نتایج جستجوی عبارت «خاطره ای از شهید محمد مبین» در نوشته‌های دانشنامه دفاع مقدس:
شهدا سال 61 -وصیتنامه شهید خلیل قانع
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد خليل قانع »
بسم‌الله الرحمن الرحیم من المؤمنین رجال صدقوا ما عاهدوالله علیه فمنهم من قضی نحبه فمنهم من ینتظروا و ما بدلوا تبدیلا. سلام و درود فراوان بر پیروان صدیق راه حق و حقیقت و بر منجی انسان‌ها حضرت بقیه‌الله (عج) و بر نائب گران‌قدرش امام خمینی. وصیت‌نامه این‌جانب خلیل قانع، خطاب به خانواده و امت شهیدپرور ایران. اکنون‌که دشمنان اسلام بر سرزمین مقدس ایران حمله وحشیانه نموده‌اند، بر همه واجب است که برای دفاع از اسلام بپا خیزند. من هم طبق وظیفه...
شهدا سال 64 -وصیتنامه شهید مرتضی مدلول
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » شهيد مرتضي مدلول »
بسم‌الله الرحمن الرحیم ولا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل‌الله امواتاً بل احیاءٌ عند ربهم یرزقون. مپندارید کسانی که درراه خدا کشته می‌شوند، مرده‌اند؛ بلکه آنان زنده‌اند و نزد خدای خود روزی می‌خورند. با سلام و درود به پیشگاه امام عصر (عج) و نائب برحقش امام خمینی. با درود بی‌کران به شهیدان راه حق و آزادی که با نثار خون خود درخت برومند اسلام را آبیاری کردند. با سلام و درود بر مجروحین، معلولین و اسیران که هرکدام با اهدای خون خود،...
شهدا سال ۶۷ -زندگینامه شهید احسان زارعی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ »
احسان، سال ۱۳۵۲ در آباده طشک نی‌ریز، میان خانواده‌ای مذهبی حیات دنیایی را آغاز کرد. از همان کودکی به‌شدت مورد مهر و محبت پدر و مادر قرار گرفت و باتربیت صحیح و اسلامی آنان شخصیت وی شکل یافت. شخصیتی که بیانگر وقار، تواضع و تدین او بود و در عرصه‌های اجتماعی حضور یافت و تکامل پیدا کرد. دوره ابتدایی و راهنمایی را در زادگاه خویش با موفقیت طی کرد. با شرکت در مجالس دینی و آشنایی با امام...
شهدا سال ۶۷ -زندگینامه شهید غلامرضا باقری
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ »
غلامرضا، ۱۳۴۷/۳/۲ در لاله‌زار عشق همراه با شکفتن گل‌های محمدی شکوفا شد و به دنیای خاکی لبخند زد. در روستای خواجه جمالی نی‌ریز و در میان خانواده‌ای مذهبی و کشاورز سرود زندگی را زمزمه کرد. وی اولین فرزند خانواده بود که مهربانی و خوش‌رویی وی هیچ‌گاه فراموش‌شدنی نیست. دوره ابتدایی را در مدرسه وقار روستا گذراند. فوت زودهنگام پدر بار سنگین تأمین نیازمندی خانواده را به دوش او گذاشت و ناچار مدرسه را رها کرد و کار پدر...
شهدا سال 61 -وصیتنامه شهید حسین شعبانپور
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد حسين شعبانپور »
بسم الله الرحمن الرحیم و لا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتاً بل احیاء عند ربهم یرزقون 1 خیال نکنید کسانی که در راه خدا کشته می‌شوند مرده‌اند، بلکه زنده‌اند و نزد پروردگارشان روزی می‌خورند. با درود فراوان و سلام به رهبر کبیر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران و با سلام به مردم با ایمان و مؤمن به انقلاب اسلامی شهرستان نی‌ریز. تنها آرزوی من در سالیان دراز این بود که بتوانم به جبهه بروم و این صدامیان کوردل...
شهدا سال ۶۷- زندگینامه شهید بهمن امیری
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ » شهيد بهمن اميري »
سفره دل را گشوده و خدا را به میهمانی دعوت کرده بود. می‌خواست با اهدای هرآن چه داشت رضایت محبوب را جلب کند و نتیجه چند سال بندگی درراه او را به منصه ظهور برساند. بهمن، ۱۳۴۵/۱/۱ همراه با چلچله‌های بهاری آواز زندگی را در روستای خواجه جمالی نی‌ریز سرداد و پیام‌آور سبد سبد شادی شد. از همان کودکی بسیار متین و متواضع بود و نور وقار در چهره او نمایان بود. جلسات دعا و نماز او ترک...
شهدا سال ۶۷ -زندگینامه شهید مظفر یزدانی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ »
مظفر، در اولین روز از فروردین سال ۱۳۴۵ جاودانه‌ترین ترانه حیات را سرود و کانون خانواده‌ای متدین را در شهر مذهبی نی‌ریز منور ساخت. اولین درس‌های زندگی را با عشق به ولایت فراگرفت و با سپری کردن دوران کودکی در دبستان ششم بهمن دوره ابتدایی را آغاز کرد و با موفقیت به پایان رساند. سپس ترک تحصیل کرد و به امور کشاورزی و باغداری پرداخت. در آن دوران با انجام کارهای سخت با رنج‌ها و دردها آشنا شد...
شهدا سال ۶۷ -زندگینامه شهید علیرضا شناور
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ »
وقتی به آسمان نگاه می‌کنم، وقتی هنگام شب، در میان ستاره‌ها به دنبال تو می‌گردم، یاد روزها و شب‌هایی می‌افتم که تو چشم از آسمان برنمی‌داشتی و با تعجب می‌گفتی: می‌دانی هرکدام از ما یک ستاره داریم؟ من توی آسمان، روز و شب به دنبال ستاره تو می‌گردم، کدامین ستاره‌ای؟ کجای آسمانی؟ ستاره وجود علیرضا، ۱۳۴۷/۹/۲۰ در نی‌ریز طلوع کرد و خانواده مذهبی و متدینش او را چون نگینی زیبا در میان گرفتند و در کانون گرم خود به...
شهدا سال ۶۷ -زندگینامه شهید درویشعلی اکبری
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ »
تولد و فوت کودکان دلبند یکی پس از دیگری در یک خانواده مذهبی و کشاورز روستای کوشکک نی‌ریز قلب مهربان پدر و مادری را غمگین کرده بود. در اولین روز از بهار ۱۳۴۷ خداوند هدیه‌ای را به آنها عطا کرد که فضای خاموش خانه آنها را منور به نور خود ساخت. او را درویشعلی نامیدند و برای سلامتی او به درگاه خدای یکتا دعا کردند و به ائمه هدی (ع) متوسل شدند. درویشعلی، کم‌کم بزرگ شد و برای تحصیل...
شهدا سال ۶۷ -وصیتنامه شهید سید نعیم زاهدی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ » شهيد سيد نعيم زاهدي »
بسم‌الله الرحمن الرحیم اینما تکونوا یدرککم الموت و لو کنتم فی بروج مشیده.۱ هرکجا که باشید مرگ به سراغتان می‌آید ولو اینکه در کاخ‌های سخت و محکم قرار گیرید. انسان روزی متولد می‌شود و مدتی را در دنیا به حالت کودکی پشت سر می‌گذارد. در این زمان دنیا برای او ارزش نداشته و فقط به اسباب‌بازی که در دست دارد می‌نگرد، فکر می‌کند که دنیا همین اسباب‌بازی است. به سن جوانی می‌رسد یا راه صحیح را انتخاب می‌کند، یا دنبال انحرافات...