نتایج جستجوی عبارت «قاسم دمیری روستای تم‌شولی آباده‌طشک دبستان جهاد مدرسه کوشکک والفجر 8 فاو ـ ام‌القصر ۱۳۶۴/۹/۱۲ ۱۳۶۴/۱۱/۲۷» در نوشته‌های دانشنامه دفاع مقدس:
زندگینامه جانباز غلامعلی آکار
دانشنامه دفاع مقدس » زندگينامه و آثار مکتوب جانبازان »
غلامعلی آکار فرزند عباس در تاریخ دوم فروردین ماه سال 1349 در روستای ریزآب از بخش پشتکوه شهرستان نی‌ریز متولد شد. او دوران کودکی را در خانواده خویش سپری نمود. وی دوران ابتدایی را در روستای ریزآب در تلمبه معروف به پلاکستان طی نمود سپس در کار کشاورزی به پدر خویش کمک می‌نمود‌. بعد از شروع جنگ در تاریخ 8 آذرماه سال 1365 بعنوان بسیجی برای دفاع از اسلام و وطن و دستور امام خمینی(ره) به جبهه اعزام شد و...
به یاد شهید حسن زردشت
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ »
شد فدای دین لاله ای دیگر شد فدا زردشت در ره قرآن در پی محمود شد حسن تابان شد فدای دین لاله ای دیــگر آفرین بر او عهد و پیمانش جان فدا کرده جان بقربانش شد فدای دین لاله ای دیگر مکتب اسلام اینچنین جانها تا نگه دارد نور ایمانها شد فدای دین لاله ای دیگر ای عزیزانم باوفا یاران کرده ام اکنون هم زدل هم جان شد فدای دین لاله ای دیگر غرق خون گر شد پیکر...
شهدا سال 64 -وصیتنامه شهید شمشاد فرجی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » شهيد شمشاد فرجي »
بسم رب الشهداء و الصدیقین آرزو داشتم در شب حجله به سعادت برسم قسمتم این بود که در سنگر اسلام به شهادت برسم با درود بر مهدی موعود(عج) و نائب بر حقش خمینی کبیر و ملت شهیدپرور خصوصاً مردم شهیدپرور روستای خواجه‌جمالی. این چند کلمه را می‌نویسم: امیدوارم که مورد پسند ملت شهید‌پرور قرار بگیرد. من شمشاد فرجی فرزند احمد‌قلی، در تاریخ 1341 به شماره شناسنامه 25 در روستای خواجه‌جمالی، در خانواده‌ای مستضعف بدنیا آمدم و از کودکی پدر و مادر...
شهدا سال 65 -وصیتنامه شهید محمود راحتی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ » شهيد محمود راحتي »
بسم الله الرحمن الرحیم انا لله و انا الیه راجعون ما از او هستیم و بازگشت همه ما به سوی اوست. چون در این ایام اسلام در خطر منافقین است، پس لازم است که ما برای حفظ اسلام به جبهه برویم. باری ما با کمال شوق به جبهه حق علیه باطل اعزام شدیم. وصیت من به برادران هم سن و سال خود و به دوستانم این است که راه ما را ادامه دهند و امام را تنها نگذارند. وصیت من...
شهدا سال 62 -زندگینامه شهید حاج علی دهقانپور
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۲ » شهید حاج علی دهقانپور »
5 /1/ 1307 آنگاه که از راه رسید، رایحه وجود او عطر دل‌انگیز بهار را در روستای امیرآباد سیرجان پراکند. آغوش گرم پدر و دامن پرمهر مادر پذیرای این میهمان نورسیده شد. به عشق مولای متقیان اورا «علی» نامیدن و در تربیت وی براساس آداب و سنن اسلامی از هیچ کوششی دریغ نورزیدند. علی دوران کودکی را در کنار خانواده و در محیطی ساده و بی‌ریا سپری کرد. برای فراگیری علوم روز راهی دبستان شد و تا کلاس...
شهدا سال ۶۶- زندگینامه شهید شاپور فریدونی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۶ » شهيد شاپور فريدوني »
مجنون شدن و مقبول لیلی افتادن را شرایطی است که باید عارف الی الله آن را بداند و به‌جا آورد. شهیدان کربلای خونین ایران،‌ مجنون‌صفتانی بودند که درس عرفان را در سنگرهای الهی خود به‌خوبی آموختند و به منصه ظهور کشاندند. شاپور ازجمله آنان است که ۱۳۴۸/۳/۲۷ در شهرک ریز آب نی‌ریز در یک خانواده مذهبی و متدین دیده به جهان گشود. دوران کودکی را در همان محیط ساده و پاک روستا گذراند. هفت‌ساله بود که به دبستان عشایری...
شهدا سال 61-زندگینامه شهید سید کمال‌الدین مظلومی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد سيد کمال الدين مظلومي »
سیدی نورانی از سلاله پاک رسول‌الله (ص) در روستای ده‌ریز از توابع شهرستان نی‌ریز در سال ۱۳۳۵ محیط خانواده‌ای متدین را روشن نمود. به اذن خدا اذان و اقامه را در گوشش خواندند و نام مبارکش را «سید کمال» خطاب کردند. هنوز دست‌های مهربان و پر عطوفت مادر موهای زیبای سید را شانه نکرده بود که فلک او را از نعمت داشتن مادر محروم ساخت. غم سنگین بی‌مادری روحیه لطیف و ظریف کودکانه او را سخت متأثر ساخت...
بیاد شهدای عملیات خیبر
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و ادبيات » اشعار مرحوم محمود توکل »
زخون پاک یاران خمینی یکی سرداده اندر راه قرآن یکی مانند عباس علمدار یکی مانند قاسم در عروسی یکی همچون حبیب بن مظاهر همه فرمانبر پیر جماران یکی دستش بدامان وصال است خلیل شهمرادی کشته گردید بگو با مادر دلخون زارش که تابینی خلیلت گشته دامـاد زخون پاک یاران خمینی عزیزان پورزین العابدین رفت پدر یعقوب سان شد دیده اش کور برادرها شکسته بال گشتند زخون پاک یاران خمینی چرا دست اجل گردید گلچین گذشت از‌جان‌و سوی جانان...
شهدا سال ۶۷ -نامه شهید هادی رنجبر به محمد بناکار
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ »
حضور محترم هم‌سنگری خودم و همکلاسی و برادرم آقای محمد بناکار سلام عرض می‌کنم. ضمن سلام خدمت همکلاسی خودم، سلامتی شمارا از درگاه خداوند متعال خواستارم و امیدوارم که همیشه مثل گل‌های بهاری شاد و خرم بوده و هیچ کسالتی نداشته باشید. حال اگر می‌خواهید از حال من باخبر شوید، حال من خوب است. راستی! حال شما که ان‌شاءالله خوب است. همین‌طور دوستان دیگر و حمید آبدارنده و محمد خیزاب و حسین فتاحی و دیگر بچه‌های کوچه و...
شهدا سال 66 -زندگینامه شهید عباس کهن شکروئیه
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۶ » شهید عباس کهن شکروئیه »
عباس بیست و یکم فروردین سال 1347 در قریه شکروئیه داراب میان خانواده‌ای متدین دیده به جهان گشود. دوران کودکی را تحت مراقبت و پرورش خانواده مؤمن و با ایمان خود سپری کرد و در سن هفت سالگی در دبستان عشایری رودخور شروع به تحصیل نمود و با موفقیت دوره ابتدایی را به پایان رساند. به دلیل فراهم نبودن امکانات لازم و دور بودن مدرسه از محل زندگی نتوانست به تحصیلات خود ادامه دهد. از این رو همراه...