شهدا سال 65 -زندگینامه شهید مرتضی یاراحمدی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ »
۱۳۴۳/۴/۱۷ مژده ورود مرتضی به جمع خانواده مسلمان و متدین یاراحمدی را در شهرستان فسا، به پدر او دادند. باتربیت اسلامی خانواده از کودکی علاقهای خاص به اسلام و اهلبیت (ع) پیدا کرد. مرتضی دو سال از عمر خود را در دبستان شهید فرجالله یاراحمدی رودخور گذرانید و بعدازآن مدرسه را رها و همراه پدر به امور کشاورزی پرداخت. با پیروزی انقلاب اسلامی و تشکیل بسیج و پایگاه مقاومت، در آن نهاد مردمی ثبتنام و یکی از اعضای...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ »
۱۳۴۳/۴/۱۷ مژده ورود مرتضی به جمع خانواده مسلمان و متدین یاراحمدی را در شهرستان فسا، به پدر او دادند. باتربیت اسلامی خانواده از کودکی علاقهای خاص به اسلام و اهلبیت (ع) پیدا کرد. مرتضی دو سال از عمر خود را در دبستان شهید فرجالله یاراحمدی رودخور گذرانید و بعدازآن مدرسه را رها و همراه پدر به امور کشاورزی پرداخت. با پیروزی انقلاب اسلامی و تشکیل بسیج و پایگاه مقاومت، در آن نهاد مردمی ثبتنام و یکی از اعضای...
شهدا سال 61 -زندگینامه شهید فرج الله یاراحمدی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد فرج الله ياراحمدي »
شهید فرجالله یاراحمدی فرزند حاج سیفالله، در سال ۱۳۳۵ در یک خانواده مذهبی در روستای رودخور از توابع شهرستان نیریز چشم به جهان گشود. دوران طفولیت را در خانهای ساده، ولی آکنده از عشق به خدا و اهلبیت عصمت و طهارت (ع)، در کنار پدر و مادری مهربان سپری کرد. دبستان شهید دستغیب را جهت کسب علم و دانش انتخاب و تا پایان دوره ابتدایی به تحصیل پرداخت. شرایط سخت زندگی او را وادار ساخت تا ترک تحصیلکرده...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد فرج الله ياراحمدي »
شهید فرجالله یاراحمدی فرزند حاج سیفالله، در سال ۱۳۳۵ در یک خانواده مذهبی در روستای رودخور از توابع شهرستان نیریز چشم به جهان گشود. دوران طفولیت را در خانهای ساده، ولی آکنده از عشق به خدا و اهلبیت عصمت و طهارت (ع)، در کنار پدر و مادری مهربان سپری کرد. دبستان شهید دستغیب را جهت کسب علم و دانش انتخاب و تا پایان دوره ابتدایی به تحصیل پرداخت. شرایط سخت زندگی او را وادار ساخت تا ترک تحصیلکرده...
شهدا سال 64 -زندگینامه مفقودالاثر منصور داهم
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ »
بسیجی غیور و سرافراز منصور داهم در تاریخ 1349/06/01 در خانوادهای مذهبی و مؤمن در روستای تمشولی بخش آباده طشک از توابع نیریز چشم به جهان گشود. دوران کودکی را در دشت و دمن سبز روستا سپری کرد. هفت ساله بود که پا به عرصه علم و دانش نهاد و در دبستان جهاد تمشولی، دوره ابتدایی را آغاز و با موفقیت سپری کرد. بیماری و ضعف شدید بدنی پدر و نیاز وی به همراهی منصور با او، باعث...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ »
بسیجی غیور و سرافراز منصور داهم در تاریخ 1349/06/01 در خانوادهای مذهبی و مؤمن در روستای تمشولی بخش آباده طشک از توابع نیریز چشم به جهان گشود. دوران کودکی را در دشت و دمن سبز روستا سپری کرد. هفت ساله بود که پا به عرصه علم و دانش نهاد و در دبستان جهاد تمشولی، دوره ابتدایی را آغاز و با موفقیت سپری کرد. بیماری و ضعف شدید بدنی پدر و نیاز وی به همراهی منصور با او، باعث...
شهدا سال 64 -زندگینامه شهید شمشاد فرجی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » شهيد شمشاد فرجي »
مسلم بدانید، کسی که خدا با اوست، شهید شود یا زنده باشد، پیروز است. امام خمینی (ره) شمشاد از قبیله سبکباران عاشقی بود که در 5/1/1341 همراه با نسیم و رایحه دلانگیز بهار در روستای خواجهجمالی از توابع بخش آباده طشک نیریز، از راه رسید. در دشتهای سرسبز و زیبای روستا کودکی را پشت سرگذاشت و سری در میان سرها پیدا کرد. دست قضا اورا از نوازش دستهای محبتآمیز پدر و مادر محروم کرد و مسئولیت پرورش و تربیت اورا...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » شهيد شمشاد فرجي »
مسلم بدانید، کسی که خدا با اوست، شهید شود یا زنده باشد، پیروز است. امام خمینی (ره) شمشاد از قبیله سبکباران عاشقی بود که در 5/1/1341 همراه با نسیم و رایحه دلانگیز بهار در روستای خواجهجمالی از توابع بخش آباده طشک نیریز، از راه رسید. در دشتهای سرسبز و زیبای روستا کودکی را پشت سرگذاشت و سری در میان سرها پیدا کرد. دست قضا اورا از نوازش دستهای محبتآمیز پدر و مادر محروم کرد و مسئولیت پرورش و تربیت اورا...
استفاده دولتی ممنوع
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و شوخ طبعيها » شوخي ها و لطيفه ها »
یکی از رزمندگان جمعی گردان، بنام آقای محسن خوشبخت، که اهل داراب بودند. موتورسیکلت شخصی خود را به گردان آورده بود. هر کدام از بچهها که جایی کار داشتند، به او میگفتند: محسن موتورت را بده تا بروم فلان جا و برگردم. آنقدر موتور ایشان را بچهها استفاده کردند تا اینکه او مجبور شد روی آن بنویسد: "استفاده دولتی ممنوع". ...
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و شوخ طبعيها » شوخي ها و لطيفه ها »
یکی از رزمندگان جمعی گردان، بنام آقای محسن خوشبخت، که اهل داراب بودند. موتورسیکلت شخصی خود را به گردان آورده بود. هر کدام از بچهها که جایی کار داشتند، به او میگفتند: محسن موتورت را بده تا بروم فلان جا و برگردم. آنقدر موتور ایشان را بچهها استفاده کردند تا اینکه او مجبور شد روی آن بنویسد: "استفاده دولتی ممنوع". ...
فرهنگ جنگ
دانشنامه دفاع مقدس »
جنگ تحمیلی عراق علیه ایران، ادبیات تازهای را آفرید که با شناخت آن میتوان رزمندگان و حال و هوای حاکم بر آنان را شناخت. این ادبیات به منزله آئینهایست که منعکس کننده با ورداشتها، اعتقادات، نگرشها و علایق رزمندگان ما میباشد. باید گفت بخش عمدهای از معارف عمومی جبههها اختصاص به عرصه گفتاری و زبان محاوره رزمندگان دارد. فرهنگسازان هشت سال دفاع مقدس به اقتضای حال و جایگاه جبههها، با اتکا به اعتقادات ملی، دینی، تجارب شخصی و...
دانشنامه دفاع مقدس »
جنگ تحمیلی عراق علیه ایران، ادبیات تازهای را آفرید که با شناخت آن میتوان رزمندگان و حال و هوای حاکم بر آنان را شناخت. این ادبیات به منزله آئینهایست که منعکس کننده با ورداشتها، اعتقادات، نگرشها و علایق رزمندگان ما میباشد. باید گفت بخش عمدهای از معارف عمومی جبههها اختصاص به عرصه گفتاری و زبان محاوره رزمندگان دارد. فرهنگسازان هشت سال دفاع مقدس به اقتضای حال و جایگاه جبههها، با اتکا به اعتقادات ملی، دینی، تجارب شخصی و...
قلپ قلپ قمقمه
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و شوخ طبعيها » شوخي ها و لطيفه ها »
در شب عملیات خیبر، اسفندماه 1362، در منطقه پشت دژ بعد از حدود هفت کیلومتر راهپیمائی، نیروهای گردان به پشت میدان مین دشمن میرسند. شهید سعید بیگی رو به آقای جواد مبین کرده و میپرسد: جواد قمقمهات آب دارد؟ جواد در پاسخ میگوید: بله. می گوید: بده تا من کمی بخورم. جواد مبین از او میپرسد. مگر خودت قمقمه نداری؟ سعید در پاسخ جواب میدهد: دارم ولی اگر آب از قمقمه خودم بخورم نصفه میشود و موقعی که...
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و شوخ طبعيها » شوخي ها و لطيفه ها »
در شب عملیات خیبر، اسفندماه 1362، در منطقه پشت دژ بعد از حدود هفت کیلومتر راهپیمائی، نیروهای گردان به پشت میدان مین دشمن میرسند. شهید سعید بیگی رو به آقای جواد مبین کرده و میپرسد: جواد قمقمهات آب دارد؟ جواد در پاسخ میگوید: بله. می گوید: بده تا من کمی بخورم. جواد مبین از او میپرسد. مگر خودت قمقمه نداری؟ سعید در پاسخ جواب میدهد: دارم ولی اگر آب از قمقمه خودم بخورم نصفه میشود و موقعی که...
شهدا سال 62 -زندگینامه شهید حسن معصومیان
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۲ » شهید حسن معصومیان »
آنگاه که نسیم بهاری لالههای زیبای دشتها را به رقص مستانه وامیداشت و بلبلان به ترانهسرایی در بوستانها میپرداختند، حسن پا به عرصه هستی نهاد. آری! پانزدهمین روز از فروردین 1346 بود که در میان خانوادهای متدین و مذهبی با اولین گریههای خود همنوای بلبلان عاشق شد. دوران کودکی را در سایهسار پرمهر پدر و مادر سپری نمود و برای فراگرفتن علوم زندگی، دوره ابتدایی را در دبستان حاج قطبی آغاز و به پایان برد. سپس وارد مدرسه...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۲ » شهید حسن معصومیان »
آنگاه که نسیم بهاری لالههای زیبای دشتها را به رقص مستانه وامیداشت و بلبلان به ترانهسرایی در بوستانها میپرداختند، حسن پا به عرصه هستی نهاد. آری! پانزدهمین روز از فروردین 1346 بود که در میان خانوادهای متدین و مذهبی با اولین گریههای خود همنوای بلبلان عاشق شد. دوران کودکی را در سایهسار پرمهر پدر و مادر سپری نمود و برای فراگرفتن علوم زندگی، دوره ابتدایی را در دبستان حاج قطبی آغاز و به پایان برد. سپس وارد مدرسه...
شهدا سال 65 -زندگینامه شهید حیدر بیاتی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ » شهيد حيدر بياتي »
قلم را با شور عشق بر کاغذ میدوانیم تا سطوری که مینگارد از شهیدی باشد که آیههای ایثار را در مدرسه عشق آموخت و در میدان عمل به منصه ظهور گذاشت. از حیدر بیاتی مینویسیم که در تاریخ دهم مهرماه سال ۱۳۴۱ در روستای چاهکورکی نیریز به جمع خانوادهای متدین و باایمان پیوست و با حضور خود شادی را به ارمغان آورد. دوران کودکی را در دامان مادری مهربان و پدری بامحبت سپری کرد و از هفتسالگی راهی...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ » شهيد حيدر بياتي »
قلم را با شور عشق بر کاغذ میدوانیم تا سطوری که مینگارد از شهیدی باشد که آیههای ایثار را در مدرسه عشق آموخت و در میدان عمل به منصه ظهور گذاشت. از حیدر بیاتی مینویسیم که در تاریخ دهم مهرماه سال ۱۳۴۱ در روستای چاهکورکی نیریز به جمع خانوادهای متدین و باایمان پیوست و با حضور خود شادی را به ارمغان آورد. دوران کودکی را در دامان مادری مهربان و پدری بامحبت سپری کرد و از هفتسالگی راهی...
شهدا سال ۶۵ -زندگینامه شهید سید عباس موسوی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ »
گاهی برگهای تاریخ زرین ایرانزمین را ورق میزنیم، بهصفحاتی میرسیم که شمیمِ خوش بهشتی و نور الهی از آن تابنده است. این برگها را شهیدانی نوشتهاند که حب وطن را در سایه ایمان میجستند. سید عباس موسوی از تیره آن آسمانیهاست که ۱۳۴۸/۴/۲ در روستای چاه سرخ آباده طشک از توابع نیریز و میان خانوادهای مذهبی و از سلسله مورداحترام سادات موسوی، دیده به جهان گشود. ششساله بود که وارد دبستان چاه سرخ گردید. دوره ابتدایی را با...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ »
گاهی برگهای تاریخ زرین ایرانزمین را ورق میزنیم، بهصفحاتی میرسیم که شمیمِ خوش بهشتی و نور الهی از آن تابنده است. این برگها را شهیدانی نوشتهاند که حب وطن را در سایه ایمان میجستند. سید عباس موسوی از تیره آن آسمانیهاست که ۱۳۴۸/۴/۲ در روستای چاه سرخ آباده طشک از توابع نیریز و میان خانوادهای مذهبی و از سلسله مورداحترام سادات موسوی، دیده به جهان گشود. ششساله بود که وارد دبستان چاه سرخ گردید. دوره ابتدایی را با...