زندگینامه جانباز محمد علیمردانی
دانشنامه دفاع مقدس » زندگينامه و آثار مکتوب جانبازان »
محمد علیمردانی فرزند شهباز، متولد 10 فروردین ماه سال 1342 میباشد و در روستای حیدرآباد از بخش مرکزی شهرستان نیریز بدنیا آمده است. وی دوران کودکی خود را در روستای سرشار از محبت و یکرنگی سپری نمود. دوران دبستان خود را ابتدا در دبستان فردوسی حیدرآباد و سپس در دبستان فرهمندی نیریز طی کرد و پس از دوران دبستان وارد مدرسه راهنمایی ولیعصر(عج) نیریز شد. بعد از اتمام دوره راهنمایی به استخدام ارتش جمهوری اسلامی ایران در آمد. پس از...
دانشنامه دفاع مقدس » زندگينامه و آثار مکتوب جانبازان »
محمد علیمردانی فرزند شهباز، متولد 10 فروردین ماه سال 1342 میباشد و در روستای حیدرآباد از بخش مرکزی شهرستان نیریز بدنیا آمده است. وی دوران کودکی خود را در روستای سرشار از محبت و یکرنگی سپری نمود. دوران دبستان خود را ابتدا در دبستان فردوسی حیدرآباد و سپس در دبستان فرهمندی نیریز طی کرد و پس از دوران دبستان وارد مدرسه راهنمایی ولیعصر(عج) نیریز شد. بعد از اتمام دوره راهنمایی به استخدام ارتش جمهوری اسلامی ایران در آمد. پس از...
به مناسبت اعزام رزمندگان به جبهه
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و ادبيات » اشعار مرحوم محمود توکل »
من آن دلداده نیکو نهادم روم تا ره بکوی دوست یابم منم شاگرد درس مکتب حق عزیزان جبهه باشد مکتب دین مقلد برخمینی ازدل وجان مرا تا شافع محشرحسین است بود مهدی به سنگر همدم ما بسنگرنیست نیرنگ ودورویی شعار جملگی الله اکبر الا ای نوجوانان از دل وجان خدا در این سفر همراه ما هست خوشا روزی که مانند شهیدان توکل ذاکر وصف حسین است روم تا کربلا را ره گشایم روم آنجا که عباس علمدار بسوی...
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و ادبيات » اشعار مرحوم محمود توکل »
من آن دلداده نیکو نهادم روم تا ره بکوی دوست یابم منم شاگرد درس مکتب حق عزیزان جبهه باشد مکتب دین مقلد برخمینی ازدل وجان مرا تا شافع محشرحسین است بود مهدی به سنگر همدم ما بسنگرنیست نیرنگ ودورویی شعار جملگی الله اکبر الا ای نوجوانان از دل وجان خدا در این سفر همراه ما هست خوشا روزی که مانند شهیدان توکل ذاکر وصف حسین است روم تا کربلا را ره گشایم روم آنجا که عباس علمدار بسوی...
شهدا سال 62 -زندگینامه مفقودالاثر درویشعلی اسماعیلی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۲ » مفقودالاثر درويشعلي اسماعيلي »
در سال تولد انقلاب اسلامی ـ ۱۳۴۲ ـ در روستای مشکان، میان خانوادهای مذهبی و متدین دیده به جهان گشود. کودکی را با بازیهای پر از شادی و نشاط به پایان برد. گامهای کوچک خود را برای آموختن به سمت مدرسه برداشت و مصمم به کسب علم و دانش پرداخت. پنج سال دوره ابتدایی را در مدرسه ششم بهمن مشکان سپری کرد. سپس با چند تن از همکلاسیهایش، برای ادامه تحصیل به نیریز مهاجرت کرد. ابتدا مدت ۳...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۲ » مفقودالاثر درويشعلي اسماعيلي »
در سال تولد انقلاب اسلامی ـ ۱۳۴۲ ـ در روستای مشکان، میان خانوادهای مذهبی و متدین دیده به جهان گشود. کودکی را با بازیهای پر از شادی و نشاط به پایان برد. گامهای کوچک خود را برای آموختن به سمت مدرسه برداشت و مصمم به کسب علم و دانش پرداخت. پنج سال دوره ابتدایی را در مدرسه ششم بهمن مشکان سپری کرد. سپس با چند تن از همکلاسیهایش، برای ادامه تحصیل به نیریز مهاجرت کرد. ابتدا مدت ۳...
قاطر و ماسک ضد گاز شیمیایی
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و شوخ طبعيها » شوخي ها و لطيفه ها »
در عملیات والفجر 10، در منطقه خرمال و حلبچه بعثیون کافر مرتبا" گاز شیمیایی میزدند. یکی از برادران تدارکات که مسئولیت رساندن غذا با قاطر به نیروهای مستقر در خط را برعهده داشت، در بین راه بوی گاز شیمیایی را استشمام میکند. بلافاصله ماسک خود را بیرون آورده و روی پوزه قاطر میبندد، همراهان او علت را سئوال میکنند، در پاسخ میگوید: من شیمیایی بشوم طوری نیست، خدا کند این قاطر شیمیایی نشود تا بتواند غذا ها را...
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و شوخ طبعيها » شوخي ها و لطيفه ها »
در عملیات والفجر 10، در منطقه خرمال و حلبچه بعثیون کافر مرتبا" گاز شیمیایی میزدند. یکی از برادران تدارکات که مسئولیت رساندن غذا با قاطر به نیروهای مستقر در خط را برعهده داشت، در بین راه بوی گاز شیمیایی را استشمام میکند. بلافاصله ماسک خود را بیرون آورده و روی پوزه قاطر میبندد، همراهان او علت را سئوال میکنند، در پاسخ میگوید: من شیمیایی بشوم طوری نیست، خدا کند این قاطر شیمیایی نشود تا بتواند غذا ها را...
شهدا سال 62 -زندگینامه مفقودالاثر کرامت طهماسبی نگهداری
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۲ » مفقود الاثر کرامت طهماسبي نگهداري »
آنان که بیقرار رفتن بودند و بیتاب وصال، فرهادوش در پی شیرین، از هر آنچه تعلق بود، گسسته و جز ره کوی دوست هیچ نمیدیدند و نمیشناختند. کرامت از قبیله این ره پویان بود که ۱۳۴۲/۱۰/۱ در خانوادهای ساده و مذهبی در روستای کوشکک از توابع نیریز چشم به جهان گشود. راه و رسم زیستن را در کنار خانواده فراگرفت و آموختن فنون زندگی، راهی دبستان شد. دوره ابتدایی را در دبستان شهاب کوشکک به پایان رساند و...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۲ » مفقود الاثر کرامت طهماسبي نگهداري »
آنان که بیقرار رفتن بودند و بیتاب وصال، فرهادوش در پی شیرین، از هر آنچه تعلق بود، گسسته و جز ره کوی دوست هیچ نمیدیدند و نمیشناختند. کرامت از قبیله این ره پویان بود که ۱۳۴۲/۱۰/۱ در خانوادهای ساده و مذهبی در روستای کوشکک از توابع نیریز چشم به جهان گشود. راه و رسم زیستن را در کنار خانواده فراگرفت و آموختن فنون زندگی، راهی دبستان شد. دوره ابتدایی را در دبستان شهاب کوشکک به پایان رساند و...
به یاد شهیدان صفر علی زردشت و علیرضا شکاری و علی دلداری و محمد جعفر زردشت
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ »
لالههایسـرخما گلگون کفن رفتندیاران تا به اوج آسمانها با شهادت شادکامان لالههایسرخما گلگونکفن رفتند یاران تا بماند دینحقمردانه جانبازی نمودند تا به اوج قرب یزدان قدر انسانی فزودند لالههایسرخما گلگون کفن رفتند یاران چونبه سرحد صفاو پاکی و ایمان رسیدند غیر حق را وانهاده حق یکتا برگزیدند لالههایسرخما گلگونکفن رفتند یاران هریکیشیریدلاور هریکیسرویخرامان هریکیدررزمدشمن برقسوزانموج وطوفان لالههایسرخما گلگونکفن رفتند یاران دشمنبعثی زبیم وخوفشانترسان و لرزان تیرهایجانگزاشان قلب دشمن را شکافان لالههایسرخ ما گلگون کفن رفتند یاران نام هریکچون...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ »
لالههایسـرخما گلگون کفن رفتندیاران تا به اوج آسمانها با شهادت شادکامان لالههایسرخما گلگونکفن رفتند یاران تا بماند دینحقمردانه جانبازی نمودند تا به اوج قرب یزدان قدر انسانی فزودند لالههایسرخما گلگون کفن رفتند یاران چونبه سرحد صفاو پاکی و ایمان رسیدند غیر حق را وانهاده حق یکتا برگزیدند لالههایسرخما گلگونکفن رفتند یاران هریکیشیریدلاور هریکیسرویخرامان هریکیدررزمدشمن برقسوزانموج وطوفان لالههایسرخما گلگونکفن رفتند یاران دشمنبعثی زبیم وخوفشانترسان و لرزان تیرهایجانگزاشان قلب دشمن را شکافان لالههایسرخ ما گلگون کفن رفتند یاران نام هریکچون...
برادران گشتی عراق
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و شوخ طبعيها » شوخي ها و لطيفه ها »
بعد از عملیات والفجر 2 در ارتفاعات مشرف بر شهر " چومان مصطفی"ی عراق مستقر بودیم. عراقیها برای اینکه سنگرهای کمین ما را شناسایی کنند بعضی از شبها چراغ فانوس به گردن الاغها می انداختند و آنها را به طرف نیروهای ما رها میکردند. تا بچهها به خیال اینکه افراد گشتی عراق هستند بطرف آنها تیراندازی کنند و سنگرها شناسایی شود. برادران چون از این موضوع مطلع بودند هر شب انتظار چنین کاری داشتند و تیراندازی نمیکردند. برخی...
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و شوخ طبعيها » شوخي ها و لطيفه ها »
بعد از عملیات والفجر 2 در ارتفاعات مشرف بر شهر " چومان مصطفی"ی عراق مستقر بودیم. عراقیها برای اینکه سنگرهای کمین ما را شناسایی کنند بعضی از شبها چراغ فانوس به گردن الاغها می انداختند و آنها را به طرف نیروهای ما رها میکردند. تا بچهها به خیال اینکه افراد گشتی عراق هستند بطرف آنها تیراندازی کنند و سنگرها شناسایی شود. برادران چون از این موضوع مطلع بودند هر شب انتظار چنین کاری داشتند و تیراندازی نمیکردند. برخی...
مگس و مجس
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و شوخ طبعيها » شوخي ها و لطيفه ها »
در عملیات والفجر 10 که در منطقه عملیاتی خرمال انجام شد. بچهها دو سرباز عراقی را به اسارت میگیرند و برای چند ساعتی آنها را نزد خود نگه میدارند. آنها با تکلم ناقص عربی شروع میکنند با اسیران مکالمه کردن. به آنها محبت کرده و به شوخی کردن میپردازند، یکی از برادران به دو سرباز عراقی تخمه کدو تعارف میکرد و میگفت، بگو "کدو"، بگو "مگس" و سرباز عراقی میگفت: "مجس" و همه میخندیدند. موقعی که میخواستند...
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و شوخ طبعيها » شوخي ها و لطيفه ها »
در عملیات والفجر 10 که در منطقه عملیاتی خرمال انجام شد. بچهها دو سرباز عراقی را به اسارت میگیرند و برای چند ساعتی آنها را نزد خود نگه میدارند. آنها با تکلم ناقص عربی شروع میکنند با اسیران مکالمه کردن. به آنها محبت کرده و به شوخی کردن میپردازند، یکی از برادران به دو سرباز عراقی تخمه کدو تعارف میکرد و میگفت، بگو "کدو"، بگو "مگس" و سرباز عراقی میگفت: "مجس" و همه میخندیدند. موقعی که میخواستند...
شهیدان افتخار آفرین نی ریز
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و ادبيات » اشعار مرحوم محمود توکل »
با درود به رهبر کبیر انقلاب و بــنــیـانگذار جمهوری اسلامی ایران و با عرض ادب و سلام، بساحت مقدس شهیدان، قطعه شعر زیر را بیاد همه شهیدان گلگون کفن و خونین بدن شهرستان نیریز که در راه عــظـمت قــرآن و ا سـلام و پـیروی از خـط امـام، عاشقانه شربت شهادت نوشیده و جان باختهاند مخصوصا" شهدای فتحالمبین سرودهام، تقدیم میدارم امید آنکه مورد توجه واقع گردد. محمود توکلی پدر شهید حامد توکلی شهیدان افتخار آفرین نیریز این شهیدان شهر ما را...
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و ادبيات » اشعار مرحوم محمود توکل »
با درود به رهبر کبیر انقلاب و بــنــیـانگذار جمهوری اسلامی ایران و با عرض ادب و سلام، بساحت مقدس شهیدان، قطعه شعر زیر را بیاد همه شهیدان گلگون کفن و خونین بدن شهرستان نیریز که در راه عــظـمت قــرآن و ا سـلام و پـیروی از خـط امـام، عاشقانه شربت شهادت نوشیده و جان باختهاند مخصوصا" شهدای فتحالمبین سرودهام، تقدیم میدارم امید آنکه مورد توجه واقع گردد. محمود توکلی پدر شهید حامد توکلی شهیدان افتخار آفرین نیریز این شهیدان شهر ما را...
زندگینامه آزاده منصور اصل زاده
دانشنامه دفاع مقدس » زندگينامه و آثار مکتوب آزادگان »
منصور اصلزاده، بیستم شهریور ماه 1345 در شهرستان نیریز در خانوادهای متدین و مذهبی چشم به جهان گشود. و در همان شهر بعد از رسیدن به سن هفت سالگی برای کسب علم و دانش وارد دبستان گردید. تحصیلات ابتدایی خود را در دبستان امیر کبیر و بختگان نیریز سپری نمود. سپس وارد مرحله راهنمایی شده و تحصیلات راهنمایی خود را نیز در مدرسه راهنمایی مسعود بزرگی نیریز با موفقیت پشت سر گذاشت. اما از ادامه تحصیل در مقطع...
دانشنامه دفاع مقدس » زندگينامه و آثار مکتوب آزادگان »
منصور اصلزاده، بیستم شهریور ماه 1345 در شهرستان نیریز در خانوادهای متدین و مذهبی چشم به جهان گشود. و در همان شهر بعد از رسیدن به سن هفت سالگی برای کسب علم و دانش وارد دبستان گردید. تحصیلات ابتدایی خود را در دبستان امیر کبیر و بختگان نیریز سپری نمود. سپس وارد مرحله راهنمایی شده و تحصیلات راهنمایی خود را نیز در مدرسه راهنمایی مسعود بزرگی نیریز با موفقیت پشت سر گذاشت. اما از ادامه تحصیل در مقطع...
قبلي 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 18 19 20 21 22 23 24 25 26 27 28 29 30 31 32 33 34 35 36 37 38 39 40 41 42 43 44 45 46 47 48 49 50 51 52 53 54 55 56 57 58 59 60 61 62 63 64 65 66 67 68 69 70 71 72 73 74 75 76 77 78 79 80 81 82 83 84 85 86 87 88 89 90 91 92 93 94 95 96 97 98
99
100 101 102 103 بعدي