نتایج جستجوی عبارت «محمود شهلایی دبستان فاطمه طباطبایی مدرسه راهنمائی بزرگی بیت المقدس 7 شلمچه 23/3/1367 12/6/1369 حمید عارف داراب» در نوشته‌های دانشنامه دفاع مقدس:
خاطراتی از جمع اوری کمکهای مردمی
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و کمکهاي مردمي »
ترسیم کردن و بیان نمودن شور و عشق مردم و علاقه آنان برای مشارکت ملی و کمک به میادین نبرد کاری بس مشکل است . شاید بیان برخی از خاطرات بتواند گوشه‌ای از صحنه‌های شورانگیز و وصف ناشدنی را ترسیم کند. آقای کاویانی برخی از خاطرات خود در هنگام جمع آوری هدایای مردمی را اینگونه شرح می‌دهد: (4-KAVIANI-7) " ... یکروز در روستای چاه نصرویه و چاه دیمه در حال جمع‌آوری هدایا بودیم. هر کسی نسبت به وسع خود،...
شهدا سال 61 -دفترچه شعر شهید مجید محمدزاده -سفینه النجاه
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد مجيد محمدزاده »
تقدیم به یکی از دوستانم که دردهایش را با جانم لمس می‌کردم و سخنانش آرامشم می‌داد و صبوریش اصالت انسان را در جانم زنده می‌کرد و برای التیام زخمهای دلش، گاهی با هم گریه می‌کردیم. "حمید" قایقم نشسته‌ای به گل به خون به بندر قایقم رسیده‌ای به اوج دریا قایقم تمامی وجود تو دریاست قایقم تو دل زدی به دریا گشته‌ای رها ز بند بندر رفته‌ای بسوی موج یکسر رسته‌ای زآسمان بندر قایقم تو ساحلی به دریا دامن تو آستان دریا قایق من ای گسسته هر بند از حریم بی امید بندر رفته‌ای تو روی...
و ذالنون و ذالنون ...
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و شوخ طبعيها » شوخي ها و لطيفه ها »
بعد از بمباران جفیر، با آقای قاسم زالپور در کانال بزرگی بودیم. ایشان از یکی از روحانیون سئوال کرد: می‌شود نماز غفلیه را از روی کتاب خواند؟ آن برادر روحانی نیز در پاسخ گفت: آری، آقای زالپور شب در نور ماه کتاب دعایی در نماز بدست گرفته بود هی می گفت و ذالنون و ذالنون.... و چون نور مهتاب برای خواندن جملات کافی نبود؛ نمی توانست بقیه را بخواند. بچه‌ها هم با دیدن این منظره می‌خندیدند و مدتها...
شهدا سال 66 -زندگینامه شهید قدمعلی کرمی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۶ » شهید قدمعلی کرمی »
در کنار طاقچه می‌ایستم و به عکس تو خیره می‌شوم. نگاه آفتابی و مهربانت هنوز هم تن رنجور و خسته‌ام را جانی دوباره می‌بخشد و یاد زیبای در کنار تو بودن را برایم زنده می‌کند. قدمعلی، در تاریخ 1342/7/6 در روستای چنارزاهدان سرچهان از توابع شهرستان آباده، ـ قبلاً از توابع بخش آباده طشک نی‌ریز بودـ در یکی از مناطق کوهستانی و میان چادر عشایری پا به عرصه وجود گذاشت. از همان اوان کودکی یار و غمخوار پدر...
زندگینامه جانباز عباس زارع
دانشنامه دفاع مقدس » زندگينامه و آثار مکتوب جانبازان »
عباس فرزند حاجی، در سال 1337 در شهر نی‌ریز در خانواده‌ای مسلمان، زحمتکش و بی‌آلایش دیده به جهان گشود. تا کلاس سوم ابتدایی در نی‌ریز درس خوانده و سپس ترک تحصیل نمود و در کنار پدر مشغول کار گردید. وی در دوران جوانی به شغل رانندگی روی آورد و به عنوان راننده ماشن آلات سنگین به استخدام شهرداری نی‌ریز در آمد. در اوایل سال 1365 به همراه جمعی از کارکنان شهرداری جهت انجام عملیات راهسازی عازم منطقه آبادان...
شهدا سال 62 -وصیتنامه شهید نعمت الله منعمی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۲ » شهيد نعمت الله منعمي »
بسم‌الله الرحمن الرحیم ان الله اشتری من المؤمنین انفسهم و اموالهم بان لهم الجنه، یقاتلون فی سبیل‌الله فیقتلون و یقتلون وعداً علیه حقا فی التوراه و الانجیل و القرآن و من او فی بعهده من الله فاستبشروا ببیعکم الذی بایعتم به و ذالک هو الغفور العظیم. خدا، جان و مال اهل ایمان را به بهای بهشت خریداری کرده آن‌ها درراه خدا جهاد می‌کنند که دشمنان دین را به قتل برسانند و یا خود کشته شوند و این وعده قطعی است...
~$دا سال 66 -زندگینامه شهید قدمعلی کرمی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۶ » شهید قدمعلی کرمی »
در کنار طاقچه می‌ایستم و به عکس تو خیره می‌شوم. نگاه آفتابی و مهربانت هنوز هم تن رنجور و خسته‌ام را جانی دوباره می‌بخشد و یاد زیبای در کنار تو بودن را برایم زنده می‌کند. قدمعلی، در تاریخ 6/7/1342 در روستای چنارزاهدان سرچهان از توابع شهرستان آباده، ـ قبلاً از توابع بخش آباده طشک نی‌ریز بودـ در یکی از مناطق کوهستانی و میان چادر عشایری پا به عرصه وجود گذاشت. از همان اوان کودکی یار و غمخوار پدر...
نقش نیروهای شهرستان در عملیات والفجر یک
دانشنامه دفاع مقدس » آفندها و پدافندها » عمليات والفجر يک »
نیروهای اعزامی از شهرستان نی‌ریز به استعداد یک گروهان در این عملیات حضور داشتند‌. این نیروها جمعی گردان 9040 از تیپ 33 المهدی‌(عج) بودند که سردار ماهوتی معاونت گردان وسردار شهید حسن عیدی نیز فرماندهی یکی از گروهانها را عهده‌دار بودند‌. شرح این عملیات را از زبان آقای غلامرضا نصرتی که در این عملیات حضور داشته است بخوانید‌: عصر یکی از روزهای بهار 1362 عازم منطقه عملیاتی شدیم‌. شب عملیات در منطقه پاسگاه شرهانی، وارد کانال عریض و بزرگی...
خاطره‌‌ای از عملیات کربلای ۱۰ و بمباران گردان کمیل در جبهه غرب
دانشنامه دفاع مقدس » آفندها و پدافندها » عمليات کربلاي ده »
علی احسان جو دبیر هنرستان شهید باهنر، خاطرات خود از عملیات کربلای ۱۰ را چنین بیان می‌کند: گردان کمیل در تاریخ هفتم اردیبهشت‌ماه سال ۱۳۶۶، به‌منظور ادامه‌ی عملیات کربلای ۱۰، در شمال سلیمانیه عراق مستقر گردید و در حال آمادگی بود. بنده و تعدادی از رزمندگان، از نی‌ریز عازم اهواز و ازآنجا به شمال سلیمانیه اعزام شدیم تا برای ادامه‌ی عملیات کربلای ۱۰ به گردان کمیل بپیوندیم. منطقه‌ی شمال سلیمانیه در ارتفاعات کوهستانی بسیار صعب‌العبوری قرار داشت.‌ قبل از اعزام...
شهدا سال 64 -وصیتنامه شهید حسین دلیر
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » شهيد حسين دلير »
بسم الله الرحمن الرحیم ولاتحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتاً بل احیاء عندربهم یرزقون. 1 به نام خداوندی که ما را آفریده و برای راهنمایی ما پیامبران و امامان را فرستاده تا ما را به راه راست هدایت کنند. خداوندی که ما را می‌میراند و دوباره زنده می‌کند. ضمن درود و سلام بی‌پایان بر تمامی پیامبران، خصوصاً نبی اکرم، خاتم پیامبران(ص) و قائم آل محمد(عج) و درود و سلام بر دخت گرامیش حضرت فاطمه(س) و دوازده امام(ع). درود و...