی‌ریز قرار داشت) بعلت نبود امکانات آموزشی، از تحصیل محروم ماند و همراه پدر به کشاورزی و دامداری پرداخت. پس از مدتی به روستای...
شهدا سال 64 -وصیتنامه شهید علی محمد معانی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » شهيد علي محمد معاني »
بسم الله الرحمن الرحیم ان الله یحب الذین یقاتلون فی سبیله صفاً کانهم بنیان مرصوص.1 به نام الله یاری دهنده روح‌الله و به نام منجی عالم حضرت مهدی(عج). درود و سلام بر شهدای انقلاب و معلولین و مجروحین جنگ تحمیلی. سلام علیکم، پس از عرض سلام، سلامتی شما را از خداوند تبارک‌ و تعالی خواهانم، چون که ما آماده رفتن به عملیات پیروزمندانه می‌باشیم، بنا به تکلیف شرعی خود، چند کلمه‌ای وصیت می‌کنم. خداوندا! ما را در راهت ثابت قدم...