شهدا سال ۶۷ -زندگینامه شهید حسن رسایی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ »
حسن، ۱۳۴۰/۳/۱۷ در یک روز بهاری و در میان آواز قناریهای بیقرار در روستای خواجهجمالی از بخش آباده طشک نیریز در گلستان خانوادهای متدین دیده به جهان گشود. از کودکی مهربانی و گذشت را از طبیعت آموخت و با سرشت خود عجین کرد. به دلایلی از نعمت تحصیل محروم ماند و از همان اوان کودکی چون بازویی پرقدرت و توانمند برای پدر شد و همگام با او در امور کشاورزی، برای امرارمعاش خانواده خود تلاش فراوان کرد. مادرش...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ »
حسن، ۱۳۴۰/۳/۱۷ در یک روز بهاری و در میان آواز قناریهای بیقرار در روستای خواجهجمالی از بخش آباده طشک نیریز در گلستان خانوادهای متدین دیده به جهان گشود. از کودکی مهربانی و گذشت را از طبیعت آموخت و با سرشت خود عجین کرد. به دلایلی از نعمت تحصیل محروم ماند و از همان اوان کودکی چون بازویی پرقدرت و توانمند برای پدر شد و همگام با او در امور کشاورزی، برای امرارمعاش خانواده خود تلاش فراوان کرد. مادرش...
شهدا سال 66 -زندگینامه شهید حسین مهربان
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۶ » شهید حسین مهربان »
در سحرگاه 1366/1/5 همزمان با روز عید قربان، روزی که حضرت ابراهیم(ع) شاد و خرسند از عنایت الهی در رسیدن قربانی به جای اسماعیل(ع) بود،ـ حسین، خانه کوچک و باصفای خانوادهای ساده و زحمتکش را پر از شادی کرد. شش ساله بود که راهی مدرسه شد. دوران تحصیلی خود را تا کلاس پنجم در مدرسه اهلی نیریزی گذراند و پس از آن ترک تحصیل کرد و به کار آزاد پرداخت. ـ آخرین حرفه او نقاشی ساختمان بودـ در...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۶ » شهید حسین مهربان »
در سحرگاه 1366/1/5 همزمان با روز عید قربان، روزی که حضرت ابراهیم(ع) شاد و خرسند از عنایت الهی در رسیدن قربانی به جای اسماعیل(ع) بود،ـ حسین، خانه کوچک و باصفای خانوادهای ساده و زحمتکش را پر از شادی کرد. شش ساله بود که راهی مدرسه شد. دوران تحصیلی خود را تا کلاس پنجم در مدرسه اهلی نیریزی گذراند و پس از آن ترک تحصیل کرد و به کار آزاد پرداخت. ـ آخرین حرفه او نقاشی ساختمان بودـ در...
شهدا سال 62 -زندگینامه شهید خلیل دمیری
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۲ » شهید خلیل دمیری »
ریزش برگهای پائیزی و صدای ناله برگهای خزان زده در پای درختان ایستاده در باغ، خاطرات آمدن کودکی را در مهره ماه 1342 در خانوادهای متدین و مذهبی، در یکی از روستاهای بخش آباده طشک بنام "تمشولی" به یاد میآورد. او که آمد خزان را به فراموشی برد و نامش خلیل نامیدن تا در کوره راه زندگی «خلیل» پدر و مادر باشد. اما سختی روزگار از همان ابتدا، شراب تلخ زندگی توأم با مشقت و سختی را در...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۲ » شهید خلیل دمیری »
ریزش برگهای پائیزی و صدای ناله برگهای خزان زده در پای درختان ایستاده در باغ، خاطرات آمدن کودکی را در مهره ماه 1342 در خانوادهای متدین و مذهبی، در یکی از روستاهای بخش آباده طشک بنام "تمشولی" به یاد میآورد. او که آمد خزان را به فراموشی برد و نامش خلیل نامیدن تا در کوره راه زندگی «خلیل» پدر و مادر باشد. اما سختی روزگار از همان ابتدا، شراب تلخ زندگی توأم با مشقت و سختی را در...
شهدا سال 64 -زندگینامه شهید خلیل احمدی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ »
لالههای سرخرنگ حاشیه اروندرود، هر یک نشان از عاشقانی پَر سوخته دارند که در گرد شمع انقلاب اسلامی سوختند و با بذل جان خود زینتبخش این آبوخاک مقدس شدند. یکی از سرخ رویان آن عرصه، خلیل احمدی است که در تاریخ ۱۳۴۶/۵/۱۰ در روستای چاهسرخِ بخش آباده طشک از توابع نیریز در خانوادهای کشاورز و مذهبی دیده به جهان گشود. هوش و استعداد فراوان در کنار روح لطیف و مهربان، او را از همان اوان کودکی زبانزد عام...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ »
لالههای سرخرنگ حاشیه اروندرود، هر یک نشان از عاشقانی پَر سوخته دارند که در گرد شمع انقلاب اسلامی سوختند و با بذل جان خود زینتبخش این آبوخاک مقدس شدند. یکی از سرخ رویان آن عرصه، خلیل احمدی است که در تاریخ ۱۳۴۶/۵/۱۰ در روستای چاهسرخِ بخش آباده طشک از توابع نیریز در خانوادهای کشاورز و مذهبی دیده به جهان گشود. هوش و استعداد فراوان در کنار روح لطیف و مهربان، او را از همان اوان کودکی زبانزد عام...
شهدا سال 60 -زندگینامه شهید محمد قلی عبدی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۰ »
پرستوهای مهاجر آمده بودند تا رسیدن بهار را مژده دهند. در روستای مشکان درون خانهای گِلی، ولی پر از صفا و محبت؛ همراه با آواز پرستوها، ـ1/1/1334ـ صدای دلنشین کودکی زیبا، طراوت دوچندان به خانه داد. نامش را محمدقلی نهادند و در کنار خود پرورشاش دادند. تحصیلات خود را در مدرسه ابتدائی شهید آیت (ششم بهمن) روستای مشکان آغاز و به پایان رساند. بعلت نبودن دبیرستان در روستا از ادامه تحصیل محروم ماند و به کار کشاورزی پرداخت....
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۰ »
پرستوهای مهاجر آمده بودند تا رسیدن بهار را مژده دهند. در روستای مشکان درون خانهای گِلی، ولی پر از صفا و محبت؛ همراه با آواز پرستوها، ـ1/1/1334ـ صدای دلنشین کودکی زیبا، طراوت دوچندان به خانه داد. نامش را محمدقلی نهادند و در کنار خود پرورشاش دادند. تحصیلات خود را در مدرسه ابتدائی شهید آیت (ششم بهمن) روستای مشکان آغاز و به پایان رساند. بعلت نبودن دبیرستان در روستا از ادامه تحصیل محروم ماند و به کار کشاورزی پرداخت....
شهدا سال ۶۶- زندگینامه شهید شاپور فریدونی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۶ » شهيد شاپور فريدوني »
مجنون شدن و مقبول لیلی افتادن را شرایطی است که باید عارف الی الله آن را بداند و بهجا آورد. شهیدان کربلای خونین ایران، مجنونصفتانی بودند که درس عرفان را در سنگرهای الهی خود بهخوبی آموختند و به منصه ظهور کشاندند. شاپور ازجمله آنان است که ۱۳۴۸/۳/۲۷ در شهرک ریز آب نیریز در یک خانواده مذهبی و متدین دیده به جهان گشود. دوران کودکی را در همان محیط ساده و پاک روستا گذراند. هفتساله بود که به دبستان عشایری...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۶ » شهيد شاپور فريدوني »
مجنون شدن و مقبول لیلی افتادن را شرایطی است که باید عارف الی الله آن را بداند و بهجا آورد. شهیدان کربلای خونین ایران، مجنونصفتانی بودند که درس عرفان را در سنگرهای الهی خود بهخوبی آموختند و به منصه ظهور کشاندند. شاپور ازجمله آنان است که ۱۳۴۸/۳/۲۷ در شهرک ریز آب نیریز در یک خانواده مذهبی و متدین دیده به جهان گشود. دوران کودکی را در همان محیط ساده و پاک روستا گذراند. هفتساله بود که به دبستان عشایری...
شهدا سال 64 -زندگینامه مفقودالاثر قربان محمدی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » مفقودالاثر قربان محمدي »
قربان، شوریده سری بود که زندگی در همسایگی خدا را در سنگرهای نور برگزیده بود. او در تاریخ ۱۳۴۶/۸/۱ در روستای خواجه جمالی از توابع بخش آباده نیریز، در خانوادهای مذهبی، دیده به جهان گشود. آداب و سنن اسلامی را در کنار خانواده به نیکی آموخت و در سن ۷ سالگی به سنگر مدرسه پا نهاد. تحصیلات ابتدایی را در مدرسه وقار روستا به پایان رسانید. سپس به علت مشکلات، از ادامه تحصیل منصرف شد و به کار...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » مفقودالاثر قربان محمدي »
قربان، شوریده سری بود که زندگی در همسایگی خدا را در سنگرهای نور برگزیده بود. او در تاریخ ۱۳۴۶/۸/۱ در روستای خواجه جمالی از توابع بخش آباده نیریز، در خانوادهای مذهبی، دیده به جهان گشود. آداب و سنن اسلامی را در کنار خانواده به نیکی آموخت و در سن ۷ سالگی به سنگر مدرسه پا نهاد. تحصیلات ابتدایی را در مدرسه وقار روستا به پایان رسانید. سپس به علت مشکلات، از ادامه تحصیل منصرف شد و به کار...
شهدا سال 59 -زندگینامه مفقودالاثر اصغر قادرپناه
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۵۹ »
قلم را آن زبان نبود که سر عشق گوید باز؛ آری! آنانکه درس عشق را در مکتب حسین(ع) آموختند، از کوچههای تاریک گمنامی گذشتند و به سرزمین نور و روشنایی رسیدند. مفقودالاثر یا بهتر است بگوییم جاویدالاثر، اصغر قادرپناه؛ 1/6/1336 در شهرستان نیریز در خانوادهای متدین و مذهبی چشم به جهان گشود. محیط مذهبی خانواده، از همان کودکی او را در دین و دینمداری، معتقد و مقید پرورش داد. پس از پشت سر گذاشتن دوران کودکی، دوره دبستان...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۵۹ »
قلم را آن زبان نبود که سر عشق گوید باز؛ آری! آنانکه درس عشق را در مکتب حسین(ع) آموختند، از کوچههای تاریک گمنامی گذشتند و به سرزمین نور و روشنایی رسیدند. مفقودالاثر یا بهتر است بگوییم جاویدالاثر، اصغر قادرپناه؛ 1/6/1336 در شهرستان نیریز در خانوادهای متدین و مذهبی چشم به جهان گشود. محیط مذهبی خانواده، از همان کودکی او را در دین و دینمداری، معتقد و مقید پرورش داد. پس از پشت سر گذاشتن دوران کودکی، دوره دبستان...
شهدا سال 63 -زندگینامه شهید شاه میرزا چوپانی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۳ »
هنگامیکه بادهای پاییزی برای جشن برگریزان، بر شاخسار درختان میوزیدند، در روستای خواجه جمالی از توابع آباده طشک، در میان خانوادهای مذهبی و کشاورز، کودکی نو رسیده متولد شد که بهار زندگی را با خود به همراه آورد. ۱۳۴۲/۷/۱ در جمع خانواده جای گرفت و نام او را شاهمیرزا نهادند. مهربانی و همت در کار را از دوران کودکی سرلوحه زندگی خود قرار داده و به علت بازماندن از تحصیل، همیشه بهعنوان بازویی توانمند در کنار پدر برای...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۳ »
هنگامیکه بادهای پاییزی برای جشن برگریزان، بر شاخسار درختان میوزیدند، در روستای خواجه جمالی از توابع آباده طشک، در میان خانوادهای مذهبی و کشاورز، کودکی نو رسیده متولد شد که بهار زندگی را با خود به همراه آورد. ۱۳۴۲/۷/۱ در جمع خانواده جای گرفت و نام او را شاهمیرزا نهادند. مهربانی و همت در کار را از دوران کودکی سرلوحه زندگی خود قرار داده و به علت بازماندن از تحصیل، همیشه بهعنوان بازویی توانمند در کنار پدر برای...
زندگینامه جانباز علیرضا سلمان پور
دانشنامه دفاع مقدس » زندگينامه و آثار مکتوب جانبازان »
علیرضا سلمانپور فرزند حسین، در تاریخ 15/11/1338 در شهرستان نیریز در یک خانواده مذهبی به دنیا آمد. دوران دبستان را در مدرسه بختگان طی نموده و برای ادامه تحصیل به وارد مدرسه راهنمائی بزرگی شد. دوره متوسطه را در هنرستان شهید باهنر بپایان رساند. با شروع اولین جرقههای انقلاب اسلامی، همانند دیگر دوستان و همکلاسانش در صف راهپیمائیها قرار گرفت و در جلسات و مجالسی که بر علیه رژیم منفور پهلوی برگزار می شد شرکت فعال داشت....
دانشنامه دفاع مقدس » زندگينامه و آثار مکتوب جانبازان »
علیرضا سلمانپور فرزند حسین، در تاریخ 15/11/1338 در شهرستان نیریز در یک خانواده مذهبی به دنیا آمد. دوران دبستان را در مدرسه بختگان طی نموده و برای ادامه تحصیل به وارد مدرسه راهنمائی بزرگی شد. دوره متوسطه را در هنرستان شهید باهنر بپایان رساند. با شروع اولین جرقههای انقلاب اسلامی، همانند دیگر دوستان و همکلاسانش در صف راهپیمائیها قرار گرفت و در جلسات و مجالسی که بر علیه رژیم منفور پهلوی برگزار می شد شرکت فعال داشت....