نتایج جستجوی عبارت «همان... را که برای خودمان نگه داشته ایم بده» در نوشته‌های دانشنامه دفاع مقدس:
شهدا سال ۶۷ -زندگینامه شهید علیرضا شناور
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ »
وقتی به آسمان نگاه می‌کنم، وقتی هنگام شب، در میان ستاره‌ها به دنبال تو می‌گردم، یاد روزها و شب‌هایی می‌افتم که تو چشم از آسمان برنمی‌داشتی و با تعجب می‌گفتی: می‌دانی هرکدام از ما یک ستاره داریم؟ من توی آسمان، روز و شب به دنبال ستاره تو می‌گردم، کدامین ستاره‌ای؟ کجای آسمانی؟ ستاره وجود علیرضا، ۱۳۴۷/۹/۲۰ در نی‌ریز طلوع کرد و خانواده مذهبی و متدینش او را چون نگینی زیبا در میان گرفتند و در کانون گرم خود به...
شهدا سال 64 -زندگینامه شهید کهزاد رحمانی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » شهيد کهزاد رحماني »
کهزاد، عاشقی بود که دل در کمند معشوق نهاده بود و آرزوی رسیدن به وصال یار، هرلحظه او را مشتاق‌تر می‌کرد. او که با فرارسیدن بهار ـ ۱۳۴۸/۱/۱ ـ چون غنچه‌ای زیبا، میان خانواده‌ای مذهبی، در شهرستان نی‌ریز، بخش آباده طشک، روستای کوشکک شکفته شد، لبخند شادی را به لب‌های مادر و پدر نشاند. روزگار کودکی را به‌سرعت سپری ساخت و برای آموختن راهی دبستان شد. دوره ابتدائی را در دبستان شهاب کوشکک با موفقیت به پایان رساند...
بیاد شهدای عملیات خیبر
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و ادبيات » اشعار مرحوم محمود توکل »
زخون پاک یاران خمینی یکی سرداده اندر راه قرآن یکی مانند عباس علمدار یکی مانند قاسم در عروسی یکی همچون حبیب بن مظاهر همه فرمانبر پیر جماران یکی دستش بدامان وصال است خلیل شهمرادی کشته گردید بگو با مادر دلخون زارش که تابینی خلیلت گشته دامـاد زخون پاک یاران خمینی عزیزان پورزین العابدین رفت پدر یعقوب سان شد دیده اش کور برادرها شکسته بال گشتند زخون پاک یاران خمینی چرا دست اجل گردید گلچین گذشت از‌جان‌و سوی جانان...
شهدا سال 66 -زندگینامه شهید ناصر اشرف نیا
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۶ » شهید ناصر اشرف نیا »
چلچله‌ها و قناری‌ها بر روی درختان تازه به شکوفه نشسته، طلوع ستاره ناصر را ۱۳۴۹/۱/۹ در روستای ریزآب نی‌ریز جشن گرفتند و شادباش گفتند. ناصر با طی کردن دوران کودکی، تحصیلات ابتدایی را در دبستان شهید باهنر به پایان رساند. لکن به علت عدم امکانات از ادامه تحصیل بازماند و همراه و همدوش پدر در زمین کشاورزی به کار پرداخت. با وجود اینکه در اوایل انقلاب کوچک بود، لکن علاقه زیادی به امام خمینی (ره) داشت و بعد از...
شهدا سال 65 -زندگینامه شهید اسحاق ولی زاده
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ » شهيد اسحاق ولي زاده »
در یازدهمین روز از فروردین سال ۱۳۳۳، همراه با چلچله‌های بهاری از راه رسید و اولین گریه‌های او با آواز قناری‌ها در هم آمیخت و با حضور سبز خود فضای خانه را بهاری در بهار دیگر ساخت. در روستای مشکان از توابع نی‌ریز و در میان خانواده‌ای متدین رشد کرد و کودکی را با طراوت و شادابی به پایان برد. تحصیلات ابتدایی را در مدرسه شهید آیت مشکان آغاز و به پایان رسانید. سپس ترک تحصیل کرد و...
شهدا سال 65 -وصیتنامه شهید بهرام ایازی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ » شهيد بهرام ايازي »
بسم الله الرحمن الرحیم انا لله و انا الیه راجعون و من طلبنی وجدنی و من وجدنی عرفنی و من عرفنی احبنی و من احبنی عشقنی و من عشقنی، عشقته و من عشقته، قتلته و من قتلته، فعلی دیته و من علی دیته، انا دیته. ( حدیث قدسی ) هر کس مرا طلب کند، خواهد یافت و هر کس مرا یابد، خواهد شناخت و هر کس که مرا شناسد، دوستدارم خواهد شد و هر کس دوستدارم شد، عاشقم خواهد شد و هر...
شهدا سال 64 -زندگینامه مفقودالاثر قربان محمدی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » مفقودالاثر قربان محمدي »
قربان، شوریده سری بود که زندگی در همسایگی خدا را در سنگرهای نور برگزیده بود. او در تاریخ ۱۳۴۶/۸/۱ در روستای خواجه جمالی از توابع بخش آباده نی‌ریز، در خانواده‌ای مذهبی، دیده به جهان گشود. آداب و سنن اسلامی را در کنار خانواده به نیکی آموخت و در سن ۷ سالگی به سنگر مدرسه پا نهاد. تحصیلات ابتدایی را در مدرسه وقار روستا به پایان رسانید. سپس به علت مشکلات، از ادامه تحصیل منصرف شد و به کار...
شهدا سال ۶۷ -نامه شهید هادی رنجبر به محمد بناکار
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ »
حضور محترم هم‌سنگری خودم و همکلاسی و برادرم آقای محمد بناکار سلام عرض می‌کنم. ضمن سلام خدمت همکلاسی خودم، سلامتی شمارا از درگاه خداوند متعال خواستارم و امیدوارم که همیشه مثل گل‌های بهاری شاد و خرم بوده و هیچ کسالتی نداشته باشید. حال اگر می‌خواهید از حال من باخبر شوید، حال من خوب است. راستی! حال شما که ان‌شاءالله خوب است. همین‌طور دوستان دیگر و حمید آبدارنده و محمد خیزاب و حسین فتاحی و دیگر بچه‌های کوچه و...
شهدا سال ۶۵ -زندگینامه شهید حسن برزو
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ »
زندگی در سایه آرامش و راحتی امروز من و شما مرهون آن دلاور مردانی است که خواب و آسایش را برخود نپسندیدند، حتی جان در این راه نهادند. حسن برزو یکی از آن مردان مردی است که در سال ۱۳۴۶ در روستای مشکان نی‌ریز، میان خانواده‌ای مذهبی و متدین دیده به جهان گشود. پس از گذراندن دوران کودکی به مدرسه رفت و کسب علم و دانش را پیشه خود ساخت. پنج سال دوره ابتدایی را در مدرسه ششم...
شهدا سال ۶۵ -زندگینامه شهید احمد علیزاده
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ »
۱۳۴۸/۵/۷ غنچه وجود احمد در روستای مشکان نی‌ریز، میان خانواده‌ای متدین شکفته شد. با باغبانی پدر مهربان و مادر فداکار رشد و نمو کرد. دوره دبستان را در مدرسه شهید آیت (ششم بهمن) مشکان به اتمام رساند. سپس دوره راهنمایی را در مدرسه ابوریحان بیرونی گذراند. اولین بار در تاریخ ۱۳۶۳/۲/۳ و سپس در تاریخ‌های ۱۳۶۳/۳/۲۱ و ۱۳۶۳/۱۰/۱۹ در پی اطاعت از امام و مقتدای خود و دفاع از میهن اسلامی از سوی بسیج سپاه پاسداران به جبهه...