شهدا سال 64 -وصیتنامه شهید جهانبخش میرشکاری
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » شهيد جهانبخش ميرشکاري »
بسم الله الرحمن الرحیم رب اشرح لی صدری و یسرلی امری و احلل عقده من لسانی یفقهو قولی آرزو دارم که صبحدم زیبای شهادت در راه خدا را، همراه با تپش قلب نیرومند و پر احساس رهبرم برگزار نمایم. سلام بر حضرت مهدی(عج) و نایب [برحقاش] واقعیش. سلام به تمام شهیدان، مصلحان، عارفان و عاشقان همیشه تاریخ، از هابیل تا امرزو و از امروز تا قیامت و همه آنها که قلبشان برای رضای خدا میتپد. اینک ما خودمان را انسانهای سعادتمندی...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » شهيد جهانبخش ميرشکاري »
بسم الله الرحمن الرحیم رب اشرح لی صدری و یسرلی امری و احلل عقده من لسانی یفقهو قولی آرزو دارم که صبحدم زیبای شهادت در راه خدا را، همراه با تپش قلب نیرومند و پر احساس رهبرم برگزار نمایم. سلام بر حضرت مهدی(عج) و نایب [برحقاش] واقعیش. سلام به تمام شهیدان، مصلحان، عارفان و عاشقان همیشه تاریخ، از هابیل تا امرزو و از امروز تا قیامت و همه آنها که قلبشان برای رضای خدا میتپد. اینک ما خودمان را انسانهای سعادتمندی...
تقلب در قرعه کشی
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و شوخ طبعيها » شوخي ها و لطيفه ها »
در عملیات کربلای 4 دو نفر از برادران پیک گردان کمیل بودند. قرار شد یکی از این دو به همراه شهید مرتضی جاویدی به آن سوی اروند (ضلع غربی) بروند و مسیر را شناسایی کنند. تا زمانیکه گردان از روی اروند حرکت کرد و به آن سو رسید بچهها را راهنمایی کنند. موقع انتخاب یکی از این دو نفر، بحث بیش آمد و هر دو اصرار داشتند که باید من بروم. چون به نتیجه نرسیدیم قرار شد قرعه...
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و شوخ طبعيها » شوخي ها و لطيفه ها »
در عملیات کربلای 4 دو نفر از برادران پیک گردان کمیل بودند. قرار شد یکی از این دو به همراه شهید مرتضی جاویدی به آن سوی اروند (ضلع غربی) بروند و مسیر را شناسایی کنند. تا زمانیکه گردان از روی اروند حرکت کرد و به آن سو رسید بچهها را راهنمایی کنند. موقع انتخاب یکی از این دو نفر، بحث بیش آمد و هر دو اصرار داشتند که باید من بروم. چون به نتیجه نرسیدیم قرار شد قرعه...
شهدا سال 64 -دست نوشته شهید حمید کیوانی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » شهيد حميد کيواني »
1- ... آری! برادرم، آفتاب بالاخره از یک گوشه آسمان سر میزند و رود هم مسیر خود را مییابد و انسان نیز با همه نعمتها، بالاخره سرانجامی دارد و میبایست از راهها، بلندیها، گودیها و... بگذرد و میبینی که میگذریم، ولی آنچه مهم است، چگونه گذشتن است و در نزد خدا خوب گذشتن... 2- ... شهدا حکمت آفرینش انسان را در عمل به فرشتگان نشان دادند. 3- ... مجید محمدزاده آمیزهای از قهر و عشق بود. مجید چون آهن به...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » شهيد حميد کيواني »
1- ... آری! برادرم، آفتاب بالاخره از یک گوشه آسمان سر میزند و رود هم مسیر خود را مییابد و انسان نیز با همه نعمتها، بالاخره سرانجامی دارد و میبایست از راهها، بلندیها، گودیها و... بگذرد و میبینی که میگذریم، ولی آنچه مهم است، چگونه گذشتن است و در نزد خدا خوب گذشتن... 2- ... شهدا حکمت آفرینش انسان را در عمل به فرشتگان نشان دادند. 3- ... مجید محمدزاده آمیزهای از قهر و عشق بود. مجید چون آهن به...
شهدا سال 60 -وصیتنامه شهید عباسعلی زهری زاده
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۰ » شهيد عباسعلي زهري زاده »
بسم الله الرحمن الرحیم ان الله اشتری من المومنین انفسهم و اموالهم بان لهم الجنه یقاتلون فی سبیلالله فیقتلون و یقتلون وعداً علیه حقا فی التوریه و الانجیل و القرآن و من او فی بعهده من الله فاستبشرواببیعکم الذی بایعتم به و ذلک هو الفوز العظیم. (سوره توبه، آیه 110) و امروز این آیه شریفه مصداق پیدا کرده و خلق مسلمان ایران در برابر دشمنان خدا چون صف آهنین ایستادگی میکنند و از هیچ ایثاری فروگذار نیستند و در میدان...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۰ » شهيد عباسعلي زهري زاده »
بسم الله الرحمن الرحیم ان الله اشتری من المومنین انفسهم و اموالهم بان لهم الجنه یقاتلون فی سبیلالله فیقتلون و یقتلون وعداً علیه حقا فی التوریه و الانجیل و القرآن و من او فی بعهده من الله فاستبشرواببیعکم الذی بایعتم به و ذلک هو الفوز العظیم. (سوره توبه، آیه 110) و امروز این آیه شریفه مصداق پیدا کرده و خلق مسلمان ایران در برابر دشمنان خدا چون صف آهنین ایستادگی میکنند و از هیچ ایثاری فروگذار نیستند و در میدان...
شهدا سال 64 -خاطراتی از شهید غلامرضا جمشیدی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » شهيد غلامرضا جمشيدي »
خاطرهای از پدر شهید: در عملیات خیبر، غلامرضا 15 ساله بود و ایشان را به جبهه اعزام نمیکردند. وی کارت عضویت اینجانب (کارت طرح لبیک) را برمیدارد و عکس خودش را روی آن میچسباند. اما مسئولین متوجه می شوند و از اعزام او جلوگیری میکنند. خاطرهای از مادر شهید: آخرین باری که به مرخصی آمده بود صورتش را بوسیدم، با توجه به احساسات مادری، گریه کردم و گفتم: غلامرضا، تو را به خدا و امام زمان(عج) میسپارم. او هم...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » شهيد غلامرضا جمشيدي »
خاطرهای از پدر شهید: در عملیات خیبر، غلامرضا 15 ساله بود و ایشان را به جبهه اعزام نمیکردند. وی کارت عضویت اینجانب (کارت طرح لبیک) را برمیدارد و عکس خودش را روی آن میچسباند. اما مسئولین متوجه می شوند و از اعزام او جلوگیری میکنند. خاطرهای از مادر شهید: آخرین باری که به مرخصی آمده بود صورتش را بوسیدم، با توجه به احساسات مادری، گریه کردم و گفتم: غلامرضا، تو را به خدا و امام زمان(عج) میسپارم. او هم...
شهدا سال 64 -زندگینامه شهید علیجان شیخعلی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » شهيد عليجان شيخعلي »
بیا عاشقی را رعایت کنیم ز یاران عاشق حکایت کنیم وه که چه پرفروغ و افتخار آفرین است؛ حماسه ستارههای زیبایی که به امر خورشیدشان جهت اعتلای کلمه توحید، در سرزمین خونرنگ ایران به خون نشستند تا فجر طلوع کند و چه زیباست طلوع فجر در غروب خون گرفته این ستارگان. از میان ستارگان درخشان آسمان سرزمین ولایتمدار ایران اسلامی میتوان به سرباز فداکار، شهید علیجان شیخعلی که اول خرداد ماه 1345 در خانوادهای با ایمان و زحمتکش از...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » شهيد عليجان شيخعلي »
بیا عاشقی را رعایت کنیم ز یاران عاشق حکایت کنیم وه که چه پرفروغ و افتخار آفرین است؛ حماسه ستارههای زیبایی که به امر خورشیدشان جهت اعتلای کلمه توحید، در سرزمین خونرنگ ایران به خون نشستند تا فجر طلوع کند و چه زیباست طلوع فجر در غروب خون گرفته این ستارگان. از میان ستارگان درخشان آسمان سرزمین ولایتمدار ایران اسلامی میتوان به سرباز فداکار، شهید علیجان شیخعلی که اول خرداد ماه 1345 در خانوادهای با ایمان و زحمتکش از...
شهدا سال 65 -وصیتنامه شهید سید امیر موسوی خالص
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ » شهيد سيد امير موسوي خالص »
بسم الله الرحمن الرحیم ولاتحسبن الذین قتلوافی سبیل الله امواتاً بل احیاءٌ عند ربهم یرزقون. 1 مپندارید کسانی که در راه خدا کشته شده اند مرده اند بلکه آنها زنده اند و نزد خدا روزی می خورند . (قرآن کریم) اکنون که قلم بر دست گرفتم و خواستم وصیتنامه بنویسم، هر چه فکر کردم دیدم که یک چیز لازم و ضروری میباشد و میبینم چیزی ندارم بنویسم و غرق در گناه هستم؛ وای چه بنویسم؟ شهیدان تمام چیزها را که لازم...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ » شهيد سيد امير موسوي خالص »
بسم الله الرحمن الرحیم ولاتحسبن الذین قتلوافی سبیل الله امواتاً بل احیاءٌ عند ربهم یرزقون. 1 مپندارید کسانی که در راه خدا کشته شده اند مرده اند بلکه آنها زنده اند و نزد خدا روزی می خورند . (قرآن کریم) اکنون که قلم بر دست گرفتم و خواستم وصیتنامه بنویسم، هر چه فکر کردم دیدم که یک چیز لازم و ضروری میباشد و میبینم چیزی ندارم بنویسم و غرق در گناه هستم؛ وای چه بنویسم؟ شهیدان تمام چیزها را که لازم...
شهدا سال 64 -وصیتنامه شهید سید جلال صادقی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » شهيد سيد جلال صادقي »
بسم الله الرحمن الرحیم یا ایتها النفس المطمئنه، ارجعی الی ربک راضیه مرضیه، فادخلی فی عبادی و ادخلی جنتی1. لاحول و لا قوه الا بالله العلی العظیم. السلام علیک یا ابا عبدالله و علی الارواح التی حلت بفنائک. فدای لب تشنه تو بگردم یا حسین(ع) و ای علی اکبر و ای علی اصغرِ حسین(ع). با سلام و درود بر یگانه منجی عالم بشریت امام زمان(عج) فرمانده لشکر قرآن، سردار جبهههای نور و درود بر کسی که شبها و روزها در سنگرها...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » شهيد سيد جلال صادقي »
بسم الله الرحمن الرحیم یا ایتها النفس المطمئنه، ارجعی الی ربک راضیه مرضیه، فادخلی فی عبادی و ادخلی جنتی1. لاحول و لا قوه الا بالله العلی العظیم. السلام علیک یا ابا عبدالله و علی الارواح التی حلت بفنائک. فدای لب تشنه تو بگردم یا حسین(ع) و ای علی اکبر و ای علی اصغرِ حسین(ع). با سلام و درود بر یگانه منجی عالم بشریت امام زمان(عج) فرمانده لشکر قرآن، سردار جبهههای نور و درود بر کسی که شبها و روزها در سنگرها...
شهید کریم پور زین العابدینی
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و ادبيات » اشعار مرحوم محمود توکل »
کریم پور زین ا لعابدینی پدر از هجراو قدش کمان شد برادرها شکسته بال گشتند گشتــه او فــدای دیـن و قــــرآن شهید و عاشق راه حسینی کمر بشکسته چشمش خون فشان شد ولی ازاین جهت خوشحال گشتند از او راضــیشـــدهپــیــرجمــــاران ...
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و ادبيات » اشعار مرحوم محمود توکل »
کریم پور زین ا لعابدینی پدر از هجراو قدش کمان شد برادرها شکسته بال گشتند گشتــه او فــدای دیـن و قــــرآن شهید و عاشق راه حسینی کمر بشکسته چشمش خون فشان شد ولی ازاین جهت خوشحال گشتند از او راضــیشـــدهپــیــرجمــــاران ...
شهدا سال ۶۷ -زندگینامه شهید علی اکبر خازن
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ » شهيد علي اکبر خازن »
هر یک از یاران سفرکرده را داستانی است شنیدنی. داستان علیاکبر که شهادت را باب سعادت دانست و مشتاقانه بهسوی آن رفت، مخصوص به خود است. او که دهم مهرماه ۱۳۳۳، در شهرستان نیریز و میان خانوادهای متدین و مذهبی چشم به جهان گشود و راه زندگی را در پیش گرفت. دوره ابتدایی را در دبستان طباطبایی گذراند. برای ادامه تحصیل راهی دبیرستان امام خمینی شد و توانست با موفقیت مدرک پایان دوره متوسطه (دیپلم) را دریافت کند....
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ » شهيد علي اکبر خازن »
هر یک از یاران سفرکرده را داستانی است شنیدنی. داستان علیاکبر که شهادت را باب سعادت دانست و مشتاقانه بهسوی آن رفت، مخصوص به خود است. او که دهم مهرماه ۱۳۳۳، در شهرستان نیریز و میان خانوادهای متدین و مذهبی چشم به جهان گشود و راه زندگی را در پیش گرفت. دوره ابتدایی را در دبستان طباطبایی گذراند. برای ادامه تحصیل راهی دبیرستان امام خمینی شد و توانست با موفقیت مدرک پایان دوره متوسطه (دیپلم) را دریافت کند....
قبلي 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 18 19 20 21 22 23 24 25 26 27 28 29 30 31 32 33 34 35 36 37 38 39 40 41 42 43 44 45 46 47 48 49 50 51 52 53 54 55 56 57 58 59 60 61 62 63
64
65 66 67 68 69 70 71 72 73 74 75 76 77 78 79 80 81 82 83 84 85 86 87 88 89 90 91 92 93 94 95 96 97 98 99 100 101 102 103 بعدي