شهدا سال 60 -زندگینامه شهید محمد علی اشتیاقی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۰ » شهيد محمد علي اشتياقي »
حکایت از رادمردی است که در سال 1339 در روستای مشکان در خانوادهای مذهبی و متدین و روحانیزاده، دیده به جهان گشود. مردی که در آیندهای نه چندان دور، سوختن، آب شدن و روشنایی بخشیدن را همچون شمع، سیره خود ساخت و ردای معلمی را به تن کرد. برای آماده شدن و پذیرفتن چنین مسئولیتی، دوره ابتدائی را در مدرسه ششم بهمن روستای مشکان سپری نمود. سپس به همراه 4 تن از همکلاسهایش، برای ادامه تحصیل به نیریز...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۰ » شهيد محمد علي اشتياقي »
حکایت از رادمردی است که در سال 1339 در روستای مشکان در خانوادهای مذهبی و متدین و روحانیزاده، دیده به جهان گشود. مردی که در آیندهای نه چندان دور، سوختن، آب شدن و روشنایی بخشیدن را همچون شمع، سیره خود ساخت و ردای معلمی را به تن کرد. برای آماده شدن و پذیرفتن چنین مسئولیتی، دوره ابتدائی را در مدرسه ششم بهمن روستای مشکان سپری نمود. سپس به همراه 4 تن از همکلاسهایش، برای ادامه تحصیل به نیریز...
شهدا سال 60 -زندگینامه شهید زین العابدین دلداری
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۰ » شهيد زين العابدين دلداري »
از حاشیه کلاسهای روستای نیریز که میگذری، اگر گوش جان را باز کنی در سکوت میان در و دیوارها، صدای او را خواهی شنید که درس آزادگی و شرف به نوجوانان این مرز و بوم میدهد و اگر چشم دل بازکنی، خواهی دید او با خون خود آنچه گفته بود را امضاء کرد و به تأئید رساند. بیست و پنج مرداد ماه 1338 با اولین گریه کودکانهاش، شادی و شور را به میان خانواده آورد. اورا در آغوش گرفتند...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۰ » شهيد زين العابدين دلداري »
از حاشیه کلاسهای روستای نیریز که میگذری، اگر گوش جان را باز کنی در سکوت میان در و دیوارها، صدای او را خواهی شنید که درس آزادگی و شرف به نوجوانان این مرز و بوم میدهد و اگر چشم دل بازکنی، خواهی دید او با خون خود آنچه گفته بود را امضاء کرد و به تأئید رساند. بیست و پنج مرداد ماه 1338 با اولین گریه کودکانهاش، شادی و شور را به میان خانواده آورد. اورا در آغوش گرفتند...
شهدا سال 60 -زندگینامه شهید حسین امینی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۰ »
عرصه زمین خاکی در مقابل همت و جوانمردی شهیدان، عرصه تنگی است؛ زیرا آنان بر کرانه ازلی و ابدی هستی نشسته و دل در گرو معشوق نهاده بودند. از هر آنچه که رنگ تعلق میپذیرد بریده و عاشقانه در انتظار پرواز به سوی او به سر میبردند. جنگ تحمیلی بهانهای بود برای گشوده شدن درهای سعادت و حرکت کاروانیان نور از خاک به افلاک. حسین یکی از همان قبیله بودکه سال1340 در خانوادهای متدین و زحمتکش در روستای طشک...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۰ »
عرصه زمین خاکی در مقابل همت و جوانمردی شهیدان، عرصه تنگی است؛ زیرا آنان بر کرانه ازلی و ابدی هستی نشسته و دل در گرو معشوق نهاده بودند. از هر آنچه که رنگ تعلق میپذیرد بریده و عاشقانه در انتظار پرواز به سوی او به سر میبردند. جنگ تحمیلی بهانهای بود برای گشوده شدن درهای سعادت و حرکت کاروانیان نور از خاک به افلاک. حسین یکی از همان قبیله بودکه سال1340 در خانوادهای متدین و زحمتکش در روستای طشک...
شهدا سال 61 -وصیتنامه شهید حامد توکل
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد حامد توکل »
بسم الله الرحمن الرحیم انا فتحنالک فتحاً مبیناً ان الحیاه عقیده و الجهاد درود به رهبر کبیر انقلاب امام خمینی. درود بر روان پاک شهیدان گلگون کفن انقلاب اسلامی و برقراری پرچم لاالهالاالله و محمد رسولالله در سرتاسر جهان. سلام بر تو ای خواهر و برادر که در پشت جبهه مشغول نبرد هستی. سلام بر تو ای مادری که چنین فرزندان خلف و شجاعی به جامعه اسلامی تحویل دادهای، سلام بر تو ای پدر عزیز از دست داده. امروز مورخ 15/12/60 13...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد حامد توکل »
بسم الله الرحمن الرحیم انا فتحنالک فتحاً مبیناً ان الحیاه عقیده و الجهاد درود به رهبر کبیر انقلاب امام خمینی. درود بر روان پاک شهیدان گلگون کفن انقلاب اسلامی و برقراری پرچم لاالهالاالله و محمد رسولالله در سرتاسر جهان. سلام بر تو ای خواهر و برادر که در پشت جبهه مشغول نبرد هستی. سلام بر تو ای مادری که چنین فرزندان خلف و شجاعی به جامعه اسلامی تحویل دادهای، سلام بر تو ای پدر عزیز از دست داده. امروز مورخ 15/12/60 13...
شهدا سال ۶۶ -وصیتنامه شهید محمد علی هاتفی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۶ » شهيد محمد علي هاتفي »
بسمالله الرحمن الرحیم ان الله یحب الذین یقاتلون فی سبیله صفاً کانهم بنیان مرصوص. شکر و سپاس خداوند تبارکوتعالی را که بر ما منت نهاد و ما را جزء کسانی قرارداد که درراه او برای اسلام بجنگیم و ما را در این برهه از زمان، یعنی زمان سرافرازی اسلام قرارداد. خداوندا! به ما توفیق بده تا بتوانیم بنده و فرمانبر تو باشیم، نه برده و بنده شیطان. خدایا! به ما کمک کن تا اینکه شیطان نتواند ما را به جائیکه...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۶ » شهيد محمد علي هاتفي »
بسمالله الرحمن الرحیم ان الله یحب الذین یقاتلون فی سبیله صفاً کانهم بنیان مرصوص. شکر و سپاس خداوند تبارکوتعالی را که بر ما منت نهاد و ما را جزء کسانی قرارداد که درراه او برای اسلام بجنگیم و ما را در این برهه از زمان، یعنی زمان سرافرازی اسلام قرارداد. خداوندا! به ما توفیق بده تا بتوانیم بنده و فرمانبر تو باشیم، نه برده و بنده شیطان. خدایا! به ما کمک کن تا اینکه شیطان نتواند ما را به جائیکه...
شهدا سال ۶۷ -زندگینامه شهید احسان زارعی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ »
احسان، سال ۱۳۵۲ در آباده طشک نیریز، میان خانوادهای مذهبی حیات دنیایی را آغاز کرد. از همان کودکی بهشدت مورد مهر و محبت پدر و مادر قرار گرفت و باتربیت صحیح و اسلامی آنان شخصیت وی شکل یافت. شخصیتی که بیانگر وقار، تواضع و تدین او بود و در عرصههای اجتماعی حضور یافت و تکامل پیدا کرد. دوره ابتدایی و راهنمایی را در زادگاه خویش با موفقیت طی کرد. با شرکت در مجالس دینی و آشنایی با امام...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ »
احسان، سال ۱۳۵۲ در آباده طشک نیریز، میان خانوادهای مذهبی حیات دنیایی را آغاز کرد. از همان کودکی بهشدت مورد مهر و محبت پدر و مادر قرار گرفت و باتربیت صحیح و اسلامی آنان شخصیت وی شکل یافت. شخصیتی که بیانگر وقار، تواضع و تدین او بود و در عرصههای اجتماعی حضور یافت و تکامل پیدا کرد. دوره ابتدایی و راهنمایی را در زادگاه خویش با موفقیت طی کرد. با شرکت در مجالس دینی و آشنایی با امام...
شهدا سال ۶۷ -زندگینامه شهید حسین صبور
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ »
ای حسین! در مدرسه عشق درس خواندی و جبهه را میعاد بزرگ و با شکوه مردان خدا شمردی، از ایمان گفتی و از ایثار و از پرنده شدن. از فردای روشن گفتی و از رنگینکمانی که بالای شهر پدیدار خواهد شد و از کوچههایی که بوی اسپند میدهند. روزی از خدا گفتی و روز دیگر تمام شهر دیدند که تو پرنده شدی و به خدا پیوستی. حسین، هشتم آذرماه سال ۱۳۴۸ در روستای بنه کلاغی نیریز میان خانوادهای باایمان،...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ »
ای حسین! در مدرسه عشق درس خواندی و جبهه را میعاد بزرگ و با شکوه مردان خدا شمردی، از ایمان گفتی و از ایثار و از پرنده شدن. از فردای روشن گفتی و از رنگینکمانی که بالای شهر پدیدار خواهد شد و از کوچههایی که بوی اسپند میدهند. روزی از خدا گفتی و روز دیگر تمام شهر دیدند که تو پرنده شدی و به خدا پیوستی. حسین، هشتم آذرماه سال ۱۳۴۸ در روستای بنه کلاغی نیریز میان خانوادهای باایمان،...
شهدا سال ۶۷ -زندگینامه شهید مظفر یزدانی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ »
مظفر، در اولین روز از فروردین سال ۱۳۴۵ جاودانهترین ترانه حیات را سرود و کانون خانوادهای متدین را در شهر مذهبی نیریز منور ساخت. اولین درسهای زندگی را با عشق به ولایت فراگرفت و با سپری کردن دوران کودکی در دبستان ششم بهمن دوره ابتدایی را آغاز کرد و با موفقیت به پایان رساند. سپس ترک تحصیل کرد و به امور کشاورزی و باغداری پرداخت. در آن دوران با انجام کارهای سخت با رنجها و دردها آشنا شد...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ »
مظفر، در اولین روز از فروردین سال ۱۳۴۵ جاودانهترین ترانه حیات را سرود و کانون خانوادهای متدین را در شهر مذهبی نیریز منور ساخت. اولین درسهای زندگی را با عشق به ولایت فراگرفت و با سپری کردن دوران کودکی در دبستان ششم بهمن دوره ابتدایی را آغاز کرد و با موفقیت به پایان رساند. سپس ترک تحصیل کرد و به امور کشاورزی و باغداری پرداخت. در آن دوران با انجام کارهای سخت با رنجها و دردها آشنا شد...
شهدا سال 66 -زندگینامه شهید محمود جوکار
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۶ » شهید محمود جوکار »
محمود سال 1351 میان خانوادهای متدین و مذهبی در شهر آباده طشک نیریز، قدم به باغ سبز زندگانی نهاد و همراه غنچههای دیگر رشد و شکوفا شد. تحصیلات ابتدائی را در دبستان هجرت و دوره راهنمائی را در مدرسه ابنسینا سپری کرد. به دلیل پیری و ناتوانی پدر مجبور به ترک تحصیل شد و برای تأمین معاش زندگی به کارگری پرداخت. تجاوز دشمن به خاک ایران اسلامی را برنتافت و برای مبارزه با دشمن اعلام آمادگی برای اعزام...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۶ » شهید محمود جوکار »
محمود سال 1351 میان خانوادهای متدین و مذهبی در شهر آباده طشک نیریز، قدم به باغ سبز زندگانی نهاد و همراه غنچههای دیگر رشد و شکوفا شد. تحصیلات ابتدائی را در دبستان هجرت و دوره راهنمائی را در مدرسه ابنسینا سپری کرد. به دلیل پیری و ناتوانی پدر مجبور به ترک تحصیل شد و برای تأمین معاش زندگی به کارگری پرداخت. تجاوز دشمن به خاک ایران اسلامی را برنتافت و برای مبارزه با دشمن اعلام آمادگی برای اعزام...
شهدا سال ۶۷ -وصیتنامه شهید محمد علی رهنورد
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ » شهيد محمد علي رهنورد »
بسمالله الرحمن الرحیم الحمدالله ربالعالمین، سلام خدا بر پیامبر اسلام محمد بن عبدالله (ص) و دخت گرامیاش و ائمه معصومین، از علی (ع) تا مهدی (عج) و رهبر انقلاب اسلامی، خمینی عزیز و شما عزیزان و همه بندگان صالح خدا؛ اما بعد: همسرم و فرزندانم، شمارا سفارش میکنم به بندگی الله و تقوای الهی، پیروی کامل از امام مسلمین، نماز، روزه، امربهمعروف و نهی از منکر، دعا، صبر درراه خدا، روزی حلال، امانت، حسن خلق، اخلاص در عمل، احساس...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ » شهيد محمد علي رهنورد »
بسمالله الرحمن الرحیم الحمدالله ربالعالمین، سلام خدا بر پیامبر اسلام محمد بن عبدالله (ص) و دخت گرامیاش و ائمه معصومین، از علی (ع) تا مهدی (عج) و رهبر انقلاب اسلامی، خمینی عزیز و شما عزیزان و همه بندگان صالح خدا؛ اما بعد: همسرم و فرزندانم، شمارا سفارش میکنم به بندگی الله و تقوای الهی، پیروی کامل از امام مسلمین، نماز، روزه، امربهمعروف و نهی از منکر، دعا، صبر درراه خدا، روزی حلال، امانت، حسن خلق، اخلاص در عمل، احساس...