نتایج جستجوی عبارت «محمد مروت مدرسه بختگان مدرسه مسعود بزرگی 27/2/1365 صالح آباد غرب 27/2/1365 گروهان نصر 5 شیراز» در نوشته‌های دانشنامه دفاع مقدس:
شهدا سال 61 -زندگینامه شهید سید احمد هندی زاده
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهید سید احمد هندی زاده »
آنگاه که باد پاییزی زمزمه رسیدن فصل خزان را سر داده بود و تلون برگها نقش و نگاری زیبا به دشتها و باغها زده بودند، حضور سبز کودکی زیبا، دهم مهرماه سال 1340 در روستای مشکان از توابع شهرستان نی‌ریز، بهاری دیگر را در پاییز به خانواده متدین هندی‌زاده هدیه نمود. طنین زیبای الله‌اکبر در گوش او پیچید و نام زیبای احمد را بخود گرفت. در گذر عمر، کودکی را بسر آورد و برای کسب معرفت راهی دبستان...
شهدا سال 63 -زندگینامه شهید فرامرز شیخعلی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۳ »
در اولین روز از بهار سال ۱۳۴۳ آمد و با آمدن خود سبزی و طراوت بهار را به همراه آورد. در روستای کوشکک از توابع نی‌ریز در خانواده‌ای زحمتکش و مذهبی بازی‌های کودکانه را آغاز نمود. تحصیلات ابتدایی را در دبستان شهاب روستای کوشکک پشت سر گذاشت و وارد مدرسه راهنمایی ارشد شد. پس از دریافت مدرک سوم راهنمایی از ادامه تحصیل منصرف و به کار کشاورزی پرداخت. تواضع، پاکی، ایمان و اخلاق خوب همزاد او بودند که...
شهدا سال 63 -وصیتنامه شهید علی عبدالله زاده
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۳ » شهيد علي عبدالله زاده »
بسم رب الشهداء و الصدیقین بنام الله پاسدار حرمت خون شهیدان و با درود فراوان به رهبر کبیر انقلاب اسلامی و با سلام به خانواده‌های شهدا. حالا که خداوند به من توفیق شرکت در جبهه را داده است و از آنجا که وظیفه هر مسلمان است که وصیتنامه بنویسد، برآن شدم که چند کلمه‌ای به عنوان وصیتنامه بنویسم. بار پروردگارا! من که در راه تو قدم برداشتم، خدایا! مرا به راه خودت هدایت کن. من به جبهه نیامده‌ام که فقط...
شهدا سال 61 -دفترچه شعر شهید مجید محمدزاده -ابوذر
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد مجيد محمدزاده »
ابوذر مردی از صحرا چنان آرام بگذارد قدم بر تارک دنیا دلش آزرده از بیداد تنش فریاد و دل فریاد ابوذر مردی از صحرا ابوذر غیرتش دریا ابوذر تیغ بر قلب حکومتهای خون آشام قدم آرام می دارد ز راه رفته باز می‌گردد و راهی تازه می‌یابد ابوذر مرد حق تنها بدون ترس از خواری در این دنیا علم بنشاند بر ضد ستم بر صفحه ننگین هر تاریخ ابوذر تشنه‌ای جاوید از دریای غیرتها قدم برداشت از غفار تا کعبه وخود را می‌رساند با محمد(ص) یار می‌گردد ابوذر این وجود پاک و غیرتمند ابوذر تک...
شهدا سال ۶۷ -زندگینامه شهید علی عباس زاده
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ »
علی، نیلوفر عاشقی بود که اول مهرماه ۱۳۴۱ در گلستان عشق روئید و کوچه‌های روستای مشکان نی‌ریز را از عطر وجودش بهره‌مند ساخت. دست مهربان باغبانان در رشد و نمو وی کوشید تا او را برای تحصیل آماده کرد. دوره ابتدایی را در دبستان شهید آیت (ششم بهمن) مشکان آغاز کرد و به پایان رساند. سپس به دلیل عدم دسترسی به مدرسه راهنمایی ترک تحصیل کرد و به امور کشاورزی و دامداری مشغول شد. علی در امر تأمین...
شهدا سال ۶۷ -زندگینامه شهید مهرگان لشنی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ »
مهرگان، ۱۳۵۰/۳/۲۰ در آباده طشک نی‌ریز، با آغاز زندگی، شادی و سرور را به میان خانواده متدین خود به ارمغان آورد. پس از سپری نمودن دوران کودکی وارد مدرسه شد و با موفقیت دوره ابتدایی و راهنمایی را پشت سر گذاشت. سپس دوره متوسطه را در دبیرستان آیت‌الله طالقانی آباده آغاز کرد. فروردین‌ماه سال ۱۳۶۷ با شور و علاقه‌ای خاص به‌سوی میدان‌ها نبرد حق علیه باطل رفت و پس از دو ماه نبرد دلاورانه، ۱۳۶۷/۳/۲۲ در عملیات بیت‌المقدس...
شهدا سال 61 -وصیتنامه شهید حمید داوودی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد حميد داوودي »
بسم الله الرحمن الرحیم احسب الناس ان یترکوا ان یقولوا امنا و هم لا یفتنون آیا مردم چنین پنداشتند که به صرف اینکه گفتند ما به خدا ایمان آوردیم رهاشان کنند و بر این دعوی هیچ امتحانشان نکنند ( سوره عنکبوت، آیه 2 ) امام ما گفت: «اگر ما بکشیم پیروزیم و اگر کشته هم بشویم پیروزیم» پس من هم حتماً پیروز شده‌ام. ما باید راه امامان‌مان و پیشوایان‌مان را ادامه دهیم. ای مادر تنها خواهشی که دارم از تو برای من گریه...
شهدا سال ۶۲ -زندگینامه شهید خداداد اسفندیاری
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۲ » شهيد خداداد اسفندياري »
آنگاه‌که غنچه وجودش در میان خانواده مذهبی و متدین اسفندیاری در سال ۱۳۲۴ در شهر آباده طشک شکوفا شد، آن را رحمت خدا بر خانواده خود دانسته و او را خداداد نامیدند. تنگناهای اقتصادی و مشکلات ناشی از درآمد کم خانواده، باعث شد تا خداداد زندگی را با سختی و فشار زیاد ادامه دهد و با اُنس به گرفتاری‌ها بزرگ شود. نبودن امکان تحصیل و مدرسه در زادگاه وی، او را از تحصیل محروم نمود. از همان کودکی...
شوخی ها و لطیفه ها
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و شوخ طبعيها » شوخي ها و لطيفه ها »
لطیفه‌ها و شوخی‌های بیان شده ذیل ‌‌همه بصورت واقعی اتفاق افتاده که برادران‌: - محمد عبد الاحدی - قاسم زالپور - علی تاجبخش - علی زردشت فرزند غلامرضا - علی زردشت فرزند اسماعیل - جواد مبین - غلامعلی فرخ بطور جمعی آنها را نقل کرده اند‌.  ...
شهدا سال 59 -وصیتنامه شهید علی میرزازاده
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۵۹ » شهيد علي ميرزازاده »
بسم الله الرحمن الرحیم و الذین آمنوا و هاجروا و جاهدوا فی سبیل‌الله باموالهم و انفسهم اعظم درجه عندالله فاولئک هم الفائزون. چونکه الان مزدوران عراقی به شهر ما حمله کرده‌اند، فرصت آنرا ندارم که وصیتنامه کاملی را بنویسم. پروردگارا! من، بنده علیل و عاجز توام، یک بنده گناهکار، از تو طلب آمرزش دارم. از تو می‌خواهم فقط هدایتم کنی، تا آنجا که رضای تو است. مادرم، خواهرانم، مرا ببخشید به دلیل آنچه که برای شما خلاف بود انجام داده‌ام. برای...