نتایج جستجوی عبارت «آموزش رزمندگان برای عملیات والفجر 8» در نوشته‌های دانشنامه دفاع مقدس:
شهدا سال 65 -وصیتنامه شهید احمدرضا نصیرزاده
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ » شهيد احمدرضا نصيرزاده »
بسم الله الرحمن الرحیم اللهم اجعلنا من الطالبین بدم المقتول بکربلا . خداوندا! ما را از خون خواهان کشته کربلا قرار ده. با سلام بر منجی عالم بشریت و ولی‌عصر(عج) که با آمدن ایشان جهان را از عدل گلستان می‌کند و زمین را از هر ظلمی و جوری پاک می‌کند. سلام و درود بر امام حسین(ع) که تمام هستی خود را، حتی طفل شش ماهه خود را فدای اسلام و کتاب خدا کرد. سلام و دورد بر رهبر عزیزمان، خمینی بت‌شکن...
شهدا سال 61 -دفترچه شعر شهید مجید محمدزاده -هرگز نمی آید بهاران
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد مجيد محمدزاده »
هرگز نمی آید بهاران هرگز نمی آید بهاران در خانه‌های خالی ما با این همه نامردمیها هرگز نمی آید نسیم از روی احسان با این همه نامردم پابند دنیا من خسته‌ام از زندگی از این همه درماندگی دانم که هرگز هیچ ابری بر کویر هستی ماها نبارد هرگز نمی آید بهاران بر جویبار و جشن یاران دیگر امیدی نیست شوری نیست ، اینجا دانم که دیگر در ضمیرم نیست پیدا حرفی برای گفتن این گفتنی‌ها تنها همه بر خویش نالیم چون عمرها پیوسته رفتند از زندگی سودی نبردیم دیگر نمی آید بهاران بر جویبار و جشن یاران هرگز...
شهدا سال 66 -زندگینامه شهید محمد ابراهیم حاج بادام
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۶ » شهید محمد ابراهیم حاج بادام »
وقتی سرگذشت محمدابراهیم را مرور می‌کنیم، باید بگوئیم: ای حسین جان! تا چنین فداکارانی در مکتب آزاده‌پرور تو وجود دارند، بی‌شک راهت ادامه خواهد داشت و پرچم سرخ کربلایت در جای‌جای جهان به اهتزاز در خواهد آمد. محمدابراهیم، اول بهمن سال 1341 در خانواده‌ای متدین و مذهبی در نی‌ریز فارس چشم به جهان گشود. هنوز دوران کودکی را سپری نکرده بود ـ 5-4 سالگی‌ـ دستهای گرم پدر به قضای الهی سرد شد و سردی و مشکلات را در...
شهدا سال 64 -وصیتنامه شهید احمد عابدین زاده
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » شهيد احمد عابدين زاده »
بسم‌الله الرحمن الرحیم با سلام و درود به رهبر کبیر انقلاب، بنیان‌گذار جمهوری اسلامی و با درود بر روان پاک شهدایی که با نثار پاک خون خود، درخت پربرکت اسلام را آبیاری کردند. خدایا! تو شاهد باش که هدفی جز تو ندارم که پیامبر اکرم (ص) و ائمه معصومین (ع) به ما نشان داده‌اند. عشقی جز شهادت درراه تو ندارم و تنها امیدم به توست. هرچند که بنده معصیت‌کارم و بار گناهانم بر دوشم سنگینی می‌کند، منتهی از درگاه...
شهدا سال 61 -وصیتنامه شهید بیگ میرزا فریدونی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد بيگ ميرزا فريدوني »
بسم الله الرحمن الرحیم ان الله یحب الذین یقاتلون فی سبیله صفاً کانهم بنیان مرصوص. خداوند آن مؤمنان راکه در صف جهاد، با کافران مانند سد آهنین پیکار می‌کنند، دوست می‌دارد. (سوره صف – آیه 3 ) بعد از شهادت به یکتایی خداوند متعال و رسالت محمد(ص) رسول و فرستاده خدا و شهادت به اینکه علی(ع) و یازده فرزندش جانشین بر حق پیغمبرند. اینجانب بیگ میرزا فریدونی داوطلبانه عازم جبهه‌های حق علیه باطل شدم تا با یزیدیان زمان بجنگم و به فرمان...
دوای دل درد
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و شوخ طبعيها » شوخي ها و لطيفه ها »
در سال 1365 که گردان کمیل مدتی در خط خرمشهر مستقر بود، تدارکات گردان در یکی از ساختمانهای نزدیک خط مستقر شده بود. بچه‌های تدارکات گردان شبها نوشابه‌ها را درون یخدانهای بزرگ می‌گذاشتند تا برای فردا خنک شود. در اواخر شب موقعی که بچه‌های تدارکات خواب بودند آقای غلامرضا نصرتی می‌گفت: من دلم درد گرفته و دوای دل درد می‌خواهم. این رمزی بود که باتفاق به نوشابه‌های خنک تدارکات گردان تک می‌زدیم‌.  ...
شهدا سال 64 -وصیتنامه شهید محمدرضا قیاسی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » شهيد محمدرضا قياسي »
بسم‌الله الرحمن الرحیم هم‌اکنون که این وصیت‌نامه را می‌نویسم، در میدان جنگ، در زیر آتش جنایتکاران بعثی می‌باشم. امیدوارم که خداوند به من توفیق عنایت فرماید تا بتوانم برای اسلام خدمت کنم. باری، دشمنان خدا کسانی هستند که هیچ‌چیز را نمی‌بینند. آیه شریفه می‌فرماید: و جعلنا من بین ایدیهم سداً و من خلفهم سداً فاغشیناهم فهم لایبصرون. ۱ در پیش روی ایشان حجابی و از پشت سرشان حجابی قراردادیم و چشم‌های ایشان را پوشاندیم، درنتیجه راه صواب را نمی‌بینند. سلام...
شهدا سال 61 -زندگینامه شهید حمید یاقوتی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهید حمید یاقوتی »
دوم فروردین ماه سال 1339 در محله امام مهدی(عج) شهرستان نی‌ریز، همراه با طراوت سبز بهار در خانواده‌ای که از محبان اهل‌بیت(ع) بودند، زاده شد. همچون ستاره‌ای درخشان بود که با خنده‌های کودکانه، محفل گرم خانواده را گرمتر و با نشاط‌تر می‌ساخت. شور و اشتیاق آموختن اورا به دبستان حضرت معصومه(س) (شمس‌المعالی) رهنمون شد. سختی‌ها و مرارت‌های زندگی از کودکی با رنجها و دردها آشنایش کرد و در فراز و نشیب زندگی آبدیده‌اش نمود. دوره راهنمایی را در...
شهدا سال 61 -زندگینامه شهید رضا حمیدی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد رضا حميدي »
پانزدهمین روز آذرماه سال ۱۳۴۱ درحالی‌که سرمای پاییزی خانه‌های شهرستان نی‌ریز را احاطه کرده بود، تولد کودکی خوش‌سیما  در خانواده‌ای متدین و مذهبی، گرمابخش خانه آنان شد. راضی به رضای خدا شدند و نامش را رضا نهادند. دوران کودکی را در کانون پاک و مقدس خانواده سپری نمود و سپس راهی مدرسه شد. باروحیه شاد، پرتلاش و پرتحرکی که داشت، دوره ابتدایی را در دبستان بختگان نی‌ریز با موفقیت پشت سر گذاشت. سپس دوره راهنمایی را  مدرسه ولی‌عصر...
و ذالنون و ذالنون ...
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و شوخ طبعيها » شوخي ها و لطيفه ها »
بعد از بمباران جفیر، با آقای قاسم زالپور در کانال بزرگی بودیم. ایشان از یکی از روحانیون سئوال کرد: می‌شود نماز غفلیه را از روی کتاب خواند؟ آن برادر روحانی نیز در پاسخ گفت: آری، آقای زالپور شب در نور ماه کتاب دعایی در نماز بدست گرفته بود هی می گفت و ذالنون و ذالنون.... و چون نور مهتاب برای خواندن جملات کافی نبود؛ نمی توانست بقیه را بخواند. بچه‌ها هم با دیدن این منظره می‌خندیدند و مدتها...