نتایج جستجوی عبارت «۱۳۴۷/۹/۲۰» در نوشته‌های دانشنامه دفاع مقدس:
شهدا سال 64 -زندگینامه شهید بهمن پرآور
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ »
شهادت سرآغاز پایندگی است               نترسم زمرگی که خود زندگی است سالکان طریقت و عارفان مست از می‌ناب عشق، شهادت را نزدیک‌ترین راه در رسیدن به مقصود یافتند و با حضور در آن میدان، پیمانه وصل را سر کشیدند. از این قبیله، شهیدی است دلاور که چهارم تیرماه سال ۱۳۴۷، در روستای تم‌شولی از توابع بخش آباده طشک نی‌ریز، میان خانواده‌ای خداپرست و باایمان دیده به جهان گشود؛ نام او را بهمن نهادند....
شهدا سال 61-زندگینامه شهید سید کمال‌الدین مظلومی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد سيد کمال الدين مظلومي »
سیدی نورانی از سلاله پاک رسول‌الله (ص) در روستای ده‌ریز از توابع شهرستان نی‌ریز در سال ۱۳۳۵ محیط خانواده‌ای متدین را روشن نمود. به اذن خدا اذان و اقامه را در گوشش خواندند و نام مبارکش را «سید کمال» خطاب کردند. هنوز دست‌های مهربان و پر عطوفت مادر موهای زیبای سید را شانه نکرده بود که فلک او را از نعمت داشتن مادر محروم ساخت. غم سنگین بی‌مادری روحیه لطیف و ظریف کودکانه او را سخت متأثر ساخت...
شهدا سال ۶۷ -زندگینامه شهید یوسف معصوم پور
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ »
اول مردادماه سال ۱۳۴۷، یادآور تولد عزیزی بود که در مکانی سرشار از عشق و علاقه به اهل‌بیت (ع)، در قلعه‌خواجه نی‌ریز پا به عرصه حیات گذاشت و گُل وجودش بانام نیکوی یوسف مزیّن شد. دوره ابتدایی را در دبستان ۱۵ خرداد قلعه‌خواجه به پایان رساند. به دلیل کهولت سن پدر و مشکلات مالی خانواده موفق به ادامه تحصیل نشد و برای کمک به خانواده در تأمین معاش به شغل شریف کارگری پرداخت. به‌راستی در عرصه زندگی بازویی...
شهدا سال ۶۷ -وصیتنامه شهید منصور یاراحمدی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ » شهيد منصور ياراحمدي »
بسم‌الله الرحمن الرحیم ان الله یحب الذین یقاتلون فی سبیله صفاً کانهم بنیان مرصوص.۱ بدرستیکه خداوند دوست می‌دارد کسانی را که چون دژی محکم صف بسته و پیکار می‌کنند. خدایا! برای دومین بار وصیت‌نامه‌ام را تعویض می‌کنم و هفت سال است که از جنگ تحمیلی می‌گذرد و در این مدت طولانی که در جبهه شرکت کرده‌ام شهادت را نصیبم نکردی! البته شکی نیست که لیاقت شهید شدن را نداشتم. در این مدت بهترین دوستانم و نور چشمانم در کنارم به...
زندگینامه آزاده و جانباز محمد مقصودی
دانشنامه دفاع مقدس » زندگينامه و آثار مکتوب آزادگان »
محمد مقصودی فرزند حسین، در سال 1347 در خانواده‌ای متدین، مذهبی و کشاورز در آباده طشک بدنیا آمد. دوران تحصیلات ابتدائی را در دبستان هجرت ‌ با موفقیت گذراند. کلیه دوستان، معلمان و همکلاسانش از نحوه درس خواندن، اخلاق، رفتار و شیوه برخورد او رضایتی کامل داشتند. در منزل نیز با پدر، مادر و دیگر اعضای خانواده اخلاقی نیکو و پسندیده داشت. در انجام فرائض دینی و شرکت در مجالس و مراسم مذهبی کوشا بود. پس از پایان...
شهدا سال 64 -زندگینامه شهید غلامرضا جمشیدی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » شهيد غلامرضا جمشيدي »
برای من زندگینامه ننویسید زیرا در این دنیا کسی مرا نشناخت که بخواهد برایم زندگینامه بنویسد. (برگرفته از آخرین سطر وصیتنامه شهید غلامرضا جمشیدی) غلامرضا شقایقی بود که نیمه دوم شهریور ماه سال 1347 در باغ عشق روئید و زندگی عاشقانه را در میان خانواده‌ای مذهبی و متدین در شهرستان نی‌ریز تجربه کرد. هفت ساله بود که زندگی علمی خود را در دبستان فرهنگ نی‌ریز آغاز نمود. دوران این زندگی مصادف بود با اوج‌گیری نهضت شکوهمند اسلامی ایران. غلامرضا...
شهدا سال 65 -زندگینامه شهید مجید ساحلی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ »
کاروان سرخ شهادت با عشقی وصف‌ناپذیر در حرکت است و هر روز عاشقان این کاروان بدان می‌پیوندند تا زمانی که در گوشه‌ای از جهان اسلام ظلم و بی‌عدالتی است، این کاوران لحظه‌ای از حرکت باز نمی‌ایستد. خون شهید درخت اسلام را آبیاری می‌کند و به کالبد مرده جامعه حیات می‌بخشد. آری آن‌ها چون شمع می‌سوزند و به زندگی ما روشنی می‌بخشند. شهید مجید ساحلی در بهمن ماه ۱۳۴۷ در خانواده‌ای مذهبی در شهرستان نی‌ریز چشم به جهان گشود. پدر...
زندگینامه خودنوشت جانباز احمد علی زارعی
دانشنامه دفاع مقدس » زندگينامه و آثار مکتوب جانبازان »
اینجانب احمد علی زارعی فرزند علیرضا، در تاریخ 1/6/1339 در روستای دهمورد از توابع بخش آباده طشک شهرستان نی‌ریز متولد شدم. دوران کودکی را در روستای قدیمی سپری نموده و در سن 8 سالگی یعنی سال 1347 به مدرسه رفتم. مدت 5 سال در روستای دهمورد که فقط یک دبستان به نام سحاب داشت و تا کلاس پنجم درس را توأم با کار روستایی که کشاورزی و دامداری و کارگری بود به پایان رساندم. در آن ایام کمتر...
شهدا سال 65 -زندگینامه شهید احمدرضا نصیرزاده
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ » شهيد احمدرضا نصيرزاده »
چهره تابناک و پرفروغ احمدرضا در پنجمین روز از اولین ماه سال ۱۳۴۷ همراه با شکوفا شدن طبیعت و دمیدن بهاران، فضای خانه را که سرشار از محبت اهل‌بیت عصمت و طهارت (ع) بود، نورباران کرد. خانواده‌ای که شهید نصیر زاده در آن پا به عرصه وجود نهاد، فضیلت، معنویت، عشق به قرآن و شور حسینی را از پاکانی چون ملاقاسم که از شیفتگان مکتب قرآن بود، به ارث برده است. در دامان مادری مؤمن و عفیف از برکت...
خاطراتی از شهید سعید شاهدی در گفتگو با خانواده شهید
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ » شهيد سعيد شاهدي »
«ما از مردم پنهان می‌کنیم که خانواده‌ی شهید هستیم تا جوردیگری به مانگاه نکنند!» این جمله‌ی یک مادر شهید است و نشانه‌ای تأسف‌بار از وضعیت قهرمانان ملی ما که  یا جانشان را در راه اسلام و وطن گذاشتند، یا تکه‌ای از وجودشان را! و حالا خانواده‌های آنان علاوه بر داغ عزیز، باید بار گران این ناملایمات و برداشت‌های اجتماعی را نیز به دوش بکشند. این نشانه‌ها را می‌توان در برخی صحبت‌های مردم نیز دریافت؛ صحبت‌هایی از این دست که: «هرچه سهمیه...