شهدا سال ۶۸ به بعد -زندگینامه شهید علی جلالی
دانشنامه دفاع مقدس » شهداي پس از جنگ - از سال ۱۳۶۸ به بعد »
علی، دومین کبوتر خونین بالی بود که در بیست و یکم مردادماه سال ۱۳۵۳ بر بام زندگی خانوادهای متدین و مذهبی در شهرستان نیریز، فرود آمد و چند روزی را میهمان دنیای خاکیان شد و در عنفوان جوانی با دو بال نورانی، پر گشود و راهی کوی یار شد. در هفتسالگی به دبستان حاج قطبی نیریز رفت و دوره ابتدایی را با موفقیت به پایان برد و دوره راهنمایی را در مدرسه بهرامی پشت سر گذاشت. سال ۱۳۶۵...
دانشنامه دفاع مقدس » شهداي پس از جنگ - از سال ۱۳۶۸ به بعد »
علی، دومین کبوتر خونین بالی بود که در بیست و یکم مردادماه سال ۱۳۵۳ بر بام زندگی خانوادهای متدین و مذهبی در شهرستان نیریز، فرود آمد و چند روزی را میهمان دنیای خاکیان شد و در عنفوان جوانی با دو بال نورانی، پر گشود و راهی کوی یار شد. در هفتسالگی به دبستان حاج قطبی نیریز رفت و دوره ابتدایی را با موفقیت به پایان برد و دوره راهنمایی را در مدرسه بهرامی پشت سر گذاشت. سال ۱۳۶۵...
شهدا سال 64 -زندگینامه شهید محمود ساکت
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » شهيد محمود ساکت »
محمود غنچه زیبای عشق بود که همراه با لالههای بهاری، ۱۳۴۳/۲/۴ در شهرستان نیریز، میان خانوادهای مذهبی و متعهد به اسلام، قصه زندگی را آغاز کرد. همراه با شکوفههای دیگر سرود زندگی را ساز کرد و برای آموختن رمز و راز بقا، راهی مدرسه شد. دوره ابتدایی را در دبستان ولایت و دوره راهنمایی را در مدرسه شهید محمد مفتح سپری کرد. دوره متوسطه را در هنرستان فنی شهید باهنر نیریز آغاز کرد و موفق به اخذ مدرک...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » شهيد محمود ساکت »
محمود غنچه زیبای عشق بود که همراه با لالههای بهاری، ۱۳۴۳/۲/۴ در شهرستان نیریز، میان خانوادهای مذهبی و متعهد به اسلام، قصه زندگی را آغاز کرد. همراه با شکوفههای دیگر سرود زندگی را ساز کرد و برای آموختن رمز و راز بقا، راهی مدرسه شد. دوره ابتدایی را در دبستان ولایت و دوره راهنمایی را در مدرسه شهید محمد مفتح سپری کرد. دوره متوسطه را در هنرستان فنی شهید باهنر نیریز آغاز کرد و موفق به اخذ مدرک...
وحشت در صعود از نردبان متری
دانشنامه دفاع مقدس »
یکی از رزمندگان نقل می کند: اسفند ماه سال 1361 در اطراف شیراز مشغول آموزش نظامی جهت اعزام به جبهه بودیم. یکی از تمرینها و آموزشها بالا رفتن از نردبانی به ارتفاع 15 متر بود. بایستی از یک طرف آن بالا میرفتیم و از طرف دیگر پایینمیآمدیم. وقتیکه افراد به بالاترین قسمت میرسیدند؛ نردبان تکانهای شدیدی میخورد و آنها دچار ترس و وحشت میشدند. پاسداری که متصدی آموزش بود، در پایین ایستاده و بطور مکرر میگفت: یا الله...
دانشنامه دفاع مقدس »
یکی از رزمندگان نقل می کند: اسفند ماه سال 1361 در اطراف شیراز مشغول آموزش نظامی جهت اعزام به جبهه بودیم. یکی از تمرینها و آموزشها بالا رفتن از نردبانی به ارتفاع 15 متر بود. بایستی از یک طرف آن بالا میرفتیم و از طرف دیگر پایینمیآمدیم. وقتیکه افراد به بالاترین قسمت میرسیدند؛ نردبان تکانهای شدیدی میخورد و آنها دچار ترس و وحشت میشدند. پاسداری که متصدی آموزش بود، در پایین ایستاده و بطور مکرر میگفت: یا الله...
شهدا سال 61 -وصیتنامه شهید خسرو حق شناس
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد خسرو حق شناس »
بسمالله القاصم الجبارین به نام خداوند در هم کوبنده ستمکاران ان الله یحب الذین یقاتلون فی سبیله صفا کانهم بنیان مرصوص خداوند دوست دارد کسانی را که درراه خدا جهاد میکنند و با دشمن مقاتله میکنند. چون سدی آهنین و استوار در صف واحد. درود و سلام بر امام امت خمینی کبیر و مردم شهیدپرور ایران. من خسرو حقشناس متولد 1341 به شماره شناسنامه 8، صادره از روستای خواجهجمالی، نام پدر باقر. من دوران ابتدایی را در آنجا گذراندم و بر اثر...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد خسرو حق شناس »
بسمالله القاصم الجبارین به نام خداوند در هم کوبنده ستمکاران ان الله یحب الذین یقاتلون فی سبیله صفا کانهم بنیان مرصوص خداوند دوست دارد کسانی را که درراه خدا جهاد میکنند و با دشمن مقاتله میکنند. چون سدی آهنین و استوار در صف واحد. درود و سلام بر امام امت خمینی کبیر و مردم شهیدپرور ایران. من خسرو حقشناس متولد 1341 به شماره شناسنامه 8، صادره از روستای خواجهجمالی، نام پدر باقر. من دوران ابتدایی را در آنجا گذراندم و بر اثر...
وای چشمم وای چشمم
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و شوخ طبعيها » شوخي ها و لطيفه ها »
در جریان عملیات کربلای 10 که گردان کمیل بمباران شد. یکی از برادران که نسبتا" هم آدم سنگین وزنی بود، بر اثر بمباران شدیدا" مجروح شده و از ناحیه پای راست آسیب دید. داد میزد که وای پام وای پام! در کنار دستش یک برادری که جثه ضعیفتری داشت فریاد میزد: وای چشمم! وای چشمم! در حالیکه مشکلی نداشت و مجروح نشده بود. از او سئوال کرده بودند، چرا فریاد میزدی وای چشمم؟ گفته بود برای اینکه فلانی...
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و شوخ طبعيها » شوخي ها و لطيفه ها »
در جریان عملیات کربلای 10 که گردان کمیل بمباران شد. یکی از برادران که نسبتا" هم آدم سنگین وزنی بود، بر اثر بمباران شدیدا" مجروح شده و از ناحیه پای راست آسیب دید. داد میزد که وای پام وای پام! در کنار دستش یک برادری که جثه ضعیفتری داشت فریاد میزد: وای چشمم! وای چشمم! در حالیکه مشکلی نداشت و مجروح نشده بود. از او سئوال کرده بودند، چرا فریاد میزدی وای چشمم؟ گفته بود برای اینکه فلانی...
اتاق سریع برق کشی می شود
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و شوخ طبعيها » شوخي ها و لطيفه ها »
زمانیکه گردان کمیل در پادگان جلدیان که تازه تأسیس شده بود مستقر شد. تعدادی از برادران که با هم زیاد شوخی میکردند به دنبال یک اتاقی بودند که در آن مستقر شوند تا مزاحم سایر برادران نباشند. بالاخره اتاقی پیدا کردند اما فاقد روشنایی و برق بود. یکی از آنها به قسمت تأسیسات تیپ المهدی(عج) مراجعه میکند و میگوید: قرار است این اتاق، اتاق فرماندهی باشد و جلسات عملیات بعدی در اینجا طرح شود. لازم است سریعا" برق...
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و شوخ طبعيها » شوخي ها و لطيفه ها »
زمانیکه گردان کمیل در پادگان جلدیان که تازه تأسیس شده بود مستقر شد. تعدادی از برادران که با هم زیاد شوخی میکردند به دنبال یک اتاقی بودند که در آن مستقر شوند تا مزاحم سایر برادران نباشند. بالاخره اتاقی پیدا کردند اما فاقد روشنایی و برق بود. یکی از آنها به قسمت تأسیسات تیپ المهدی(عج) مراجعه میکند و میگوید: قرار است این اتاق، اتاق فرماندهی باشد و جلسات عملیات بعدی در اینجا طرح شود. لازم است سریعا" برق...
شهدا سال 62 -زندگینامه شهید حاج علی دهقانپور
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۲ » شهید حاج علی دهقانپور »
5 /1/ 1307 آنگاه که از راه رسید، رایحه وجود او عطر دلانگیز بهار را در روستای امیرآباد سیرجان پراکند. آغوش گرم پدر و دامن پرمهر مادر پذیرای این میهمان نورسیده شد. به عشق مولای متقیان اورا «علی» نامیدن و در تربیت وی براساس آداب و سنن اسلامی از هیچ کوششی دریغ نورزیدند. علی دوران کودکی را در کنار خانواده و در محیطی ساده و بیریا سپری کرد. برای فراگیری علوم روز راهی دبستان شد و تا کلاس...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۲ » شهید حاج علی دهقانپور »
5 /1/ 1307 آنگاه که از راه رسید، رایحه وجود او عطر دلانگیز بهار را در روستای امیرآباد سیرجان پراکند. آغوش گرم پدر و دامن پرمهر مادر پذیرای این میهمان نورسیده شد. به عشق مولای متقیان اورا «علی» نامیدن و در تربیت وی براساس آداب و سنن اسلامی از هیچ کوششی دریغ نورزیدند. علی دوران کودکی را در کنار خانواده و در محیطی ساده و بیریا سپری کرد. برای فراگیری علوم روز راهی دبستان شد و تا کلاس...
زندگینامه آزاده عبدالرحیم ایچ نشین
دانشنامه دفاع مقدس » زندگينامه و آثار مکتوب آزادگان »
عبدالرحیم ایجنشین در سال 1344 در خانوادهای کشاورز، متدین و مذهبی در شهرستان استهبان روستای درب امام زادهایج به دنیا آمد. وی تحصیلات ابتدائی خود را در دبستان خواجه نصیر واقع در زادگاهش به پایان رسانید و به همراهی پدر و برادران خود به شغل شریف کشاورزی مشغول گردید. در سال 1365 جهت انجام خدمت مقدس سربازی به مناطق جنگی اعزام و به نبرد با دشمن بعثی پراخت. در تاریخ 15/11/1365 در منطقه سومار با اصابت ترکش به ناحیه...
دانشنامه دفاع مقدس » زندگينامه و آثار مکتوب آزادگان »
عبدالرحیم ایجنشین در سال 1344 در خانوادهای کشاورز، متدین و مذهبی در شهرستان استهبان روستای درب امام زادهایج به دنیا آمد. وی تحصیلات ابتدائی خود را در دبستان خواجه نصیر واقع در زادگاهش به پایان رسانید و به همراهی پدر و برادران خود به شغل شریف کشاورزی مشغول گردید. در سال 1365 جهت انجام خدمت مقدس سربازی به مناطق جنگی اعزام و به نبرد با دشمن بعثی پراخت. در تاریخ 15/11/1365 در منطقه سومار با اصابت ترکش به ناحیه...
شهدا سال 63 -زندگینامه شهید صمد سرپوش
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۳ » شهيد صمد سرپوش »
ان الذین امنوا و عملوا الصالحات یهدیهم ربهم بایمانهم تجری من تحت الانهار فی جنات النعیم. آنان که ایمان به خدا آورده نیکوکار شدند، خدا به سبب ایمان، آنها را به راه سعادت و طریق بهشت رهبری کند، تا به نعمتهای ابدی بهشتی که نهرها از زیر درختان جاری است متنعم گردند. (سوره یونس، آیه ۹) هوای کوی دوست بیقرارش ساخته بود و بهار پرطراوت جبهه و آوای ملکوتی دوستان خدا، میل به پرواز در وجود او بوجود آورده بود....
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۳ » شهيد صمد سرپوش »
ان الذین امنوا و عملوا الصالحات یهدیهم ربهم بایمانهم تجری من تحت الانهار فی جنات النعیم. آنان که ایمان به خدا آورده نیکوکار شدند، خدا به سبب ایمان، آنها را به راه سعادت و طریق بهشت رهبری کند، تا به نعمتهای ابدی بهشتی که نهرها از زیر درختان جاری است متنعم گردند. (سوره یونس، آیه ۹) هوای کوی دوست بیقرارش ساخته بود و بهار پرطراوت جبهه و آوای ملکوتی دوستان خدا، میل به پرواز در وجود او بوجود آورده بود....
شهدا سال 64 -زندگینامه شهید جمعه بیگی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » شهيد جمعه بيگي »
پروانهسان در طواف شمع عشق بالهایش سوخته و خاکستر شده بود ولی از سوختن پروایی نداشت و در راه وصال از آتش هراسی به خود راه نمیداد. غنچه وجود شهید جمعه بیگی، در تاریخ 10/5/1341 در روستای بسترم، از توابع شهرستان نی ریز، در خانوادهای با ایمان و مذهبی شکوفا شد. دوران طفولیت را در دامن طبیعت و در محیط آرام خانه سپری میکرد. هفت ساله که شد برای فراگرفتن الفبای زیستن، در دبستان برزگران بسترم ثبتنام و...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » شهيد جمعه بيگي »
پروانهسان در طواف شمع عشق بالهایش سوخته و خاکستر شده بود ولی از سوختن پروایی نداشت و در راه وصال از آتش هراسی به خود راه نمیداد. غنچه وجود شهید جمعه بیگی، در تاریخ 10/5/1341 در روستای بسترم، از توابع شهرستان نی ریز، در خانوادهای با ایمان و مذهبی شکوفا شد. دوران طفولیت را در دامن طبیعت و در محیط آرام خانه سپری میکرد. هفت ساله که شد برای فراگرفتن الفبای زیستن، در دبستان برزگران بسترم ثبتنام و...