زندگینامه جانباز غلامرضا جبالی
دانشنامه دفاع مقدس » زندگينامه و آثار مکتوب جانبازان »
غلامرضا جبالی فرزند علی اکبر، در تاریخ دهم فروردین ماه سال 1338 در شهرستان نیریز دیده به جهان گشود. وی در دامان خانوادهای مسلمان و متعهد پرورش یافت. پس از سپری شدن دوران طفولیت برای آموختن علم ودانش وارد دبستان فرهنگ اسلامی نیریز شد و پس از اتمام تحصیلات ابتدایی، دوران سه ساله راهنمایی را در مدرسه راهنمایی شهید مصطفی خمینی با موفقیت به پایان رسانید و برای گذراندن دوران متوسطه وارد دبیرستان شهید بهشتی نیریز گردید. با...
دانشنامه دفاع مقدس » زندگينامه و آثار مکتوب جانبازان »
غلامرضا جبالی فرزند علی اکبر، در تاریخ دهم فروردین ماه سال 1338 در شهرستان نیریز دیده به جهان گشود. وی در دامان خانوادهای مسلمان و متعهد پرورش یافت. پس از سپری شدن دوران طفولیت برای آموختن علم ودانش وارد دبستان فرهنگ اسلامی نیریز شد و پس از اتمام تحصیلات ابتدایی، دوران سه ساله راهنمایی را در مدرسه راهنمایی شهید مصطفی خمینی با موفقیت به پایان رسانید و برای گذراندن دوران متوسطه وارد دبیرستان شهید بهشتی نیریز گردید. با...
شهدا سال 61 -دفترچه شعر شهید مجید محمدزاده -زینب ما
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد مجيد محمدزاده »
به خواهر فریادگر طاهره کاوه که زبانش فریاد زینب بود. اما نمیدانند چه شبهائی سحر کردیم اما نمیدانند اما نمیدانند چه شبها خون سرخ خویشتن را با گلاب رنگ بر سنگفرش کوچههامان شاد پاشیدیم اما نمیدانند چگونه سینههامان را سپر کردیم بر سرنیزههای آب داده هان ای امید سرخ آزادی ای فریاد سرخ درد با ما بمان، اینجا دگر شب نیست ای سبز چشمانت، بمان سرسبز آخر کجا گفتند؟ وقتی که مهمان آمده در خانه صاحبخانه بگریزد آخر کجا گفتند؟ آزادی است مهمان ما مهماننواز خوب یاران رها از بند با ما بمان ای...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد مجيد محمدزاده »
به خواهر فریادگر طاهره کاوه که زبانش فریاد زینب بود. اما نمیدانند چه شبهائی سحر کردیم اما نمیدانند اما نمیدانند چه شبها خون سرخ خویشتن را با گلاب رنگ بر سنگفرش کوچههامان شاد پاشیدیم اما نمیدانند چگونه سینههامان را سپر کردیم بر سرنیزههای آب داده هان ای امید سرخ آزادی ای فریاد سرخ درد با ما بمان، اینجا دگر شب نیست ای سبز چشمانت، بمان سرسبز آخر کجا گفتند؟ وقتی که مهمان آمده در خانه صاحبخانه بگریزد آخر کجا گفتند؟ آزادی است مهمان ما مهماننواز خوب یاران رها از بند با ما بمان ای...
اعزام به اهواز جهت کمک به رزمندگان
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و بانوان »
در سال 1367 یک گروه 12 نفری از بانوان شهرستان نیریز به اهواز اعزام شدند. از این تعداد 8 نفر از شهر نیریز و 4 نفر از شهر آباده طشک بودند که اسامی آنان به شرح ذیل می باشد: 1- جهان خانم حسین زادگان: مادر شهیدان حبیب، محمد رضا و محمد حسین کردگاری 2- مخمل خارچین: مادر شهید ماجدی 3- نجیبه مرتضایی: خواهر شهید غلام مرتضایی 4- گل جان محمد جانی 5- صغری امینی 6- زینب زارع پیشه 7- بی بی گل معدلی 8- زهرا شاکر 9-...
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و بانوان »
در سال 1367 یک گروه 12 نفری از بانوان شهرستان نیریز به اهواز اعزام شدند. از این تعداد 8 نفر از شهر نیریز و 4 نفر از شهر آباده طشک بودند که اسامی آنان به شرح ذیل می باشد: 1- جهان خانم حسین زادگان: مادر شهیدان حبیب، محمد رضا و محمد حسین کردگاری 2- مخمل خارچین: مادر شهید ماجدی 3- نجیبه مرتضایی: خواهر شهید غلام مرتضایی 4- گل جان محمد جانی 5- صغری امینی 6- زینب زارع پیشه 7- بی بی گل معدلی 8- زهرا شاکر 9-...
شهدا سال ۶۷ -زندگینامه شهید محمد جعفر زردشت
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ »
هر جا که بوی حسین (ع) را میداد و مشامش به عشق او در آن وادی معطر میگشت، بدان سو پر میکشید و خود را فدای ولایت و عاشق شهادت میدانست. محمدجعفر، ۱۳۴۸/۱۱/۲ در نیریز، میان خانوادهای مذهبی و اهل مسجد و دوستدار ولایت، به دنیا آمد. هفتساله بود که آموختن را در دبستان حضرت سجاد (ع) آغاز کرد. دوره راهنمایی را در مدرسه شهید مفتح ادامه داد و متوسطه را در هنرستان شهید باهنر به پایان برد....
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ »
هر جا که بوی حسین (ع) را میداد و مشامش به عشق او در آن وادی معطر میگشت، بدان سو پر میکشید و خود را فدای ولایت و عاشق شهادت میدانست. محمدجعفر، ۱۳۴۸/۱۱/۲ در نیریز، میان خانوادهای مذهبی و اهل مسجد و دوستدار ولایت، به دنیا آمد. هفتساله بود که آموختن را در دبستان حضرت سجاد (ع) آغاز کرد. دوره راهنمایی را در مدرسه شهید مفتح ادامه داد و متوسطه را در هنرستان شهید باهنر به پایان برد....
شهدا سال 61 -زندگینامه شهید اکبر آسمند
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد اکبر آسمند »
آسمند عشق را به نشانی کوی لیلی زین کرده بود و به هوای عشق او میتاخت، جز وصال یار هوای دیگری در سر نداشت. اکبر آسمند فرزند علی، یکی از مشتاقان کوی عشق بود که سال ۱۳۴۳ در خانوادهای متدین و مذهبی در روستای حسنآباد از توابع بخش آباده دیده به جهان گشود. با مهربانی پدر و مادر رشد کرد و برای کسب دانش، تحصیلات ابتدائی را در دبستان حضرت سکینه (س) حسنآباد و تحصیلات راهنمایی را در مدرسه...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد اکبر آسمند »
آسمند عشق را به نشانی کوی لیلی زین کرده بود و به هوای عشق او میتاخت، جز وصال یار هوای دیگری در سر نداشت. اکبر آسمند فرزند علی، یکی از مشتاقان کوی عشق بود که سال ۱۳۴۳ در خانوادهای متدین و مذهبی در روستای حسنآباد از توابع بخش آباده دیده به جهان گشود. با مهربانی پدر و مادر رشد کرد و برای کسب دانش، تحصیلات ابتدائی را در دبستان حضرت سکینه (س) حسنآباد و تحصیلات راهنمایی را در مدرسه...
شهدا سال 64 -زندگینامه شهید قاسم زردشت
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ »
آنگاهکه کیمیای وجود تو را در زمین میکاشتیم و یارانت با اشکهایشان آبیاریاش میکردند و فغان سر میدادند، لطافت روح مطهرت با نسیمی تسلیمان میداد که: کدام دانه فرورفت در زمین که نـرسـت چرا به دانه انسانیت این گمان باشد کدام دل فرورفت...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ »
آنگاهکه کیمیای وجود تو را در زمین میکاشتیم و یارانت با اشکهایشان آبیاریاش میکردند و فغان سر میدادند، لطافت روح مطهرت با نسیمی تسلیمان میداد که: کدام دانه فرورفت در زمین که نـرسـت چرا به دانه انسانیت این گمان باشد کدام دل فرورفت...
شهدا سال 61 -زندگینامه شهید حمید یاقوتی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهید حمید یاقوتی »
دوم فروردین ماه سال 1339 در محله امام مهدی(عج) شهرستان نیریز، همراه با طراوت سبز بهار در خانوادهای که از محبان اهلبیت(ع) بودند، زاده شد. همچون ستارهای درخشان بود که با خندههای کودکانه، محفل گرم خانواده را گرمتر و با نشاطتر میساخت. شور و اشتیاق آموختن اورا به دبستان حضرت معصومه(س) (شمسالمعالی) رهنمون شد. سختیها و مرارتهای زندگی از کودکی با رنجها و دردها آشنایش کرد و در فراز و نشیب زندگی آبدیدهاش نمود. دوره راهنمایی را در...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهید حمید یاقوتی »
دوم فروردین ماه سال 1339 در محله امام مهدی(عج) شهرستان نیریز، همراه با طراوت سبز بهار در خانوادهای که از محبان اهلبیت(ع) بودند، زاده شد. همچون ستارهای درخشان بود که با خندههای کودکانه، محفل گرم خانواده را گرمتر و با نشاطتر میساخت. شور و اشتیاق آموختن اورا به دبستان حضرت معصومه(س) (شمسالمعالی) رهنمون شد. سختیها و مرارتهای زندگی از کودکی با رنجها و دردها آشنایش کرد و در فراز و نشیب زندگی آبدیدهاش نمود. دوره راهنمایی را در...
شهدا سال ۶۷ -زندگینامه شهید ناصر صابر
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ »
وقتی قلمِ قلبم را به دست گرفتم تا بهترین کلمات را در رسای عزیزترین نعمت الهی که خداوند جل و اعلی نصیبم کرده بود، کنار هم بگذارم، سنگینی خاصی بر شانهام حس کردم. باید برای پدری بنویسم که حتی خودم او را نشناختم، پس تو ای پدر! پس تو ای شهید! قلم خشکشده و قلب مردهام را یاری نما تا بتوانم لحظهها و ذرهایی از زندگی پربرکتت را برای مشتاقان شهادت و شهامت بنگارم. کوچههای باصفا و زیبای...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ »
وقتی قلمِ قلبم را به دست گرفتم تا بهترین کلمات را در رسای عزیزترین نعمت الهی که خداوند جل و اعلی نصیبم کرده بود، کنار هم بگذارم، سنگینی خاصی بر شانهام حس کردم. باید برای پدری بنویسم که حتی خودم او را نشناختم، پس تو ای پدر! پس تو ای شهید! قلم خشکشده و قلب مردهام را یاری نما تا بتوانم لحظهها و ذرهایی از زندگی پربرکتت را برای مشتاقان شهادت و شهامت بنگارم. کوچههای باصفا و زیبای...
شهدا سال 61 -چند جمله از شهید مجید محمدزاده
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد مجيد محمدزاده »
1- پرچم سرخی! به نشانه تداوم مبارزه انقلاب اسلامیمان در سراسر جهان بر قبور شهیدانمان خواهیم افراشت. 2- ما وارث خط سرخ و خونینی هستیم که حسین(ع) خطاط این راه سرخ و خونین است. 3- رسالت پیام شهیدان بر دوش ماست، ای جوان زینب باش. 4- مسئولیت زن مسلمان، ارائه رسالت زینب بزرگست. 5- باید در شط خونین جنوب شنا کنیم تا به ساحل نجات رسیم. ...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد مجيد محمدزاده »
1- پرچم سرخی! به نشانه تداوم مبارزه انقلاب اسلامیمان در سراسر جهان بر قبور شهیدانمان خواهیم افراشت. 2- ما وارث خط سرخ و خونینی هستیم که حسین(ع) خطاط این راه سرخ و خونین است. 3- رسالت پیام شهیدان بر دوش ماست، ای جوان زینب باش. 4- مسئولیت زن مسلمان، ارائه رسالت زینب بزرگست. 5- باید در شط خونین جنوب شنا کنیم تا به ساحل نجات رسیم. ...
حال و هوای معنوی بچه ها در این مرحله از عملیات والفجر هشت
دانشنامه دفاع مقدس » آفندها و پدافندها » عمليات والفجر هشت »
یکی از بزرگترین پشتوانههای انگیزهساز در طول هشت سال دفاع مقدس، ارتباط مداوم رزمندگان با حضرت حق و خداوند سبحان بود که از فیض قربش بهرهها میگرفتند و روح و روان خود را تقویت نموده و آماده پیکار خونین با دشمن متجاوز میکردند. اذهان عزیزان ایثارگر رزمنده مملو از چنین روحیات و خاطراتی است که هنوز آرامش دهنده جسم و جان آنان است. در این عملیات هم این روحیه عرفانی و علو روحانی را در این عزیزان شاهدیم....
دانشنامه دفاع مقدس » آفندها و پدافندها » عمليات والفجر هشت »
یکی از بزرگترین پشتوانههای انگیزهساز در طول هشت سال دفاع مقدس، ارتباط مداوم رزمندگان با حضرت حق و خداوند سبحان بود که از فیض قربش بهرهها میگرفتند و روح و روان خود را تقویت نموده و آماده پیکار خونین با دشمن متجاوز میکردند. اذهان عزیزان ایثارگر رزمنده مملو از چنین روحیات و خاطراتی است که هنوز آرامش دهنده جسم و جان آنان است. در این عملیات هم این روحیه عرفانی و علو روحانی را در این عزیزان شاهدیم....