زندگینامه آزاده و جانباز عباس میرشکاری
دانشنامه دفاع مقدس » زندگينامه و آثار مکتوب آزادگان »
عباس میرشکاری فرزند یدالله، در سال 1347 در خانوادهای متدین و مذهبی در آباده طشک بدنیا آمد. دوران تحصیلات ابتدایی را در دبستان هجرت با موفقیت گذراند. پس از پایان دوره ابتدایی بعلت مشغله کاری و مشکلات زندگی ترک تحصیل کرد و به پدر خود در امر کشاورزی کمک مینمود. وی برای تأمین معیشت زندگی، بسیاری از روزها نیز به کارگری میپرداخت. در هجدهم تیرماه سال 1366 جهت انجام خدمت مقدس سربازی به جبهه اعزام شد. پس از گذشت...
دانشنامه دفاع مقدس » زندگينامه و آثار مکتوب آزادگان »
عباس میرشکاری فرزند یدالله، در سال 1347 در خانوادهای متدین و مذهبی در آباده طشک بدنیا آمد. دوران تحصیلات ابتدایی را در دبستان هجرت با موفقیت گذراند. پس از پایان دوره ابتدایی بعلت مشغله کاری و مشکلات زندگی ترک تحصیل کرد و به پدر خود در امر کشاورزی کمک مینمود. وی برای تأمین معیشت زندگی، بسیاری از روزها نیز به کارگری میپرداخت. در هجدهم تیرماه سال 1366 جهت انجام خدمت مقدس سربازی به جبهه اعزام شد. پس از گذشت...
اعزام به اهواز جهت کمک به رزمندگان
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و بانوان »
در سال 1367 یک گروه 12 نفری از بانوان شهرستان نیریز به اهواز اعزام شدند. از این تعداد 8 نفر از شهر نیریز و 4 نفر از شهر آباده طشک بودند که اسامی آنان به شرح ذیل می باشد: 1- جهان خانم حسین زادگان: مادر شهیدان حبیب، محمد رضا و محمد حسین کردگاری 2- مخمل خارچین: مادر شهید ماجدی 3- نجیبه مرتضایی: خواهر شهید غلام مرتضایی 4- گل جان محمد جانی 5- صغری امینی 6- زینب زارع پیشه 7- بی بی گل معدلی 8- زهرا شاکر 9-...
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و بانوان »
در سال 1367 یک گروه 12 نفری از بانوان شهرستان نیریز به اهواز اعزام شدند. از این تعداد 8 نفر از شهر نیریز و 4 نفر از شهر آباده طشک بودند که اسامی آنان به شرح ذیل می باشد: 1- جهان خانم حسین زادگان: مادر شهیدان حبیب، محمد رضا و محمد حسین کردگاری 2- مخمل خارچین: مادر شهید ماجدی 3- نجیبه مرتضایی: خواهر شهید غلام مرتضایی 4- گل جان محمد جانی 5- صغری امینی 6- زینب زارع پیشه 7- بی بی گل معدلی 8- زهرا شاکر 9-...
شهدا سال 64 -زندگینامه مفقودالاثر قربان محمدی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » مفقودالاثر قربان محمدي »
قربان، شوریده سری بود که زندگی در همسایگی خدا را در سنگرهای نور برگزیده بود. او در تاریخ ۱۳۴۶/۸/۱ در روستای خواجه جمالی از توابع بخش آباده نیریز، در خانوادهای مذهبی، دیده به جهان گشود. آداب و سنن اسلامی را در کنار خانواده به نیکی آموخت و در سن ۷ سالگی به سنگر مدرسه پا نهاد. تحصیلات ابتدایی را در مدرسه وقار روستا به پایان رسانید. سپس به علت مشکلات، از ادامه تحصیل منصرف شد و به کار...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » مفقودالاثر قربان محمدي »
قربان، شوریده سری بود که زندگی در همسایگی خدا را در سنگرهای نور برگزیده بود. او در تاریخ ۱۳۴۶/۸/۱ در روستای خواجه جمالی از توابع بخش آباده نیریز، در خانوادهای مذهبی، دیده به جهان گشود. آداب و سنن اسلامی را در کنار خانواده به نیکی آموخت و در سن ۷ سالگی به سنگر مدرسه پا نهاد. تحصیلات ابتدایی را در مدرسه وقار روستا به پایان رسانید. سپس به علت مشکلات، از ادامه تحصیل منصرف شد و به کار...
خاطرهای از عملیات کربلای ۱۰ و بمباران گردان کمیل در جبهه غرب
دانشنامه دفاع مقدس » آفندها و پدافندها » عمليات کربلاي ده »
علی احسان جو دبیر هنرستان شهید باهنر، خاطرات خود از عملیات کربلای ۱۰ را چنین بیان میکند: گردان کمیل در تاریخ هفتم اردیبهشتماه سال ۱۳۶۶، بهمنظور ادامهی عملیات کربلای ۱۰، در شمال سلیمانیه عراق مستقر گردید و در حال آمادگی بود. بنده و تعدادی از رزمندگان، از نیریز عازم اهواز و ازآنجا به شمال سلیمانیه اعزام شدیم تا برای ادامهی عملیات کربلای ۱۰ به گردان کمیل بپیوندیم. منطقهی شمال سلیمانیه در ارتفاعات کوهستانی بسیار صعبالعبوری قرار داشت. قبل از اعزام...
دانشنامه دفاع مقدس » آفندها و پدافندها » عمليات کربلاي ده »
علی احسان جو دبیر هنرستان شهید باهنر، خاطرات خود از عملیات کربلای ۱۰ را چنین بیان میکند: گردان کمیل در تاریخ هفتم اردیبهشتماه سال ۱۳۶۶، بهمنظور ادامهی عملیات کربلای ۱۰، در شمال سلیمانیه عراق مستقر گردید و در حال آمادگی بود. بنده و تعدادی از رزمندگان، از نیریز عازم اهواز و ازآنجا به شمال سلیمانیه اعزام شدیم تا برای ادامهی عملیات کربلای ۱۰ به گردان کمیل بپیوندیم. منطقهی شمال سلیمانیه در ارتفاعات کوهستانی بسیار صعبالعبوری قرار داشت. قبل از اعزام...
شهدا سال 62 -زندگینامه مفقودالاثر ناصر آسمند
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۲ » مفقودالاثر ناصر آسمند »
هر گاه نسیمی ازسمت بهشت میوزد، در انتظار ورود پرستویی که هنوز در فکر تنهایی ماست مینشینیم. سال 1339 در دامن خانوادهای مؤمن در روستای قلعه عجم از توابع آباده طشک چشمان پر فروغش را به روی دنیا گشود. به امید روزی که یار و ناصر پدر و دیناش باشد، نام اورا ناصر نهادند. در محیط باصفای روستا و کنار پدر و مادر،دوران طفولیت را با شادابی سپری کرد. شش ساله بود که همراه همسالان خود راهی مدرسه ابتدایی...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۲ » مفقودالاثر ناصر آسمند »
هر گاه نسیمی ازسمت بهشت میوزد، در انتظار ورود پرستویی که هنوز در فکر تنهایی ماست مینشینیم. سال 1339 در دامن خانوادهای مؤمن در روستای قلعه عجم از توابع آباده طشک چشمان پر فروغش را به روی دنیا گشود. به امید روزی که یار و ناصر پدر و دیناش باشد، نام اورا ناصر نهادند. در محیط باصفای روستا و کنار پدر و مادر،دوران طفولیت را با شادابی سپری کرد. شش ساله بود که همراه همسالان خود راهی مدرسه ابتدایی...
زندگینامه جانباز بهمن بیات
دانشنامه دفاع مقدس » زندگينامه و آثار مکتوب جانبازان »
بهمن بیات فرزند سعادت یار، در تاریخ اول تیرماه سال 1348 در روستای چاهگز، از توابع شهرستان نیریز در خانوادهای متعهد و با ایمان دیده به جهان گشود. وی دوران تحصیلات ابتدائی خود را در روستای چاهگز پشت سر گذاشت و دوره راهنمائی را در مدرسه آیت الله غفاری روستای چاهگز تا اول راهنمائی درس خواند. سپس برای کمک به امور اقتصادی خانواده وارد صحنه کار و تلاش گردید. در سال 1363 به جهاد سازندگی پیوست و چون...
دانشنامه دفاع مقدس » زندگينامه و آثار مکتوب جانبازان »
بهمن بیات فرزند سعادت یار، در تاریخ اول تیرماه سال 1348 در روستای چاهگز، از توابع شهرستان نیریز در خانوادهای متعهد و با ایمان دیده به جهان گشود. وی دوران تحصیلات ابتدائی خود را در روستای چاهگز پشت سر گذاشت و دوره راهنمائی را در مدرسه آیت الله غفاری روستای چاهگز تا اول راهنمائی درس خواند. سپس برای کمک به امور اقتصادی خانواده وارد صحنه کار و تلاش گردید. در سال 1363 به جهاد سازندگی پیوست و چون...
به یاد شهیدان بهرام و جمشید زردشت
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و ادبيات » اشعار مرحوم محمود توکل »
مادر بهرام جمشیدت کجاست همچولاله داغ بر دل گشته ای گو به من جمشید و بهرامت چه شد آرزوی تو همه بر بادرفت ماند از جمشید بهرت یادگار از فراق این جوانان عزیز خواهرم داغ جوانان مشکل است باش صابر موقع رنج و بلا بداد فرزندان خود در راه حق لیک بود انـدر رضــای حــق رضـا رفت گر بهرام وجمشیدت ز دست خسرو و نادر پرستار تواند خواهرم شد حامد من هم شهید حامد و بهرام گشته همنشین...
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و ادبيات » اشعار مرحوم محمود توکل »
مادر بهرام جمشیدت کجاست همچولاله داغ بر دل گشته ای گو به من جمشید و بهرامت چه شد آرزوی تو همه بر بادرفت ماند از جمشید بهرت یادگار از فراق این جوانان عزیز خواهرم داغ جوانان مشکل است باش صابر موقع رنج و بلا بداد فرزندان خود در راه حق لیک بود انـدر رضــای حــق رضـا رفت گر بهرام وجمشیدت ز دست خسرو و نادر پرستار تواند خواهرم شد حامد من هم شهید حامد و بهرام گشته همنشین...
بیاد شهید محمد روستا (شرح حال مادر شهید
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۳ »
ای محمد ای گل زیبا ی من نـازنین باوفایم رود رود ای خـدا سرو روانم می رود سرو قدت از چه در خاک اوفتاد ای خوش آنروزی که بودی یاورم چشم بر راهم که تو آیی ز در روز عید فطر بودم منتظر ای امید مادر دلخسته ات ای محمد ای گل خوشبوی من با یتیمی من تورا پرورده ام نیست بابایت به بیند شادیت جامه شادی برایت دوختم میروی اکنون سوی بابای خویش رفتنت از نزد مـا...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۳ »
ای محمد ای گل زیبا ی من نـازنین باوفایم رود رود ای خـدا سرو روانم می رود سرو قدت از چه در خاک اوفتاد ای خوش آنروزی که بودی یاورم چشم بر راهم که تو آیی ز در روز عید فطر بودم منتظر ای امید مادر دلخسته ات ای محمد ای گل خوشبوی من با یتیمی من تورا پرورده ام نیست بابایت به بیند شادیت جامه شادی برایت دوختم میروی اکنون سوی بابای خویش رفتنت از نزد مـا...
به یاد شهید حمید مستفیضی
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و ادبيات » اشعار مرحوم محمود توکل »
واردخاک وطن شد پیکر پاک حمید رفت اودرجبههتا تن را رهاسازد ز ننگ در وصیت نامه گفت ایدوستان نازنین رهبر ما دوستانپیرجماران است و بس جان بکف ازامرودستورخمینیمی رویم روز ما تاریک از ظلم عیان گردیده بود خواری اسلام را درچشممیدیدیعیان چونحسینبن علیآن نایب خاص امام گفت هل من ناصرا"ینصرزدلاین راهبر همچوخورشیددرخشانگشتمارا راهیاب ایکهگویی کاش بودم با حسین درکربلا جبهه ها امروز محتاججوانوپیر ماست هرکسی داردتوانبایدکهبیصبر و درنگ مادرم از دادن فرزند خود دلشاد باش گریه کن از...
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و ادبيات » اشعار مرحوم محمود توکل »
واردخاک وطن شد پیکر پاک حمید رفت اودرجبههتا تن را رهاسازد ز ننگ در وصیت نامه گفت ایدوستان نازنین رهبر ما دوستانپیرجماران است و بس جان بکف ازامرودستورخمینیمی رویم روز ما تاریک از ظلم عیان گردیده بود خواری اسلام را درچشممیدیدیعیان چونحسینبن علیآن نایب خاص امام گفت هل من ناصرا"ینصرزدلاین راهبر همچوخورشیددرخشانگشتمارا راهیاب ایکهگویی کاش بودم با حسین درکربلا جبهه ها امروز محتاججوانوپیر ماست هرکسی داردتوانبایدکهبیصبر و درنگ مادرم از دادن فرزند خود دلشاد باش گریه کن از...
شهید محسن کوهکن
دانشنامه دفاع مقدس »
بدل تا آرزوی کوهـکن بود زمرگش دوستان با آه و زاری هــــمه همسنگرانش زار و دلـخون شده یک سال خفته زیر خاک است توکل درعزای این شهیدان گهی در ناله وگه درنـوا است خداوندا بخون این شهیدان به محمود توکل این عطا کن بـبخشاجــرم وعصیـــانش سراسـر مرا کی غصه ورنج و محن بود سرشک غم ز دیده کرده جاری ز هجر کوهکن مانند مجنون ولی راز درون با کس نگفته است شده مانند مرغان خوش الحان خطابش از...
دانشنامه دفاع مقدس »
بدل تا آرزوی کوهـکن بود زمرگش دوستان با آه و زاری هــــمه همسنگرانش زار و دلـخون شده یک سال خفته زیر خاک است توکل درعزای این شهیدان گهی در ناله وگه درنـوا است خداوندا بخون این شهیدان به محمود توکل این عطا کن بـبخشاجــرم وعصیـــانش سراسـر مرا کی غصه ورنج و محن بود سرشک غم ز دیده کرده جاری ز هجر کوهکن مانند مجنون ولی راز درون با کس نگفته است شده مانند مرغان خوش الحان خطابش از...